سوزندوز روستايی و زردوز درباری
۱۳۹۹ تیر ۲۴, سهشنبهمهتاب نوروزی در سال ۱۳۱۲ در روستای قاسمآباد در هفت كيلومتری شهر بمپور زاده شد.
پدرش كشاورز بود و مادرش رودوزی پوشاك میكرد و نتوانست دخترش را به مدرسه بفرستد اما آنچه از سوزندوزی میدانست به او آموخت.
اين از هنرهای آرايش پوشاك و ويژه بلوچستان است و پيشينه آن به آغاز برآمدن اسلام میرسد. از آنجا كه اين هنر كاربردی ويژه آن سرزمين است به آن "بلوچدوزی" هم میگويند. طرحهای سوزندوزی بيش از آنكه نمايانگر طبيعت بلوچستان باشند آينه روياهای زنان اين سرزميناند.
۱۶ ساله بود كه به گواه اهل محل در اين كار استاد شد:
«وقتی خواستگار برایم میآمد، یك تكه پارچه برمیداشتم و میرفتم توی یك اتاق، سوزندوزی میكردم. هیچوقت هم عاشق نشدم چون آن زمان رسم نبود كه شوهر را ببینی. فقط باید به حرف خانواده ات گوش میكردی.
خانوادهام كه فهمیدند دلم نمیخواهد ازدواج كنم دیگر كاری به كارم نداشتن».
آوازه نقشهايی كه او بر لباسها میزد چنان در بلوچستان و بعدها در سراسر ايران پيچيد كه نخست نجيبزادگان محل به او كار سفارش میدادند.
۳۸ ساله بود كه از سوی شهبانوی وقت ايران به او سفارش سوزندوزی دادند و از آن پس چندين لباس فرح ديبا (پهلوی) را زردوزی كرد كه چند نمونه "آبیسفيد" آن در كاخهای سعدآباد و نياوران (موزه های كنونی) به نمايش گذاشته شدهاند.
او در آموزش هنر و حرفهاش به ظريفكاران ديگر نامدارترين و سختكوشترين شخص به شمار میآيد.
۷۴ ساله بود كه در سال ۱۳۸۶ به خاطر بيماری ديگر نتوانست به كار و آموش ادامه دهد. سالها بود كه میكوشيد به خاطر ۶۳ سال كار و آموزش در اين رشته حقوق بازنشستگی و بيمه بگيرد. تنها پس از اينكه فرهنگستان هنر در آن سال در برنامه "گنجینه های ازیادرفته هنر ایرانی" به او تقديرنامه داد، اداره ميراث فرهنگی سيستان و بلوچستان برايش ۱۶ سال پيشينه كار در نظر گرفت.
او هرگز بلندمدت از زادگاهش بيرون نيامد، نه شهبانو نام و نشانش را میدانست نه توانگران ديگری كه زردوخته هايش را میپوشيدند.
مهتاب نوروزی در ۷۸ سالگی در زادگاهش درگذشت.