سوزان پورتر، پرستار سالمندان
۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۸, سهشنبهبرای سوزان پورتر روزمرگی معنای چندانی ندارد. هر روز برای او با روز قبل تفاوت دارد. دختر سیزده سالهی سوزان پورتر، امیلی و مادهسگ پانزده سالهاش ماکسی، باعث تنوع در زندگی او میشوند. او در سن ۴۵ سالگی آموزش پرستاری سالمندان را آغاز کرده است. سوزان باید در خانهی سالمندان شیفتهای کاری را رعایت کند و میگوید که شیفتهای صبح زود برای او دشوار هستند؛ چون باید ساعت چهار و نیم صبح از خواب بلند شود.
او بعد از بیدار شدن به حمام میرود، همانجا آماده میشود و بعد برای دخترش صبحانه و غذای زنگ تفریح مدرسه را درست میکند. بعد با سگ خود، برای پیادهروی بیرون میرود. سوزان پورتر معمولاً باید ساعت پنج و نیم راه بیفتد؛ چون ساعت شش کار را شروع میکند. او البته ترجیح میدهد ده دقیقه زودتر سر کار باشد تا پیش از شروع کار در آرامش قهوهای نیز بنوشد. در ضمن سوزان پورتر در محل کار باید لباس پرستاری بپوشد.
زندگی شخصی و حرفهای
وقتی دختر سوزان پورتر در خانه از خواب بیدار میشود تا به مدرسه برود، او کار کمک به سالمندان را برای دستشویی رفتن به پایان رسانده است. ساعت هشت باید صبحانه سالمندان سرو شود. سوزان پورتر تا به حال شغلهای بسیاری داشته است. او در آلمان شرقی سابق سوارکار بوده و به عنوان دستیار در درمانگاه دامپزشکی و گلفروشی هم کار کرده است.
این که او اکنون به یادگیری پرستاری از سالمندان روی آورده، تصادفی است: شرکتی که خانهی سالمندان را اداره میکند، حمایت مالی از تیم فوتبال دختر سوزان پورتر را نیز بر عهده دارد. او یک بار در اردوگاه تابستانی با کارفرمایان فعلی خود، یعنی سرمایهگذاران تیم فوتبال دخترش آشنا شده است.
بعد از خوردن صبحانه، سالمندان به گروههای مختلف تقسیم میشوند. بعضی از آنها برای "کاردرمانی" به محل مخصوص میروند. در این روش درمانی، میکوشند افرادی را که مشکلات روانی یا جسمی دارند، با فعالیت کاری و بدنی تدریجی، به وضع بهتری برسانند. سالمندانی که هنوز میتوانند راه بروند، پیادهروی کوتاهی میکنند.
ساعت نه و نیم کارکنان مجموعه، استراحت کوتاهی میکنند. سوزان پورتر با همکاران خود صبحانه میخورد و بعد هم سیگاری میکشد. او روزانه بیش از یک پاکت سیگار میکشد که به گفتهی خودش بزرگترین نقطهی ضعف او است. شیفتهای صبحگاهی معمولاً تا ساعت دو و نیم بعدازظهر ادامه دارند.
نیم ساعت بعد سوزان پورتر به خانه بازمیگردد. اما در خانه دخترش همیشه در انتظار او نیست. این دختر نوجوان گاهی فقط یادداشتی میگذارد که به خانهی دوستان خود رفته است. اما بدون توجه به پیشامدهای روزمره، این مادر و دختر همیشه شام را با هم میخورند. آنها انواع مختلف مارکارونی را بسیار دوست دارند.
پیری و تحرک
سوزان پورتر هر روز با موضوع پیری درگیر است. البته این برای او خسته کننده نیست. او به خوبی با شغل نگهداری از سالمندان کنار آمده و حاضرست تا پایان عمر پرستاری از آنها را ادامه دهد؛ زیرا افراد مسن از او قدردانی میکنند و او تشویق میشود. البته او بر این باور است که در بلندمدت نمیتواند این کار را ادامه دهد؛ چون دشوار است و نیروی زیادی میبرد. اما برای او مهم است که انسانها در آخرین سالهای زندگی خود با شرافت زندگی کنند. سوزان پورتر برای حفظ تعادل به موسیقی روی آورده است. او در یک گروه آواز میخواند که موفقیتهای بینالمللیای نیز داشته است. اما او این توهم را که تنها میتوان از راه اجرای موسیقی زندگی کرد، سالها پیش کنار گذاشته است.