1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

سراینده بی‌وزنی و نویسنده کوچه

۱۳۹۹ مرداد ۲, پنجشنبه

دوم مرداد ۱۳۷۹: ۲۰ سال پیش در چنین روزی احمد شاملو در تهران درگذشت. می‌گفت: "تولدم مرا در قفس زندگی انداخت".

https://p.dw.com/p/3fik0
Ahmad Shamlou
عکس: Shamlou.org

احمد شاملو در سال ۱۳۰۴ در تهران زاده شد. مادرش از مهاجران قفقازی و پدرش افسر ارتش و پیوسته با خانواده در شهرهای گوناگون در مأموریت بود:

"به شدت تنهایی کشیده‌ام. در عوالم پنج و شش و هفت و ده سالگی وقتی هم‌زبانی، هم‌سخنی، همدلی، همراهی، هم‌ذائقه‌ای گیر نمی‌آوریم ناچار می‌شویم با خودمان حرف بزنیم، یعنی اولین قدم‌ها را به طرف جنون برمی‌داریم".

آنچنان شیفته زبان آلمانی بود که از کلاس سوم به کلاس اول دبیرستان صنعتی تهران رفت تا بتواند پیش آموزگاران آلمانی درس بخواند ولی سرانجام دبیرستان را رها کرد: "از اسم مدرسه و مدرسه رفتن بیزارم. نمی‌دانم مدرسه به چه درد می‌خورد".

۱۸ ساله بود که تب مخالفت با روس و انگلیس او را کوتاه‌مدت به دامان آلمانی‌ها انداخت و زمانی زندانی نیروهای متفقین به هنگام اشغال ایران شد.

۲۲ ساله بود که نخستین جُنگ شعر و مقاله‌اش "آهنگ‌های فراموش شده" چاپ شد که به همسر نخستش پیشکش کرده است. بعدها نوشت: "قطعه‌های آن کتاب، نوشته‌هایی هستند که در حقیقت می‌بایستی سوزانده شده باشند".

۲۵ ساله بود که "تا شکوفه سرخ یک پیراهن" را سرود و برای نخستین بار وزن را کنار نهاد و آن قطعه را "شعر سفید" نامید:

"سنگ می‌کشم بر دوش، سنگِ الفاظ

سنگ قوافی را. ...

من کار می‌کنم

کار

و از سنگِ الفاظ

برمیافرازم

استوار

دیوار".

او از هر قالب پیش‌ساخته‌ای برای شعر گریز و با آن ستیز داشت: "در لحظاتی که شاعرم، خوابم. نه ذهنا و نه وجودا در این فضا نیستم. موقع سرودن کس دیگری جای من حرف می‌زند. من به طور کلی غایب‌ام و تجربه‌های صورت گرفته در غیاب من پاکنویس می‌شوند. شعر از من فقط به عنوان ماما استفاده می‌کند. شعر در من التیام زخم موسیقی است. من باید آهنگساز می‌شدم که فقر مادی و معنوی خانواده غیرممکن‌اش کرد".

می‌گفت ۱۷۰ کتاب چاپ شده و نشده دارد و در زمینه‌های شعر، داستان، ترجمه و تألیف کار کرده است.

از ماندگارترین آثار او "کتاب کوچه" است که در آن به ذوق و سلیقه، فرهنگ اصطلاحات عامیانه را گرد آورده و تا کنون شش جلد از آن منتشر شده است.

او چنان شیفته فرهنگ توده‌ها بود که گاه خودش هم ضرب‌المثل می‌ساخت: "خورشید چشم دیدن ستارگان دیگر را ندارد".

احمد شاملو در ۷۴ سالگی در زادگاهش درگذشت.