سازنده ۳۰۰ مدرسه
۱۳۹۹ شهریور ۹, یکشنبهمحمدكریم پیرنیا در يزد زاده شد. پدرش پزشک و خوشنويس هنرمندی بود.
مادرش باورمند بود و پیش از مدرسه به او قرآن آموخت: «در عالم بچگی در قنات باغ، كنار جوی آب، چاهی درست كردم و به تقليد از قناتهای یزد، با درست كردن چند پشته، آب را بالا كشاندم و به قول مقنیها، آب آفتابی شد. در آنجا باغ و خیابانی درست كردم و به جای درخت، عدس كاشتم و با قوطی كبریت شروع به خشت زدن كردم و با همین خشتها استخری درست كردم.»
او پس از دبیرستان راهی تهران شد و از نخستين شاگردان دانشكده هنرهای زیبا در رشته معماری بود.
۲۵ ساله بود كه دانشگاه را رها كرد: «در دانشكده هنرهای زيبا این فكر حاكم بود كه معماری ایرانی دست یک عده بیسواد است و سعی آنها بیشتر این بود كه معماری مدرن را جایگزین معماری ایران كنند.»
او سپس عربی و عبری و زبان پهلوی و خط ميخی آموخت و شخصا به پژوهش و كار در معماری پرداخت: «در گذشته قوم ما بر خلاف قوم آشور كه با تسلط بر هر شهری آن را با خاک یكسان میكرد، كلیه لوازم و امكانات متصرفاتش را بدون ویرانی، متناسب با نیاز خود میپیراست و همیشه تقلید خوب را بهتر از ابتكار بد میدانست.»
او با پژوهش و بررسی بناهای قديمی، معماریهای كهن ايرانی را سبکشناسی و طبقهبندی و در آثاری مانند "سبکشناسی معماری ایرانی" تشريح كرد.
۳۲ ساله بود كه به استخدام وزارت فرهنگ در آمد و در تهران و شهرستانها ۳۰۰ مدرسه ارزانقیمت ساخت. سالها بعد يونسكو طرح این مدارس را به عنوان نمونه مدارس ارزان برای كشورهای جهان سوم به ثبت رساند.
۴۵ ساله بود كه معاونت اداره كل بناهای تاریخی وزارت فرهنگ را به عهده گرفت. پس از انقلاب نیز معاون فنی حفاظت آثار باستانی بود.
بازسازی مسجد كبود و سردر باغ فین، تعمیر مسجد جامع ورامین، مرمت سردر شاه عبدالعظیم، بازسازی باغ دولتآباد و مسجد فهرج و ایوان سید ركنالدین در یزد در كارنامه او است: «در شهرسازی گذشته اعتقاد داشتند كه شمال شهر به دلیل تهویه نباید بسته باشد... باغهای ایرانی از اصل درونگرایی پیروی میكرده و همه محصور بودهاند.»
۷۴ ساله بود كه دكترای افتخاری معماری دریافت كرد. او تجربیاتش را در دانشگاه تدریس میكرد: «روزی را كه قرار بود سر كلاس بروم، فیالواقع عید میدانستم، چون استقبال دانشجویان به حدی بود كه گریهام میانداخت.»
محمدكریم پیرنیا در ۷۷ سالگی در تهران درگذشت.