1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

زمینه‌های بروز بحران آب در ایران

فریبا والیات۱۳۸۷ خرداد ۲۳, پنجشنبه

در هفته‌های اخیر رسانه‌های ایران از خطر عدم تأمین آب در مناطق وسیعی از جنوب و مرکز ایران خبر داده‌اند. برخی کارشناسان معتقدند که ریشه‌ی بحران آبی در ایران را باید در مدیریت آن جستجو کرد.

https://p.dw.com/p/EIW3
حرکت بر اساس توان اکولوژیک کشور راهی است برای مقابله با بحران کم‌آبی

نشست زمین، ایجاد فروچاله‌ها در دشت‌های حاصل‌خیز، خسارت به دکل‌های برق، پل‌ها، تأسیسات و سازه‌های زیربنایی، مهاجرت، بیکاری و افزایش تنش‌های اجتماعی و فساد از جمله پیامدهای خشکسالی و کمبود ‌آب است. از دیدگاه محمد درویش، ‌‌‌‌پژوهشگر محیط زیست در ایران، می‌شود با مدرنیزه کردن کشاورزی، مدیریت صحیح، حرکت در مسیر توان اکولوژیک کشور و استفاده‌ی بیشتر از بخش خدمات و صنعت در تولید ناخالص ملی، جلوی بحران آب و پیامدهای حاصل از آن را گرفت.

به گفته‌ی محمد درویش، کارشناس محیط زیست، ایران حدود ۱۴۰ میلیارد متر مکعب پتانسیل آبی در اختیار دارد و سرانه‌ی آب در دسترس ِ ایرانی‌ها در سال، حدود ۲ هزار متر مکعب است. این رقم، مرز تنش آبی است.

کارشناسان معتقدند که ایران در مرز تنش آبی قرار دارد و نه کم‌آبی. اما با توجه به رشد جمعیت در ایران و میزان مصرف آب‌، به زودی ایران نیز در ردیف کشورهای کم‌آب قرار خواهد گرفت.

Erdbeben im Südwesten Chinas, beschädigter Staudamm
هزینه‌ای را که در بخش سدسازی هزینه می‌شود، می‌توان در تربیت نیروی متخصص و تجهیز بخش کشاورزی هزینه کرد.عکس: picture-alliance/ dpa

هدررفت محصولات کشاورزی از مرحله‌ی درو تا بسته‌بندی یعنی هدررفت ۷۰ درصد از حجم آب سدهای ایران

محمد درویش، عضو هيأت علمی مؤسسه‌ی تحقیقات جنگل‌ها و مراتع ، معتقد است که مشکل اصلی، وجود سیستم‌های سنتی در کشاورزی و هدر رفتن میزان زیادی از آب در این بخش است. او به ۱۴۰ میلیارد متر مکعب پتانسیل آبی ایران اشاره می‌کند و می‌گوید: «مشکل اصلی کشورمان این است که چیزی در حدود ۹۰ درصد از این آب در بخش کشاورزی و حدود ۳ درصدش در بخش صنعت به مصرف می‌رسد و ۷ درصد نیز در بخش شرب استفاده می‌شود. خود بخش کشاورزی اعلام کرده‌است که من راندمان آبیاری‌‌ام حدود ۳۰ درصد است. یعنی عملا ۷۰ درصد آبی را که ما با این هزینه‌های گزاف در اختیار بخش کشاورزی قرار می‌دهیم به دلیل اینکه در بخش کشاورزی، سیستم‌های آبیاری سنتی حاکم است، عملا به مصرف تولید ماده‌ی غذایی نمی‌رسد. به علاوه ما در بخش راندمان آبیاری هم مشکل داریم، آمارهای رسمی حکایت از این دارد که ۱۵ درصد از مواد غذایی ‌ما به دلیل وجود سیستم‌های سنتی در جریان بسته‌بندی و درو و حمل و نقل از بین می‌رود که با توجه به اینکه میزان تولید ماده‌ی غذایی در ایران حدود ۱۰۰ میلیون تن است، ما عملا داریم در بخش کشاورزی ۱۵ میلیون تن را از دست می‌دهیم.»

به گفته‌ی آقای درویش، برای تولید ۱۵ میلیون‌تن ماده‌ی غذایی تلف شده، حدود ۲۴ میلیارد متر مکعب آب مصرف می‌شود. این میزان ، ۷۰ درصد آب ۹۳ سد موجود در ایران است. یعنی ۷۰ درصد آب مجموع سدهای ایران در عمل تلف می‌شود.

تربیت نیروی متخصص از سدسازی مهمتر است

محمد درویش با این توضیح ادامه می‌دهد: « پس ما اگر به جای اینکه بیاییم و سرمایه‌های خود را در بخش سدسازی هزینه‌کنیم و مرتب سدهای جدید بسازیم، این سرمایه‌ها را در بخش کشاورزی، در زمینه‌ی تربیت نیروی انسانی متخصص و تجهیز سخت‌افزاری هزینه کنیم تا بتوانیم تولید در واحد سطح را بالاتر ببریم، اولا لازم نیست، این تعداد سد ساخته بشود و دوماً ما حتی با نیمی از سدهایی که وجود دارد، می‌توانیم امنیت غذایی شهروندان را تأمین کنیم و مشکل کمبود آب را هم نداشته باشیم. در سال آبی ۸۷ـ۸۶ اگر می‌توانستیم راندمان آبیاری‌مان را حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد افزایش بدهیم و میزان ضایعات یا pert مواد غذایی را به حدود یک‌سوم برسانیم، می‌توانستیم با همین آب، تولید غذایی‌مان را در حد همان ۱۰۰ میلیون تن یا حتی بیشتر داشته باشیم و تبعات کشاورزی ناپایداری را که الان کشورمان به آن گرفتار است، از جمله افزایش نرخ جابجایی خاک یا فرسایش و شوری‌زایی ‌زمین‌ها را هم دیگر نداشته باشیم.»

Symbolbild Atatürk Staudamm Industrieanlage
«۷۰ سال طول می‌کشد تا کانال‌های آبیاری ساخته بشود و با توجه به اینکه میانگین عمر سدهایی که ساخته شده ۵۰ سال است، وقتی این کانال‌ها ساخته می‌شوند و می‌توانند آب را به سطح مزرعه برساند که عملا سدهای مخرنی ساخته‌شده‌ی ما از تو پر شده و به زمین فوتبال تبدیل شده‌اند.»عکس: picture-alliance/ dpa

روزی که کانال‌ها ساخته‌ شوند، سدها زمین فوتبال شده‌اند

محمد درویش در پاسخ به این سئوال که آیا بهبود شرایط کشاورزی مهم‌تر از سدسازی است، می‌گوید: «بله، خود بخش کشاورزی اعلام می‌کند که من توانایی جذب این مقدار از آب را ندارم، آب دارد هدر می‌رود. وزارت نیرو سدها را ساخته ولی کانال‌های درجه‌ی دو و سه‌ی آبیاری را در پشت سدها نساخته و با بودجه‌ای که دولت برای ساختن کانال‌ها قرار داده، حداکثر سالی ۲۰ هزار هکتار می‌توانیم کانال بسازیم. با این بودجه و با این نرخی که الان داریم کانال می‌سازیم، حداقل ۷۰ سال طول می‌کشد تا این کانال‌های آبیاری ساخته بشود و با توجه به اینکه میانگین عمر سدهایی که ساخته شده ۵۰ سال است، وقتی این کانال‌ها ساخته می‌شوند و می‌توانند آب را به سطح مزرعه برساند که عملا سدهای مخرنی ساخته‌شده‌ی ما از تو پر شده و به زمین فوتبال تبدیل شده‌اند.»

تأمین ۲۵ درصد از تولید ناخالص ملی از بخش کشاورزی

این انتظار، به عقیده‌ی برخی از کارشناسان، انتظاری آرمانی است. چرا که در سال‌های خشکسالی این هدف تأمین نمی‌شود. در حالی‌که می‌توان با برنامه‌ریزی صحیح، میزان قابل توجهی از تولید ناخالص ملی را از بخش خدمات و صنعت به دست آورد. به نظر محمد درویش، در ایران می‌توان به این هدف رسید: « این البته اصلا مسئله‌ی آرمانی و رؤیایی هم نیست. به‌خصوص که ما فقط از نظر اکوتوریسم از نظر جذابیت‌هایی که کشورمان دارد، جزو ۶ کشور اول دنیا هستیم. کشوری داریم که ۳۰۰ روز، دست کم روزهای آفتابی دارد. در آلمان ۲۵ درصد انرژی‌ها از انرژی‌های نو، از انرژی‌های خورشیدی و باد تأمین می‌شود. در صورتی که بهترین نقطه‌ی آلمان که در جنوب این کشور قرار دارد از بدترین نقطه‌ی ما که در شمال کشور قرار دارد، از نظر دریافت انرژی خورشیدی وضعیتی به مراتب بدتر دارد. پس ما می‌توانستیم، اگر این شرایط طبیعی و مزیت‌های نسبی‌مان را خوب درک می‌کردیم و بر اساس آن حرکت می‌کردیم از همین چالش‌های طبیعی به عنوان یک فرصت استفاده می‌کردیم و کشورمان را به یک کشور ثروتمند، تولید‌کننده‌و صادرکننده‌ی انرژی در منطقه تبدیل می‌کردیم، هنوز هم البته دیر نشده است.»

گناه به گردن مدیریت غلط است نه طبیعت

Vulkan Licancabur (5916 m) bei San Pedro de Atacama, Chile
«ما می‌خواهیم هم در یزد که تبخیر و تعرق سالانه‌اش چهارهزار میلی‌متر است، یونجه بکاریم و هم در اردبیل و همدان یونجه بکاریم که در آنجا تبخیر و تعرق زیر ۲ هزار میلی‌متر است. سئوال این است که چه نیازی هست که حتما در یزد هم ما یونجه بکاریم؟»عکس: picture alliance / united archives

محمد درویش، پژوهشگر محیط زیست در ایران، تأکید می‌کند که در ریشه‌یابی مشکل آب، باید مدیریت آن را مورد سئوال قرار داد: «همین مقدار ‌آب اگر خوب مدیریت می‌شد، برای جوامع شهری و سکونت‌گاه‌های انسانی مشکلی پیش نمی‌‌آمد. به دلیل اینکه ما حدود ۷ درصد پتانسیل آبی‌مان را داریم در بخش شهر و شرب استفاده می‌کنیم و آمارها می‌گوید که ما حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد پتانسیل آبی‌مان را امسال از دست داده‌ایم. پس آن ۷ درصد همچنان مشکلی نباید داشته باشند. اگر مشکلی هست، این مشکل بیشتر ناشی از ساختارهای غلط مدیریتی است تا یک مشکل واقعی طبیعی».

اما آیا عوامل طبیعی و قرار داشتن ایران در رده‌ی کشورهای خشک، عامل بروز بحران ‌آب نیست. آقای درویش معتقد است: «عوامل طبیعی هم تأثیر داشته، ولی ما در کشوری زندگی می‌کنیم که ۸۹ و هفت‌دهم درصدش سرزمین خشک است و سرزمین خشک اولین ویژگی‌اش این است که دوره‌های نامشخص خشکسالی دارد. این ویژگی طبیعی سرزمین ماست. ما باید بر اساس این ویژگی چیدمان توسعه‌مان را بسنجیم و بیاراییم. وقتی می‌بینیم در یک سال، میانگین بارندگی به حدود ۴۰ درصد میانگین درازمدت ۳۰ تا ۵۰ ساله است، این واقعیت طبیعت ما است، این را ما نباید یک ناهنجاری به حساب بیاوریم و ستادهای بحران تشکیل بدهیم. ما اگر بر اساس مدیریت ریسک (مدیریت خطرپذیری) حرکت می‌کردیم، می‌توانستیم با برنامه‌ریزی متناسب با شرایط مختلف طبیعی‌مان این مشکل را رفع کنیم.»

تراز مثبت تجاری‌ ایران یک‌چهارم امارات متحد‌ه‌ی عربی

Iran, Insel Gheshm - Wasserschildkröte
(سرزمین گرم و سوزان قشم، پر از زیبایی‌های طبیعی)محمد درویش معتقد است، اگر این شرایط طبیعی و مزیت‌های نسبی‌مان را خوب درک می‌کردیم و بر اساس آن حرکت می‌کردیم از همین چالش‌های طبیعی به عنوان یک فرصت استفاده می‌کردیم و کشورمان را به یک کشور ثروتمند، تولید‌کننده‌ و صادرکننده‌ی انرژی در منطقه تبدیل می‌کردیم.عکس: Behzad Kashmiri Pour

کشورهایی هم هستند که با وجود اینکه خشکی و کم‌آبی ویژگی طبیعی آنها است، مشکل آب را با درایت خود حل کرده‌اند. آقای درویش در این باره می‌گوید: «کشور امارات متحده‌ی عربی چیزی در حدود سه و نیم تا ۵ درصد کشور ما وسعت دارد و جمعیتش هم یک‌درصد کشور ما است. هیچ یک از مواهب طبیعی کشور ما را ندارد، هیچ کدام از منابع خدادادی اقلیمی، چشم‌اندازهای منحصر به فرد و جذاب دیداری را ندارد. فقط بیابان دارد با اقلیمی بسیار خشک، تبخیر و تعرق بالا، ولی سال گذشته یعنی در سال ۲۰۰۷ امارات متحده‌ی عربی ۱۷۴ میلیارد دلار صادرات داشته در برابر ۱۳۰ میلیارد دلار واردات. یعنی تراز مثبت تجاری‌اش بیش از ۴۰ میلیارد دلار بوده. ولی کشور ما با این تنوع اقلیمی خیره‌کننده و منابع انسانی که از هر نظر قابل مقایسه با کشور امارات نیست، در سال گذشته که سال موفقی هم بوده، چیزی حدود ۷۸ میلیارد دلار صادرات داشته در برابر ۶۱ میلیارد دلار واردات، یعنی تراز مثبت تجاری‌ما یک‌چهارم امارات متحد‌ه‌ی عربی بوده است. این نشان می‌دهد که اگر مدیریت هوشمندانه و خردمندانه بر سرزمین حاکم باشد، ما می‌توانیم حداقل ۱۰ برابر امارات متحده‌ی عربی صادرات داشته باشیم، ولی کاری که امارات متحد‌ه‌ی عربی کرده این است که گفته‌، ما چون از نظر کشاورزی نمی‌توانیم، روی این کشور کار کنیم، انتظارات تولید ناخالص ملی‌اش را برده در بخش تجارت، خدمات و توریسم و از آنجا دارد پول درمی‌آورد. ما به مراتب مزیت‌های نسبی‌مان بهتر از امارات است و اگر می‌خواستیم روی این قضیه سرمایه‌گذاری کنیم، می‌توانستیم موفق شویم. من همیشه گفتم، وجود یا عدم وجود بیابان شاخصی برای اینکه کشوری ثروتمند یا فقیر است‌، نیست. امارات متحده‌ی عربی یا عربستان یکی از مثال‌های بارز این مسئله اند. اینها کشورهایی هستند که بیش از ۹۵ درصد خاکشان بیابان است و جزو کشورهایی هستند که درآمد سرانه‌ی مردمشان بالای ۲۰هزار دلار است و ما کشوری هم داریم که یک هکتار بیابان هم ندارد و جزو فقیرترین کشورهای دنیا است. نگاه مردم به مواهب طبیعی و نگاه مدیریت حاکم بر سرزمین است که می‌تواند یک کشور را ثروتمند یا فقیر بکند.»

راه حل: برنامه‌ریزی بر اساس توان اکولوژیک کشور

محمد درویش در پایان، حرکت بر اساس توان اکولوژیک کشور و آمایش حقیقی (نظم فضایی یا طرح‌ریزی فیزیکی به معنای سامان دادن، نظم‌دهی و آراستن فضا و سرزمین و توزیع بهتر جمعیت براساس توان و قابلیت‌های محیطی) را راه حل بسیاری از مشکلات می‌داند: «اگر ما بر اساس توان اکولوژیک سرزمین‌حرکت کنیم، این مشکلات را نخواهیم داشت. ولی ما می‌خواهیم هم در یزد که تبخیر و تعرق سالانه‌اش چهارهزار میلی‌متر است، یونجه بکاریم و هم در اردبیل و همدان یونجه بکاریم که در آنجا تبخیر و تعرق زیر ۲ هزار میلی‌متر است. سئوال این است که چه نیازی هست که حتما در یزد هم ما یونجه بکاریم؟ بهتر است بیاییم بر اساس مزیت‌های نسبی کشور حرکت کنیم. یزد را به عنوان قطب اکوتوریسم و قطب تاریخی مطرح کنیم، از این منظر به جذب درآمد و افزایش تولید ناخالص ملی کمک کنیم و در اردبیل و همدان که از پتانسیل‌های کشاورزی برخورداند، بیاییم از آن منظر حرکت کنیم. یعنی اگر آمایش سرزمین به معنای واقعی کلمه اتقاق بیافتد، خیلی از مشکلات ما حل می‌شود.»