رونمایی رمان "کمی بهار" شهرنوش پارسیپور در فرانکفورت
۱۳۹۸ شهریور ۱۱, دوشنبهشهر فرانکفورت در آلمان بعد از ظهر روز شنبه ۳۱ اوت (نهم شهریور) میزبان شهرنوش پارسیپور، رماننویس سرشناس و خالق آثار ادبیای چون "سگ و زمستان بلند"، "زنان بدون مردان" و "طوبا و معنای شب" بود.
شهرنوش پارسیپور پس از سفر به دانمارک و سوئد به آلمان آمده بود تا در سه شهر کلن، فرانکفورت و ماینتس آخرین رمانش "کمی بهار" را رونمایی کند، بخشهایی از آن را برای علاقمندان برخواند و به پرسشهای آنان پاسخ دهد.
کانون فرهنگی هنری "وارش" با همکاری نشر باران در سوئد سازماندهندگان برنامه معرفی کتاب شهرنوش پارسیپور در فرانکفورت بودند. عنوان این برنامه "در ستایش ادبیات تبعید" بود.
با وجود هوای داغ نیمروز فرانکفورت شمار زیادی از علاقمندان به ادبیات در سالن محل برگزاری مراسم جمع شده بودند. رحمت غلامی، از سازماندهندگان برنامه، شمار حاضران را ۸۰ نفر برآورد کرد و گفت که این تعداد برای مراسم معرفی یک کتاب تعداد قابل توجهی است. به گفته او بیشتر حاضران اهل قلم و نیز علاقمندان به ادبیات ایران، بخصوص "ادبیات زنان" بودند. دوستداران نوشتههای پارسیپور همچون پروانه گرد او را گرفته بودند و از او میخواستند که امضایی و نوشتهای بر کتابی که خریده بودند به یادگار بگذارد و او با مهربانی درخواستشان را پاسخ میگفت.
شهرنوش پارسیپور از ۲۱ اوت که وارد دانمارک شد تا روز معرفی کتابش در فرانکفورت در راه بود. او همانگونه که در مصاحبه با دویچه وله گفته است به دعوت موزه لوییزیانا در دانمارک به این کشور سفر کرده بود و در آنجا دو برنامه موفق با حضور ۴۰۰ تا ۵۰۰ علاقمند به ادبیات داشت، زیرا کتاب "زنان بدون مردان" به دانمارکی ترجمه و در ماه ژوئن منتشر شده و تا اواسط اوت به چاپ چهارم رسیده و هم اکنون جزء سه کتاب پرفروش این کشور است. پارسیپور در دانمارک مورد توجه بسیار رسانههای مختلف این کشور قرار گرفت. مسعود مافان، مدیر انتشارات باران، که ناشر کتابهای شهرنوش پارسیپور است در همکاری با مقامات فرهنگی دانمارکی سفرهای پارسیپور به سوئد (مالمو، یوتیبوری، اوپسالا، استکهلم) و آلمان را سازماندهی کرد.
در مراسم رونمایی از کتاب "کمی بهار" در فرانکفورت نخست منیره برادران، نویسنده و فعال حقوق بشر، به عنوان مجری برنامه، درباره زندگی و آثار پارسیپور سخن گفت. برادران که از زندانیان سیاسی سابق در دوره جمهوری اسلامی است بخشی از کتاب خاطرات زندان خودش، "حقیقت ساده" را برای حاضران خواند که به شهرنوش پارسیپور و مادر وی در زندان میپردازد. شهرنوش پارسیپور که دانشآموخته رشته علوم اجتماعی است چهار بار در ایران زندانی شده، برای نخستین بار در سال ۱۳۵۳ که در اعتراض به سرکوب آزادی عقیده و بیان از شغل خود به عنوان تهیهکننده برنامه زنان روستایی تلویزیون ملی استعفا داد. او همچنین در دهه ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ زندانهای جمهوری اسلامی را تجربه کرد و بعدها در "خاطرات زندان" به آن پرداخت. به گفته برادران، پارسی پور نه تنها با مشکلات شغلی در ایران مواجه بود بلکه "دامهای کثیفی برای بدنام کردن او بر سر راهش در ایران قرار دادند". برادران سپس شرح مختصری درباره خروج پارسیپور از ایران، اقامت گزیدنش در آمریکا و همکاریاش با از جمله رادیو زمانه و ساخته شدن فیلم "زنان بدون مردان" از روی کتاب او توسط شیرین نشاط داد.
"زنانی که مالک تن خویشند" در رمانهای پارسیپور
سپس اسد سیف، منتقد ادبی، به نقد ادبی نشست و از پارسیپور به عنوان یکی از شاخصترین نویسندگان ادبیات معاصر ایران و چهرهای ماندگار بر تارک ادبیات تبعید ایران نام برد. او گفت که ادبیات پارسیپور در داخل ایران نیز ادبیاتی تبعیدی بود.
سیف افزود که به دلیل پربار و حجم بودن آثار پارسیپور در سخنانش خود را به چند اثر او محدود میکند که موضوعی ویژه و مشترک دارند. او با اشاره به جنبش مشروطیت ایران که برای همگام شدن با دگرگونیهای جهان معاصر پدید آمد، گفت که با این همه، جامعه ایران در اواخر قاجار و آغاز پهلوی فاقد تفکری مدرن بود و درگیری میان سنت و مدرنیته میراثی است از دوره مشروطه و محتوای آثار پارسیپور به همین درگیریها باز میگردد.
به نظر اسد سیف، پارسیپور میکوشد تا آنچه برای خودش پرسشی بوده را از طریق داستان با خواننده در میان بگذارد و شاید به همین علت است که بیشتر داستانهای او در چند لایه روایت میشوند. همچنین به گفته سیف، جدال نسلها بخشی بزرگ از محتوای آثار پارسیپور است و «او بدون آنکه به قضاوت بنشیند از عقیم بودن فکر و ایستایی آن در چنین فرهنگی مینویسد».
اسد سیف در ادامه گفت که مفاهیم خودیابی، مبارزه، مرگ و هستی زنانه را میتوان در بیشتر آثار پارسیپور پی گرفت. او درباره کتاب "ماجراهای کوچک و ساده روح درخت" گفت: «عشق در این رمان قصد آن دارد تا به عصر غیبت جسم در ادبیات داستانی ما خاتمه بخشد. حضور چنین عشقی بیهیچ احساساتیگری رایج و هیچ آه و نالهای همراه است و این حضور نه تنها تا آن تاریخ، یعنی زمان نوشتن رمان، بلکه اکنون نیز در تاریخ ادبیات داستانی ما بیسابقه است. "ماجراهای ساده" اولین رمان فارسی است که به این صراحت موضوع تن و مالکیت بر آن را مطرح میکند. این همان عشقی است که فروغ فرخزاد چند سال پیشتر از او آن را در شعر مطرح کرد و تکفیر شده بود. در هیچ داستان فارسی شخصیتی چون چیچینی [شخصیت اصلی داستان] از تن خویش دفاع نکرده است. چیچینی جسم و جان خویش را پیکرهای واحد میبیند و از ما که خواننده رمان هستیم میخواهد تا به رابطه جنسی نه از نگاه تا کنون حاکم سنتی بلکه از دریچه دنیای مدرن بنگریم.»
از دیگر خصوصیاتی که اسد سیف برای آثار پارسیپور برشمرد " گریز از موقعیت خویش" بود و "مسئلهدار بودن" زنهای داستانها، و نقش ویژهای که طبیعت ایفا میکند. به گفته سیف، آنجا که شخصیتهای داستان نتوانند به عنوان انسان در جامعه هویتی داشته باشند گیاه میشوند.
سیف در پایان سخنانش گفت شکی نیست که آثار پارسیپور یکی از گنجینههای ادبی ایران است که نگاه زن ایرانی را بر ادبیات فارسی تحمیل کرد و این تاثیر سرانجام در نگرش مردان داستاننویس در خلق زنان غیر کلیشهای در داستان دگرگونی ایجاد خواهد کرد.
زندگی در آمریکا و پس از آن
سپس شهرنوش پارسیپور چند صفحه از رمان خود را برخواند. او در مورد انگیزه نوشتن این رمان گفته است: «انگیزه نوشتن رمان "کمی بهار" بررسی یک خانواه گسترده ایرانی در چند نسل است. کوشش من این است که تحولات زن ایرانی را که منجر به تحول مردان نیز میشود در این رمان بررسی کنم.»
خانم پارسیپور سپس به پرسشهای حاضران پاسخ گفت. او درباره پرفروش شدن کتابش در دانمارک گفت که خوشحال است کتاب "زنان بدون مردان" در این کشور با استقبال روبرو شده، زیرا این راه را برای ادبیات ایران باز میکند و آثار دیگر فارسی میتواند به دانمارکی ترجمه شود و مردم ایران در این کشور شناخته شوند. او در ضمن به اهمیت ترجمه خوب اشاره کرد و گفت مترجم خوب فارسی به زبانهای دیگر بسیار کم است و تازگیها برخی ایرانیهایی که سالها در آمریکا و آلمان و سوئد ماندهاند توانستهاند این زبانها را بیاموزند و آثار فارسی را ترجمه کنند. پارسیپور تاکید کرد که فکر میکند دلیل موفقیت کارش در دانمارک مترجم خوب اثرش بوده است.
شهرنوش پارسیپور در پاسخ به پرسش دویچه وله در این باره که درباره تاثیر زندگی در آمریکا بر سوژهها و سبک نوشتنش گفت: «حقیقت آن است که از وقتی به آمریکا آمدهام، همیشه از نظر روانی در محیط ایران زندگی میکنم. ادبیات ایران را میخوانم، به خبرهای ایران گوش میدهم، درباره کتابهای فارسی نقد مینویسم، رمان مینویسم که محیط زندگیاش در ایران است. محیط آمریکا چندان روی من تأثیری نگذاشته، چون من با آمریکاییهای زیادی دوست نیستم. دوستان من باز هم از بین ایرانیها هستند. در حقیقت یک جور زندگی ایرانی را در آمریکا اجرا میکنم. نه، چندان روی من تاثیر نگذاشته و به همین جهت الان ذهنم خالی است از نوشتن، چون از محیط ایران دور شدهام، دیگر آنجا نیستم و با محیط آمریکا هم زیاد قاطی نشدهام. این است که دیگر چیزی برای نوشتن ندارم. حالا باید سعی کنم این مشکل را برطرف کنم.»
او درباره اینکه آیا زندگی در کشوری آزاد به او امکانات بیشتری برای نوشتن میدهد یا تاثیر چندانی ندارد گفت: «ادبیات من وقتی در ایران مینوشتم حالت سوررئالیستی پیدا میکرد و میشد ادبیات جادویی. برای اینکه از سانسور بگریزیم وارد عالم سوررئالیسم میشدیم. اما از وقتی در آمریکا هستم همیشه واقعگرایانه مینویسم، چون دیگر انگیزهای برای این نیست که به دنیای سوررئال وارد شوم.»
رماننویس برجسته درباره آشنایی و برخوردی که با علاقمندان به آثارش در سه کشور دانمارک و سوئد و آلمان داشته نیز گفت: «خیلی مردم به من انرژی میدهند. در گرما، در سرما میآیند، در حالتهای مختلف جمع میشوند، سالن را پر میکنند، گاه سر پا میایستند تا بتوانند با من حرف بزنند و اینها انرژیبخش است. من در آمریکا تنها هستم و در تنهایی خودم زندگی میکنم و گاه فکر میکنم کاش زندگی تمام شود. بس است دیگر به اندازه کافی زندگی کردهام. ولی این استقبالی که مردم میکنند به شدت به من روحیه میدهد.»
شهرنوش پارسیپور گفت که این روزها و در حین سفرهایش این فکر برایش آمده که قصهای درباره یکی از زندانیان بنویسد. او مایل است نه یک قهرمان بلکه آدمی معمولی را با نقصهای یک آدم معمولی بسازد. و خوب میداند اگر بتواند در این باره رمانی بنویسد.