1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله
اجتماعی

رضا شهابی: خودم و خانواده‌ام تهدید جانی می‌شویم

۱۴۰۰ اردیبهشت ۹, پنجشنبه

رضا شهابی، فعال کارگری و راننده اخراجی اتوبوسرانی واحد، در نامه‌ای سرگشاده، از تهدید‌های جانی مکرر فردی ناشناس علیه خودش، فرزندان و بستگانش خبر داده و از دستگاه‌های مسئول برای تامین امنیت اطرافیانش کمک خواسته است.

https://p.dw.com/p/3siTO
رضا شهابی و همسرش ربابه رضایی
رضا شهابی و همسرش ربابه رضاییعکس: etemaadonline.ir

رضا شهابی، زندانی سیاسی سابق و کارگر اخراجی شرکت واحد، در اینستاگرام، از پیامک‌ها و پیام‌های واتس‌آپی فردی ناشناس و تهدید به قتل خودش، همسرش و دو فرزندش و حمله دو موتور سوار به خواهرزاده‌اش خبر داده است.

او نوشته که از مدتی پیش فردی ناشناس با دو شماره متفاوت به او و همسرش پیام‌های تهدیدآمیز می‌داد: «ابتدا با این تصور که ممکن است مزاحمت‌های معمول باشد اهمیت ندادم تا این که دو روز پیش با ارسال چند پیام به همسرم، من و پسر و دخترم را تهدید به قتل کرد.»

شهابی ادامه داده که پس از این تهدید، دو موتور سوار به خواهرزاده او در خیابان جیحون تهران هجوم برده و او را "مرعوب" کرده‌اند: «در حالی که خواهرزاده‌ام دچار شوک عصبی شده، او را با تهدید از محل برخورد به چند کوچه بالاتر برده و با پیچاندن دست و خشونت فیزیکی به او می‌گویند به دایی‌ات گفته بودیم تاوان سختی خواهد داد. »

رضا شهابی می‌گوید موتورسوارها خواهرزاده‌اش را با این جملات رها کرده‌اند: «حالا باهات کاری نداریم ولی برو به دایی‌ات بگو حواسش باشد و دست از کارهایش بردارد در غیر این صورت هم پسرش و هم دخترش را می‌گیریم و خودش را طوری می‌زنیم که کسی او را نشناسد.»

این فعال کارگری با یادآوری این که عوامل تهدیدها ناشناس هستند و نمی‌تواند از آنها شکایت رسمی کند، از مسئولان قضایی و نهادهای امنیتی و انتظامی خواسته که امنیت جانی او و خانواده‌اش را با پیگیری امر تامین کنند.

شهابی در یادداشت اینستاگرامی خودش، در گلایه از مخالفت‌ها برای بازگشت به کار در شرکت واحد گفته است: «برابر با حقوق شناخته شده در قوانین کشور، از سال ۱۳۸۴ به عنوان عضو سندیکای کارگران از حقوق خودم و همکارانم دفاع کرده‌ام و بابت این رفتار کاملا قانونی و مدنی بارها با احکام ناروا به مدت طولانی زندانی بوده‌ام.»

شهابی پس از محکومیت شش ساله و آزادی از زندان، برای گذران زندگی، یک کارگاه تولید محصولات خوراکی را با همکاری همسرش اداره می‌کند.