راهگشای نگارگری نوین
۱۳۹۹ اسفند ۱۸, دوشنبهمادر شکوهالملک ریاضی شاهزاده قاجاری و پدرش سرلشکر و دانشآموخته فرانسه بود.
او دبستان و بخشی از دبیرستان را در پاریس گذراند.
۱۴ ساله بود که به خاطر فراخواندن پدرش به کشور با خانواده به شیراز رفت و در آنجا دبیرستان را به پایان رساند.
نخست پزشکی خواند. ولی از کودکی شیفته نقاشی بود و سرانجام در ۲۱ سالگی به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران راه یافت.
۲۵ ساله بود که برای ادامه تحصیل به پاریس رفت و هشت سال بعد با نمره ممتاز دانشنامه و به خاطر کار فوقالعاده پسندیده در دانشگاه مدال طلا گرفت.
۳۶ ساله بود که به تهران بازگشت و به تدریس طراحی و نقاشی در دانشکده هنرهای تزیینی دانشگاه تهران پرداخت.
او با وارد کردن فضاهای شخصی به شیوه آموزش به هنرجویان، نگارگری و طراحی را در ایران دگرگون کرد و به شاگردانش یاد داد که از تقلید طبیعت و خط و شیوههای قراردادی سنتی بپرهیزند.
شاگردانش مانند حسن عربشاهی، حسین زندهرودی و شیردل که هرکدام بعدها از سرآمدان نگارگری در ایران شدند، در کار آزاد بودند. او همواره هنرجو را به چالش میکشید تا آفرینش را به جای آموزش قراردادی بنشاند.
با اینکه شیفته کار بود اما میخواست بیش از آن که خودش آثاری ارائه دهد، به آموزش هنرجویانش برسد، به این خاطر تنها چند تندیس و نگاره از او به جا مانده که بیشتر آنها آزمایشی و آموزشیاند و با مداد مداد رنگی، بومی و زغالی و شمعی کشیده شدهاند.
از آنجا که او خط را مهمتر از رنگ میدانست، به نگارگران میآموخت که نخست باید طراح خوبی باشند.
سرمشق او نقاش ایتالیایی مودیلیانی بود که هرگز نمیگذاشت بوم نقاشی "با رنگ خفه شود".
حتا در آسترزنیهای تابلوهای نقاشی او با چپ و راست زدن فرچه و قلممو از سطح تابلو، جدا از رنگ، نوعی خط پدید آمده است.
در هیچ یک از نگاره های او رنگ پایه خام ریخته نشده، بلکه با قلممو، خط خطی شده است.
میگفت، "خارج شدن از نمونه و مدل حقیقت دیگری میسازد. حقیقت همانی نیست که در بیرون از تابلو دیده میشود، بلکه همانی است که نگارگر در تابلو پدید میآورد".
برای نمونه چشم در نگارههای او همانی نیست که در بیرون تصور میشود.
شکوه ریاضی در ۴۱ سالگی در زادگاهش درگذشت.