دیدار میرحسین موسوی با فعالان اقتصادی ایران• مصاحبه
۱۳۸۸ فروردین ۲۸, جمعهمصاحبه با دکتر پدرام سلطانی، دبیرکل اتحادیهی صادرکنندگان، که در جلسهی یاد شده حضور داشت.
دویچهوله: آقای دکتر سلطانی، محورهای اصلی صحبتهای آقای میرحسین موسوی با فعالان اقتصادی ایران چه بود؟
پدرام سلطانی: ایشان در قالب تعدادی گزاره و جمله اظهارنظرها و مواضع خودشان را در ارتباط با مسائل اقتصاد روز ایران، و بخصوص مشکلاتی که گریبانگیر اقتصاد و بخش خصوصی است، با جمعیت نمایندگان بخش خصوصی در میان گذاشتند. این طور که به نظر میرسد، ایشان میخواستند چند نگرانی یا چند موضوع عمده را در صحبتهایشان منتقل کنند.
نکتهی نخست، ضعف در مدیریت کلان کشور از منظر تغییر مکرر مدیران، عدم استفاده از مدیران توانمند و عدم توسل به برنامهریزی در مدیریت بود. نکتهی بعدی هم طبیعتا، مسئلهی نداشتن برنامه و انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی و استفاده نکردن از خرد جمعی و توجه نداشتن به برنامهریزی و برنامهی استراتژیک در ادارهی کشور و خصوصا اقتصاد بود. محورهای دیگری را که ایشان مطرح کردند، بهزعم ایشان، در ارتباط با انحراف سیاستهای خصوصیسازی و اجرای سیاستهای اصل ۴۴ و همین طور عدم توجه به نظرات بخش خصوصی و عدم اعتقاد به مشارکت بخش خصوصی در تصمیمگیریها و تصمیمسازیها بود. اینها اهم محورهای نظرات ایشان بود. ضمن این که در رابطه با موارد مختلف بهرحال جملاتی را در رابطه با مسایل اقتصادی عنوان کردند.
آقای موسوی در صحبتهایشان در مورد جایگاه نفت در اقتصاد ایران چیزی نگفتند، با توجه به سهمی که درآمد نفتی در اقتصاد ایران دارد؟
در بعضی جملات میشد این ارتباط نفت و اقتصاد را دید. من موضعگیری مشخصی خاص نفت به خاطرم نمیآید. اما در ارتباط با این که درآمدهای نفتی به درستی در کشور ما خرج نشده و اصولا همهی این درآمدها که سرمایهیملی است، صرف هزینههای جاری شده و بهزعم ایشان، مشخص هم نیست که این هزینهکردها اثراتش در اقتصاد کشور چه بوده است، در این خصوص صحبتهایی داشتند، و در ارتباط با تفاوت قائل شدن بین بخش دولتی و بخش خصوصی در سرمایهگذاری در حوزههای پاییندستی نفت و تفاوتی که از این بابت بعنوان مثال در دادن خوراک واحدهای پتروشیمی بین واحدهای خصوصی و دولتی قائل میشوند. ایشان اعتقاد داشتند که طبیعتا این قضیه درست نیست و باید اصلاحبشود.
تا چه حد صحبتهای آقای موسوی به خواستهای خود شما بهعنوان دبیرکل "اتحادیهیصادرکنندگان" پاسخ داد؟ چه کم و کاستی دیدید؟
من طبیعتا سوالاتی را از منظر تعامل با اقتصاد جهانی از ایشان پرسیدم. تعدادی از سوالات را در بخش دوم صحبتهایشان پاسخ گفتند و بعضی از سوالات را هم میشد در جملاتی که قرائت کردند جستوجو کرد. اما به بعضی از سوالات من پاسخ داده نشد، حالا شاید به دلیل ضیق وقت یا هر سیاست دیگری. ضمن این که طبیعتا بعضی از سوالات پاسخ داده شده، اما سوالاتی مثل موضع ایشان در خصوص نحوهی انتخاب مدیرانشان و این که مردان اقتصادی کابینهی آیندهی ایشان در صورت رای آوردن چه کسانی هستند، یا نحوهی گزینش آنها به چه ترتیبی است، در این ارتباط که فشارهای اقتصادیای که بر جامعه هست، فشارهای بینالمللیای که هست، ایشان چه گونه با تعاملهای درست و دقیق با جهان میتوانند کم بکنند و این مجال را برای بخش خصوصی یا برای صادرکنندگان فراهم بکنند که روابطشان را با دنیا توسعه بدهند. اینها سوالاتی بود که من مشخصا جوابش را در صحبتهای ایشان پیدا نکردم.
با توجه به شناختی که از برنامههای دو کاندیدای ریاست جمهوری، آقایان میرحسین موسوی و کروبی دارید، به نظر شما کدامیک میتواند برای توسعهی همهجانبهی اقتصاد ایران و رفع بحران اقتصادی کنونی مفیدتر باشد؟
اظهارنظر در این خصوص بسیار مشکل است. اولا من دقیقا از مواضع اقتصادی آقای کروبی اطلاعی ندارم. مطالعاتی که بعضا از اظهارنظرهای ایشان در جلسات مختلف از طریق روزنامهها داشتم، تا حدی این موارد را مشخص میکند. آنچه مشخص است، هردوی این نامزدها انتقاداتی به روند کنونی ادارهی اقتصاد کشور دارند. این یک امر طبیعیست که در وضعیت فعلی مشکلات زیادی وجود دارد. طبیعی هم هست که نامزدها معمولا روی مشکلات بیشتر تمرکز میکنند و آنها را مورد نقد و بررسی قرار میدهند و مواضع خودشان را در این ارتباط مشخص میکنند. اما من فکر میکنم که تصمیمگیری در این ارتباط مشکل است. ضمن آن که اعتقاد دارم در حوزهی اقتصاد به طور خاص صرفا نظرات رئیس جمهور مهم نیست، بلکه در درجهی اول نحوهی مدیریت رئیس جمهور که آیا مدیریتاش مدیریت فردی خواهد بود یا متکی به خرد جمعی مهم است، که در این ارتباط به نظر میرسد آقای موسوی، آن طوری که سوابق مدیریتی نشان داده است، به مدیریت جمعی اعتقاد خوبی دارد. آقای کروبی هم البته به نظر میرسد که کمابیش به همین ترتیب است. نکتهی مهم دیگر ترکیب افراد کابینه و مدیران آیندهی اقتصادی نامزدها است. چون بخصوص در چهارسال گذشته، برای فعالان اقتصادی در ایران به تجربه ثابت شده است که اگر از افراد باتجربه و توانمند در امر مدیریتهای اقتصادی استفاده نشود، اصولا حتا اگر بهترین برنامهها و شعارهای اقتصادی را هم یک رئیس جمهور بدهد، در پیادهکردن آنها ناتوان خواهد ماند. بنابراین مهم است که ببینیم ترکیب مشاوران و مدیران اقتصادی نامزدها چه کسانی هستند که بشود قضاوت کرد واقعا آنها میتوانند این برنامهها و این شعارهای اقتصادی قشنگ را پیاده بکنند یا خیر.
مصاحبهگر: کیواندخت قهاری
تحریریه: مصطفی ملکان