درگذشت هلموت اشمیت؛ سیاستمدار قاطع و سازشناپذیر
۱۳۹۴ آبان ۱۹, سهشنبههلموت اشمیت تا واپسین دم حیات مردی صریحالهجه بود و به رغم این ـ یا شاید دقیقا به همین دلیل ـ از احترامی برخوردار بود که در مورد کمتر کسی تجربه شده است. او همواره در نظرسنجیها در جایگاه محبوبترین سیاستمدار تاریخ معاصر آلمان قرار داشت، گرچه اغلب با حالتی حق به جانب و انعطافناپذیر با مخاطبانش روبرو میشد.
در میانهی بحران اقتصادی اروپا در یک گفتوگوی تلویزیونی در واکنش به پرسشی درباره مدیریت بحران صدراعظم آلمان، آنگلا مرکل چنین گفت: «باید مدتی طولانی تامل کنم تا پاسخی دیپلماتیک به ذهنم خطور کند.»
بیشتر بخوانید: هلموت اشمیت، شهروند جهان
اشمیت معمولا حرف و نظری را که داشت به زبان میآورد. اغلب سیاستمداران با تأنی سر اصل مطلب میروند، اما اشمیت، به ویژه پس از خاتمه فعالیتاش به عنوان سیاستمدار فعال در عرصه قدرت، نظر خود را رک و تا حدی گزنده بیان میکرد.
درباره موقعیت آلمان میگفت، این کشور در میانه قارهای کوچک و در "موقعیتی مزخرف" قرار دارد؛ یا سیاست اتحادیه اروپا در قبال بحران اوکراین را "ژئوپولیتیک کودکانه" میخواند.
اشمیت زمانی نیز در پاسخ به این پرسش که آیا باراک اوباما رئیس جمهوری بزرگ است گفته بود: «این حکمی نیست که به این صورت بر آن صحه بگذارم.»
هلموت اشمیت درباره تحولات اتحادیه اروپا، روند شکلگیری یک جامعه چند فرهنگی در آلمان، و حضور نظامیان این کشور در افغانستان مواضعی انتقادی داشت و از این بابت همواره ستایش و احترام شهروندان آلمانی را برمیانگیخت.
سازش ناپذیر در "پاییز آلمان"
بسیاری از آلمانیها اشمیت را به عنوان سیاستمداری در خاطر دارند که در پاییز ۱۹۷۷ با قاطعیت در برابر گروه تروریستی "فراکسیون ارتش سرخ" RAF ایستاد. گروهی که اوج فعالیتاش گروگانگیری هانس مارتین شلایر، رئیس جامعه کارفرمایان، و ربودن هواپیمای لوفتهانزا در فرودگاه موگادیشو، پایتخت سومالی بود.
هدف از این عملیات تحت فشار قرار دادن دولت آلمان برای آزاد کردن شماری از اعضای زندانی RAF بود اما اشمیت به عنوان صدراعظم وقت در برابر این درخواست سازشناپذیر و قاطع ماند.
او بعدها موضعگیری سرسختانه خود را این گونه توصیف کرد: «مسئله این بود که توانایی دولت در حفاظت از شهروندان در برابر خطر به اثبات برسد.»
اشمیت تاکید میکند که در نظر او پاسداری از اعتماد شهروندان به نقش حفاظتی دستگاه دولت از هر چیز دیگری مهمتر بوده و این یعنی "آزاد نکردن تروریستها".
در این ماجرا به دستور صدراعظم وقت یک واحد از کماندوهای نیروی مرزبانی فدرال آلمان در عملیاتی مخاطرهآمیز و پر ریسک کار حمله به هواپیمای لوفتهانزا و آزادسازی گروگانهای را برعهده گرفتند.
بعدا مشخص شد که اشمیت آماده بوده در صورت به خطر افتادن جان گروگانها مسئولیت عملیات را بر عهده بگیرد و از سمت خود کنارهگیری کند.
این حادثه نقطه اوج زندگی سیاسی مردی بود که فعالیت در این عرصه را یک سال پس از پایان یافتن جنگ دوم جهانی با عضویت در حزب سوسیال دموکرات آلمان آغاز کرد.
طی کردن سریع پلههای سیاست
فعالیت سیاسی اشمیت در زادگاهش هامبورگ به عنوان سناتور مسئول امور داخلی آغاز شد و در همین مسئولیت به عنوان مدیر توانای بحران شهرت یافت: او در سال ۱۹۶۲ برای مقابله با طوفان و سیل شدید در هامبورگ با یک تصمیمگیری سریع و قاطعانه نیروهای ارتش را برای مقابله با بحران به کار گرفت.
از همین دوران صعود اشمیت بر پلههای سیاست آلمان بعد از جنگ آغاز شد و به سرعت ادامه یافت: او ۱۹۶۴ رئیس فراکسیون پارلمانی حزب سوسیال دموکرات شد.
با تشکیل دولت ائتلافی سوسیال دموکراتها و حزب لیبرال، صدراعظم وقت آلمان ویلی برانت ۱۹۶۹ اشمیت را به عنوان وزیر دفاع معرفی کرد و اقتدار او به عنوان کارشناس امور امنیتی افزایش یافت.
هنگامی که ویلی برانت ۱۹۷۴ پس از دستگیری گونتر گیوم، جاسوس آلمان شرقی که در دفتر شخصی او کار میکرد، از سمت خود به عنوان صدراعظم جمهوری فدرال آلمان کنارهگیری کرد، هلموت اشمیت جانشین طبیعی او محسوب میشد.
آنگونه که اشمیت بعدها در یک گفتوگوی تلویزیونی خاطر نشان کرد، از همان ابتدا آگاه بوده که چه مسئولیت دشواری را بر عهده گرفته است: «ویلی برانت در میان شهروندان آلمان به طرزی باورنکردنی انتظارات زیادی را زنده کرده بود.» اما با بحران نفت و رکود اقتصادی در سالهای ابتدایی دهه هفتاد میلادی این انتظارات قابل برآورده شدن نبود.
اشمیت، "مرد عمل"
به رغم وضعیت بحرانی آن سالها، هلموت اشمیت با توانایی و قاطعیت با دشواریها به مقابله پرداخت و خیلی زود به عنوان مرد عمل و سازشناپذیر شهره شد.
انعکاس این شهرت را در عملیات پر سر و صدا و موفقیتآمیز علیه تروریسم، از جمله آزادسازی گروگانهای فرودگاه موگادیشو، همچنان در پافشاری و سرسختی او در مسائل مهم اقتصادی، میتوان مشاهده کرد.
گرچه اشمیت در ایجاد تحول بنیادین در اوضاع اقتصادی آلمان چندان موفق نبود، شهرتش در داخل و خارج از کشور به عنوان "اقتصاددان جهانی" مدام افزایش مییافت. و به هر تقدیر رأی دهندگان آلمانی در دو انتخابات ۱۹۷۶ و ۱۹۸۰ به تواناییهای او اعتماد کردند.
رابطهی پر تنش
در تمام سالهای حیات هلموت اشمیت ارتباط او با حزبی که عضو آن بود بدون تنش نبوده است. اشمیت به عنوان عضوی از جناح راست حزب سوسیال دموکرات ارزیابی میشد که در مواردی از برنامهها و تصمیمهای حزبی تبعیت نمیکرد.
تنش میان او و حزب سوسیال دموکرات در سالهای پایانی دهه هفتاد و ابتدای دهه هشتاد، در بحثهای مربوط به استقرار نیروهای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در اروپا آشکارتر شد.
اشمیت به عنوان سیاستمداری که به روابط استراتژیک اروپا و ایالات متحده اعتقادی عمیق داشت با تاکید از افزایش موشکهای اتمی آمریکا مستقر در خاک آلمان پشتیبانی میکرد.
بیشتر بخوانید: هلموت اشمیت در دوره صدارت حدود ۱۰۰ بار از هوش رفت
او اعتراض اعضای حزب سوسیال دموکرات و تظاهرکنندگانی را که با افزایش موشکهای آمریکایی مخالفت بودند سادهانگارانه میدانست.
اشمیت دراین باره خطاب به مخالفانش نوشته، به کسانی که به جای طرفداری از یک خلع سلاح تضمین شده در قراردادی بینالمللی، از خلعسلاح یکجانبه کشورهای غربی پشتیبانی می کنند باید گفته شود: تجربه تاریخی نشان میدهد که تضعیف یک طرف، به هیچ وجه مانع تهاجم طرف قدرتمند نخواهد بود.
حزب سوسیال دموکرات خط مورد نظر اشمیت را با دشواری و تعلل پذیرفت و با کنار رفتن او در سال ۱۹۸۲ بار دیگر به طور رسمی موضع خود را تغییر داد.
علت این امر "چرخش" حزب لیبرال بود که به ائتلاف با سوسیالیستها به سود همکاری با محافظهکاران در یک دولت ائتلافی جدید خاتمه داد.
لیبرالها هدف از این چرخش را تغییر جهت بنیادی در سیاستهای اقتصادی و اجتماعی عنوان میکردند که اشمیت آن را غیرقابل قبول میدانست و حزب لیبرال را به رویگردانی از ملزومات یک جامعه دموکراتیک و عدالتمحور متهم میکرد.
غریبه در حزب خود
در سالهای بعدی هلموت اشمیت از صحنه فعالیت سیاسی و حزبی کنار کشید، یکی از منتشرکنندگان هفتهنامه معتبر "دی سایت" شد و در چهارگوشه جهان به سخنرانی درباره مسائل سیاسی و اقتصادی پرداخت.
به این ترتیب رهبران جدید حزب سوسیال دموکرات رفته رفته برای او بیگانه شدند. اشمیت در موارد بسیار استثنائی، مانند رقابتهای انتخاباتی گرهارد شرودر در سال ۱۹۹۸ حاضر به پشتیبانی فعال از نامزد حزب سوسیال دموکرات نشد.
اشمیت پس از سالها خودداری از اظهار نظر درباره تحولات حزب سوسیال دموکرات و رهبران آن، سال ۲۰۱۱ با پشتیبانی از نامزدی پر اشتینبروک همه را غافلگیر کرد.
هلموت اشمیت درباره توانایی همبازی دیرین شطرنجخود برای نشستن بر صندلی صدراعظمی آلمان گفته بود: «او از پس این کار برمیآید.»
او این عبارت کوتاه را اندکی پس از مرگ همسرش "لوکی" که نزدیک به هفتاد سال با هم زندگی کردند بیان کرد و بعدتر توضیح داد: «احساس میکردم شاید یک سال دیگر زنده نباشم و نتوانم این را بگویم. نظر واقعی خودم را گفتم و هنوز هم به آن باور دارم.»
اندکی پس از آن هلموت اشمیت پس از ۱۲ سال غیبت در نشست سالانه حزب سوسیال دموکرات آلمان در برلین حضور یافت و سخنرانی کرد.این سخنرانی با استقبال شدیدی روبرو شد.
بهرغم شکافی که میان هلموت اشمیت و حزبش در سالهای گذشته ایجاد شده او تا دم مرگ یک سوسیال دموکرات متعهد و پرشور بود.