پرواز ناکام ايكاروس (Ikarus)

درس شانزدهم – ایکاروس

پاولا و فیلیپ شیفته ایکاروس، قهرمان تراژیک اسطورهای یونانی می‌شوند. اما، آیا شنوندگان می‌دانند که ایکاروس که بود؟ پاولا و فیلیپ به روشنگری می‌پردازند و داستان ایکاروس را تعریف می‌کنند.

لباس پسر کوچکی در کارناوال که خود را به شکل ایکاروس درآورده است، به پاولا و فیلیپ ایده‌ای می‌دهد. آنها در یک بازی شنیداری به داستانی از قهرمان افسانه‌ای یونان می‌پردازند. داستان سقوط پسرجوانی به نام ایکاروس که با بالهای بزرگ مومی پرواز می‌کند و به هشدارهای پدرش دِدالوس توجهی نشان نمی‌دهد. او دلباخته‌ی خورشید است و آنقدر اوج می‌گیرد، که بال‌های مومی‌اش در گرمای تابان خورشید ذوب می‌شوند.

ددالوس به پسرش می‌گوید، "نه خیلی اوج بگیر و نه درسطح پایین پرواز کن". حالت امری فعل می‌تواند برای بیان یک خواهش باشد، یک درخواست، یک اخطار یا یک دستور. آیا اگر ایکاروس رهنمود پدرش را به عنوان یک دستورتلقی می‌کرد، به آن سرنوشت دچار نمی‌شد؟