در رابطه بحرانزده دولت و جامعه، سرکوب حرف آخر نیست
۱۳۸۸ بهمن ۲۳, جمعهگفتوگو با دکتر جمشید فاروقی، رئیس بخش فارسی دویچه وله
آقای دکتر فاروقی، در راهپیمایی سالگرد انقلاب، جنبش سبز آن حضوری را که پیشبینی میشد نداشت. به نظر شما آیا جنبش به عقب رانده شده؟ یا این که محدودیتهای امنیتی موجب شد جنبش آنطور که باید در راهپیمایی شرکت نکند؟
قطعا فشار مسایل امنیتی نقش خیلی زیادی بازی کرده است. شاهد بودیم که طی شش هفتهی گذشته حکومت به اشکال مختلف سعی کرد جنبش را وادار به عقبنشینی کند. از همهی ابزارها هم استفاده کردند. در عرصهی خبررسانی، هم اینترنت را کاملا مسدود کردند و هم با ارسال پارازیت قوی بر روی شبکهها و ماهوارهها تلاش کردند مانع از کسب اخبار از سوی مردم کشور بشوند.
شدت ارسال پارازیتها به شبکههای ماهوارهای به گونهای بود که دیروز مدیرعامل دویچهوله با ارسال نامهی نسبت به ارسال این پارازیتها اعتراض کرد و امروز هم در یک اقدام میتوانم بگویم کمسابقه، مدیرعامل دویچهوله و مدیرعامل بیبیسی اطلاعیهی مشترکی را در محکومیت جمهوری اسلامی منتشر کردند.
ولی حکومت برای بقای خود چندان توجهی به اذهان عمومی جهانی ندارد و در داخل کشور هم سیاست خود را دنبال میکند. در همین مدت شمار زندانیان سیاسی افزایش پیدا کرد و خیلی از خبرنگاران به زندان افتادند و حتی دو مورد اعدام داشتیم. یعنی از همهی شیوهها استفاده کردند که جنبش را وادار به عقبنشینی کنند و به نظر میآید به خاطر تاکتیک غلطی هم که جنبش دنبال کرد، حداقل در روز ۲۲ بهمن، در این کارشان موفق بودند.
آقای فاروقی، جنبش سبز، آنطور که به نظر میآید، نه آرمانخواه است و نه رهبری مشخصی دارد. وقتی آن را با جنبشی که در انقلاب ۵۷ وجود داشت مقایسه میکنید، تفاوتها را در کجا میبینید؟ آیا یک رهبری مخفی در این جنبش وجود دارد و یا همه چیز واقعا به همین حالت خودجوش است؟
میتوان گفت افرادی مانند آقای کروبی، آقای موسوی و آقای خاتمی نقش هدایت را در این یا آن بخش از جنبش بر عهده دارند. اما وقتی از جنبش سبز صحبت میکنیم، توجه داشته باشیم که جنبش سبز ترجمان خود جامعهی ایران است. یعنی ما تقابلی میان دولت و جامعه داریم. رابطهی دولت و جامعه بحرانزده شده و در اثر بحرانی که در رابطهی میان دولت و جامعه به وجود آمده، جامعه واکنش نشان داده و دست به اعتراض زده است.
حکومت فکر میکند با سرکوب این جنبش اعتراضی میتواند مشکل را حل کند. در حالی که رابطهی دولت و جامعه آسیبدیده است و از طریق سرکوب معترضین، نمیتوان بحران به وجود آمده میان دولت و جامعه را تصحیح کرد.
از یک طرف، حداقل بخش قابل توجهی از مردم اعتمادشان را نسبت به این حکومت از دست دادهاند و همان تعدادی که روز ۲۵ خرداد به خیابان آمدند، تصویر نخستین از اعتراضی بود که در این جامعه به وجود آمده است. مردم اعتمادشان از دولت سلب شده و اعتماد سلب شده را نمیتوانند با باتوم و مشت و لگد دوباره برقرار کنند، بلکه بیشتر باعث ایجاد انزجار و نفرت در مردم میشوند.
اگر این سرکوب همچنان ادامه داشته باشد، شما احتمال میدهید که این جنبش رو به فعالیت مخفی و عملیات زیرزمینی آورد؟
پیشبینی این مساله خیلی سخت است. این خطر حکومتهای استبدادی را همیشه تهدید میکند و وقتی این حکومتها نمیتوانند با اشکال قانونی اعتراض کنار بیایند، خودبهخود بخشی از این اعتراض را به شیوههای غیرقانونی تبدیل میکنند. این واکنشی است که جامعه برای دفاع از خودش در برابر اقدامات دولت نشان میدهد. اما در شرایط کنونی نمیتوان گفت که چنین چیزی ممکن است اتفاق بیفتد. اتفاقا یکی از نقاط قوت جنبش سبز این بوده که سعی کرده قانونی برخورد کند؛ سعی کرده از ابزارهای صلحآمیز استفاده کند و همین هم باعث موفقیتاش شده است. به نظر میرسد که در ماههای آینده هم جنبش اعتراضی از همین راهها استفاده کند.
فکر میکنید در آیندهی بسیار نزدیک باز هم این جنبش به خیابان خواهد آمد و اعتراضات همچنان ادامه پیدا خواهد کرد؟
اعتراض قطعاً ادامه پیدا میکند. اما این که ابعاد آن به چه شکل خواهد بود، موضوعی است که در شرایط کنونی نمیتوان با صراحت پیرامون آن اظهار نظر کرد. ما چهارشنبهسوری را پیش رو داریم. بعد از چهارشنبهسوری هم مجموعهای از سالروزهای دیگری که خود جمهوری اسلامی ایجاد کرده فراخواهند رسید. مانند ۱۲ فروردین (روز رفراندوم) و اتفاقا شعار امروز مردم که اینجا و آنجا تکرار میشود، رفراندوم است و قیاس آنچه مردم امروز در ارتباط با رفراندوم میگویند و آنچه که در رفراندوم سال ۱۳۵۸ بر این مردم گذشت، بسیار آموزنده است. یکی از اشتباهات بزرگی که جمهوری اسلامی مرتکب شد، این بود که سالروز زیاد آفرید. معمولا وقتی در مملکتی انقلاب میشود، دولت بعد از انقلاب به مردم میگوید: خیلی ممنون که انقلاب کردید. حالا دیگر برگردید به خانههایتان. اما جمهوری اسلامی ۳۰ سال تمام به اشکال مختلف مردم را به خیابان کشاند و آنقدر سالروز ایجاد کرد که الان بلای جان خودش شده است.