دانشآموخته بيزار از غرب
۱۳۹۸ آبان ۱۸, شنبهاو در ایران بیشتر به غزلسرای فارسی شناخته است.
خانواده اقبال لاهوری از برهمنان اسلام آورده و به همین خاطر بسیار باورمند بودند. از چهار سالگی قرآن میآموخت. پس از تحصیل ادبیات و فلسفه در پنجاب در ۲۸ سالگی به انگلیس رفت و از دانشگاه كمبریج فارغالتحصیل رشته فلسفه شد و پایاننامه دكتری خود را با عنوان "تحول و تكامل ماوراءالطبیعه در ایران" به دانشگاه مونیخ تسلیم كرد.
اقبال با اینكه به فارسی سخن نمیگفت بیشتر سرودههایش را به این زبان گفته و به همین خاطر در ایران بسیار شناخته و محبوب است.
مثنوی "اسرار خودی" او مسلمانان را به بازگشت به خویشتن تشویق میكند و تمدن غرب را تنها به هدف شناختن فنآوریهای نوین میپذیرد.
اقبال غزلهای دلنشینی دارد اما از نظر سیاسی از پیشآهنگان برتریجویی متعصبانه اسلام بر مذاهب دیگر و جداسازی پاكستان از شبه قاره هند به شمار میآید:
"آن مسلمانی كه بیند خویش را
از جهانی برگزیند خویش را".
اقبال با خاورشناسان اروپایی آشنا و مورد احترام و توجه ایشان بود. نیكلسون خاورشناس بنام انگلیسی بسیاری از سرودهها و آثار دیگر او را به انگلیسی برگرداند با این حال اقبال میگفت:
"من به نظرات خاورشناسان اروپایی مطلقا ایمان ندارم زیرا كه نظرات آنها نتیجه تعصبات مذهبی و سیاسی است".
او رهایی شرق را از دریچه اسلام سیاسی میدید و برای نمونه زن را تنها در نقش مادر، دختر یا همسر خوب تصور و تصویر میكرد.
اقبال "خودی" یعنی فردیت یا هویت انسان را اصلیترین مرجع حركت و اندیشه میداند و عشق را سرچشمه پیشرفت بشریت معرفی میكند. اما عشق او حالتی است كه به اشتیاق محض میماند.
در ایران اقبال را بیشتر به سرودههای دلنشین او میشناسند:
میشود پرده چشمم پر كاهی گاهی
دیدهام هردو جهان را به نگاهی گاهی
وادی عشق بسی دور و دراز است ولی
طی شود جاده صدساله به آهی گاهی
در طلب كوش و مده دامن امید ز دست
دولتی هست كه یابی سر راهی گاهی"
اقبال در ۶۱ سالگی در لاهور درگذشت.