داستان پر هیجان ۵۰ سال زندگی اوپک
۱۳۸۹ شهریور ۱۹, جمعهاز همنشینی حروف اول واژگان Organisation of Petroleum Countries که نام این سازمان کشورهای تولیدکننده نفت را تشکیل میداد، Opec آفریده شد که در پنج دهه گذشته نقشی ویژه در تحولات اقتصادی و سیاسی جهان داشته است.
اوپک و قانون عرضه و تقاضا
رهبران چهار کشوری که بیشتر آنها در گذشته جزو مستعمرات قدرتهای غربی به حساب میآمدند، معتقد بودند که در بازار جهانی نفت، قیمت نفتخام از سوی کنسرنهای غربی به صورت غیرعادلانه تعیین میشود و باید برای مقابله با این سیاست دست به کار شد.
هدف اوپک، از همان آغاز این نبود که بهای نفت را در بازارهای جهانی بالا ببرد. بلکه اعضای آن میخواستند با استفاده از قانون عرضه و تقاضا و اثرگذاری بر آن، سهم خود را از درآمد نفت به حدی برسانند که بتوانند اقتصاد ملی خود را در مسیر توسعه هدایت کنند. تنها سیاست اوپک در ۵۰ سال گذشته این بوده که تولید نفت را، در حد تامین نیاز بازار و جلوگیری از افزایش بیرویه عرضه نسبت به تقاضا، کنترل کند.
برای اجرای همین سیاست است که رهبران اوپک هرسال دوبار در وین گردهم میآیند. در این نشستها، وضعیت بازار بررسی و سقف تولید اوپک تعیین میشود. هریک از کشورهای عضو، نسبت به میزان ذخائر و توان تولید خود، سهم معینی از میزان تولید تعیین شده دارند و مجاز نیستند بیش از آن در اختیار بازار قرار دهند. به این ترتیب است که اوپک نقش خود را در ایجاد توازن میان عرضه و تقاضا ایفا میکند.
اوپک و جنگ یوم کیپور
در سال ۱۹۶۰، هنگامی که رهبران پنج کشور بنیادگذار اوپک در بغداد گرد آمدند، کشورهای صنعتی غرب، اهمیت این نشست را به درستی درک نکردند. اما قدرت اوپک برای نخستین بار، در زمستان سال ۱۹۷۳ در جهان غرب درک شد.
کشورهای عرب عضو اوپک، پس از جنگ "یوم کیپور"، در اعتراض به پشتیبانی یکجانبه غرب از اسرائيل، صدور نفت به آمریکا و رتردام را تحریم کردند. روز ششم اکتبر سال ۱۹۷۳ میلادی، نیروهای مصر و سوریه، به صورت همزمان به کانال سوئز و بلندیهای جولان حمله بردند. اما پیش از آن که قطعنامه آتشبس سازمان ملل متحد صادر شود، ارتش اسرائيل، ارتشهای مصر و سوریه را شکست داد. کانال سوئز و بلندیهای جولان، در جریان جنگهای ۶ روزه اعراب و اسرائيل (۱۹۶۷) به اشغال اسرائيل درآمده بود.
کشورهای عرب عضو اوپک، با این امید که بتوانند اسرائيل را زیر فشار پشتیبانان غربیاش به عقبنشینی از سرزمینهای اشغال شده وادارند، شیرهای نفت را به روی آمریکا و بندر رتردام در هلند بستند.
اولین بحران انرژی در غرب
کمبود نفت، سبب شد که بهای نفتخام در سال ۱۹۷۳ به ۴ برابر سال ۱۹۷۲ برسد و جهان غرب را با یکی از سختترین بحرانهای تاریخ معاصر خود روبرو کند. دولتهای غربی، برای مهار بحران، مجبور شدند به قصد صرفهجوئی در مصرف انرژی، در برخی روزها، حتی حرکت خودروها را در خیابانها و اتوبانها ممنوع کنند.
بندر رتردام در هلند، در آن زمان مهمترین مرکز نقل و انتقال تولیدات نفتی جهان بود. بیبیسی، گزارش داد:«۷۰ درصد اقتصاد بندر، وابسته به معاملات جهانی نفت است. در پالایشگاهها و کارخانههای پتروشیمی کنار کانال چندین کیلومتری منتهی به این بندر ،اشتغال دست کم ۱۲ هزار نفر مستقیما به خطر افتاده است.»
تحریم نفتی، در کنار فشارهائی که به آمریکا و اروپا وارد ساخت، زمینهساز تولد جنبش حفاظت از محیط زیستهم بود. از همان زمان بود که اروپائیان دریافتند برای مقابله با زیانهای زیستمحیطی انرژیهای فسیلی و فشار تولیدکنندگان، باید به انرژیهای جایگزین شونده روی آورند. همین جنبش، ایدئولوژی توسعه پایدار صنعتی و منافع کارتلهای نفتی چندملیتی جهان را به چالش کشید.
اوپک، از تضاد منافع تا ترور
در دهه هفتاد قرن بیستم میلادی، منافع کشورهای عضو اوپک نیز، که در این میان تعدادشان بیشتر شده بود، دستخوش رودرروئیهائی شد. کشورهای فقیرتر عضو اوپک ،مثل الجزایر و لیبی، میخواستند با توجه به نیاز شدید بازار، میزان بیشتری نفت تولید کنند و با بهای ارزانتر در اختیار بازار جهانی قرار دهند. هدف آنها، نوسازی اقتصاد عقب مانده خودشان بود.
شیخهای کویت و عربستان، که صندوقهاشان از دلارهای نفتی پر بود، به خواست اعضای فقیرتر اوپک تن نمیدادند. اختلاف میان کشورهای عربی، سرانجام به تنشهائی در زمینه تقسیم سهم تولید اوپک و حتی برخوردهای خشونتآمیز انجامید.
در سال ۱۹۷۵، شش تروریست مسلح به مرکز اوپک در وین حمله بردند، سه نفر را کشتند و هفتاد نفر را گروگان گرفتند. گروگانها با یک هواپیما به لیبی و الجزایر برده شدند. معمر قذافی رهبر لیبی که که در سال ۱۹۶۹ قدرت را به دست گرفته بود، به پشتیبانی از این عملیات متهم شد.
"هانس یوآخیم کلاین" تروریست آلمانی که در این عملیات شرکت داشت، بعدا ادعا کرد که قذافی میخواست کشورهای عضو اوپک را مجبور به همبستگی بیشتر با فلسطینیها کند.
سقوط شاه ایران و جنگ ۸ ساله
سقوط محمدرضاشاه پهلوی به عنوان یکی از پایهگذاران اصلی اوپک در سال ۱۹۷۹ و جنگ هشتساله ایران و عراق، از رویدادهای مهم دیگری بود که بر سرنوشت اوپک اثر نهاد. در پی سقوط شاه ایران، بهای نفت بار دیگر در بازارهای جهانی چنان بالا رفت که وزیر اقتصاد وقت آلمان اعتراف کرد:«غرب هیچ چارهای جز پذیرش افزایش قیمت ندارد و تنها راهش کاهش مصرف است.»
نگرانی جهان غرب، بار دیگر، سال ۱۹۹۰ با حمله عراق به کویت و حضور آمریکا در خلیج فارس تشدید شد. به گونهای که هلموت اشمیت صدراعظم وقت آلمان خواستار فشار بر اوپک برای جلوگیری از افزایش قیمتها شد.
موقعیت امروز اوپک
اوپک، امروز ۴۰ درصد نفت مورد نیاز جهان را تامین میکند. اما در سه دهه اخیر، برنامههای غرب برای صرفهجوئی در مصرف انرژی به موازات پیدا شدن رقبای بیشتر، در مجموع سبب کاهش درآمد اوپک شده است. با این همه، کشورهای عضو اوپک، از وجود این سازمان خرسند هستند.
این خرسندی را در اظهارات "ویلسون پاستور موریس" وزیر انرژی اکوادور به خوبی میتوان پی گرفت. او، به مناسبت پنجاهمین سالگرد تاسیس اوپک گفته است:«کشورهای عضو اوپک در ۵۰ سال گذشته به موفقیتهای بزرگی دست یافتهاند. ما آرزو میکنیم که این سازمان ۵۰ سال دیگر به حیات خود ادامه دهد.»
تسلط مستقل بر منابع ملی، مهمترین دستاورد کشورهای عضو اوپک است. به گفته وزیر انرژی اکوادور، «۵۰ سال پیش، کنترل منابع نفت در دست کنسرنهای چندملیتی بود. اما امروز کشورهای تولید کننده این کنترل را در دست دارند.»
چرا وین؟
اما به راستی چرا اوپک وین را به عنوان مرکز خود برگزیده است؟ پاسخ روشن است. کشورهای عضو اوپک نمیخواستند دفتر مرکزی خود را در پایتخت یکی از کشورهائی مستقر کنند که کنسرنهای رقیب بر آنها نفوذ داشتند. لندن، نیویورک یا پاریس، به این دلیل نمیتوانست محل مناسبی برای آنها باشد.
مرکز اوپک، ابتدا در ژنو مستقر شد و بعد در سال ۱۹۶۵ به وین انتقال یافت. از دید رهبران اوپک، اتریش کشور بیطرفی بود که میتواند در برابر توفان جنگ سرد در امان بماند و پل ارتباطی مناسبی میان شرق و غرب ایجاد کند. اتریش، در برابر پرداخت اجاره دفتر مرکزی اوپک، نفوذ عمیقی در میان کشورهای عضو این سازمان ایجاد کرده و در ۵ دهه گذشته، از طریق قراردادهای نفتی یا واسطگی آنها، به سود سرشاری دست یافته است.
جواد طالعی
تحریریه: بهمن مهرداد