خواننده صد گل رنگارنگ
۱۳۹۹ مرداد ۲۴, جمعهمیگفت: «برای خواندن درست بعضی از ترانههای "گلها" چهار تا پنج ماه كار میكردم».
بهار غلامحسينی با نام هنری الهه در سال ۱۳۱۳ در تهران زاده شد.
او در يك خانواده توانگر اما سنتی رشد كرد كه با موسيقی به عنوان حرفه آشتی نداشتند:
"پدرم صدا داشت ولی صدای مادرم بينهايت خوب بود. هيچكس مشوقم نبود".
۱۴ ساله بود كه با يكی از شيفتگان صدايش پيوند زناشويی بست و حسابش درست درآمد چون همسرش از هنر او پشتيبانی كرد و او را دو سال نزد استادان بنام آواز عبدالله دوامی و غلامحسين بنان فرستاد:
«۱۶ سالم بود كه با منوچهر ترانه "منوچهر و پريچهر" را در راديو خواندم».
اين ترانه بعدها در فيلم "مردی كه رنج میبرد" در سال ۱۳۳۶ اجرا شد.
۱۸ ساله بود كه نخست به عنوان "خواننده ناشناس" در "موسيقی ايرانی" با همكاری ويلوننواز بنام مجيد وفادار برنامه زنده اجرا میكرد تا اينكه داوود پيرنيا او را به برنامه "گلها" برد و از آن پس با نام هنری الهه ۱۵ سال با آن برنامه همكاری كرد و در ۱۰۰ برنامه "گلها" شركت فعال داشت ولی پس از آن به ترانههای سرگرمكننده روز هم روی آورد و در چند فيلم ترانه خواند:
"من جمعا بيش از ۶۰۰ ترانه خواندهام كه بيشترشان در سبك كلاسيك ايرانیاند".
اگرچه او به "خواننده بمصدا" مشهور و دامنه صدايش "آلتو" بود و با ترانه "رسوای زمانه" ساخته همايون خرم و بهادر يگانه بلندآوازه شد، اما نواهای زير را هم به خوبی اجرا میكرد.
ترانههای "از خون جوانان وطن" ساخته عارف قزوينی و "ساز شكسته" ساخته پرويز ياحقی نمونههای ماندگار آوای رسای او هستند.
۴۴ ساله بود كه با پيروزی انقلاب ۵۷ به لندن و سپس به آمريكا رفت و يك مجموعه كار ديگر ضبط كرد كه در سبك پاپ بود.
۶۰ ساله بود كه به گفته خودش "عشق به خواندن" او را به تشكيلات سياسی مجاهدين خلق نزديك كرد اما پس از دو سال از اين كار پشيمان شد.
با اينكه هميشه به تندی از ممنوعيت آواز زن در ايران انتقاد میكرد حاضر شد با نوشتن متنی پوزشخواهانه، به ايران بازگردد.
۷۲ ساله بود كه به تهران بازگشت و تا پايان عمر در بيماری و گوشهگيری زيست.
الهه در ۷۳ سالگی در زادگاهش درگذشت.