1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

خطر جنگ جدی است!

۱۳۸۶ آبان ۵, شنبه

تحریم چندین بانک دیگر ایران همراه با نیروی قدس سپاه و وزارت دفاع، این پرسش را ایجاد می‌کند که خطر حمله نظامی به ایران تا چه اندازه جدی است و در این میان، وظیفه طرفداران صلح چیست • مصاحبه با محسن سازگارا

https://p.dw.com/p/Bx9d
عکس: AP

دکتر محسن سازگارا، عضو پیشین سپاه پاسداران و مدیر کنونی مرکز تحقیقات ایران معاصر در واشنگتن در گفت‌وگو با دویچه وله به پاره ای از این پرسش‌ها در رابطه با خطر آغاز یک جنگ جدید پاسخ داد:

دویچه وله: قرار دادن نام سپاه و نیروی قدس در فهرست سیاه وزارت خارجه آمریکا، تا چه اندازه می‌تواند پیش‌ زمینه‌ای برای اعلان جنگ آمریکا با ایران تلقی شود؟

محسن سازگارا: تا جنگ ما فاصله داریم اما از آنجا که سپاه سازمان حکومتی است و اسم‌اش هم در قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است، هرگونه اقدامی علیه سپاه یا نیروی قدس سپاه، اقدام علیه حکومت ایران است. به نظر من اعلام روز ۲۵ اکتبر دستگاه اجرایی آمریکا، این امکان را به کابینه آقای بوش می‌دهد که هر وقت بخواهد جنگ با ایران را به بهانه جنگ جهانی علیه تروریسم شروع کند و مواضعی از سپاه را مورد حمله قرار دهد.

شما فکرمی‌کنید با وجود واسطه‌ها، تحریم اقتصادی سپاه وسه بانک مهم می‌تواند تاثیر مستقیم و تعیین کننده‌ای درمعاملات ایران با جهان غرب داشته باشد؟

بله! در سی سال گذشته هرگاه دولت ایران سراغ واسطه‌ها رفته، بیست الی سی درصد هزینه اضافه متحمل شده است. همین اکنون، بخش خصوصی و دولتی ایران برای گشایش اعتبار نزد بانک‌ها ناچارند گاه ۸ الی ۱۲ درصد به بانک‌های اماراتی پرداخت کنند تا کارهای بانکی خود را انجام دهند. این دور جدید تحریم‌های آمریکا که از شاید بحران گروگان‌گیری تا کنون شاید بی‌نظیر باشد، بخصوص آن قسمت‌اش که به بانک‌های بزرگ ایرانی مانند بانک ملی برمی‌گردد، فشارهایی جدی بر اقتصاد ایران خواهد آورد و خود سپاه هم به دلیل انکه در بسیاری پروژه‌های مهم مانند نفت و گاز درگیر است، فشار زیادی در درون خود و سازمان‌های وابسته به خود متحمل خواهد شد.

به عقیده شما چه زمینه‌ها و محمل‌هایی وجود دارند که لحن آمریکا در هفته‌های اخیر اینقدر تند شده و حتی آقای بوش صحبت از بروز جنگ جهانی سوم می‌کند و ایران را عامل آن معرفی می‌کند؟

عوامل متعددی دارد. شاید الان اولویت محافل سیاسی آمریکا، مسئله عراق و تروریسم در منطقه باشد. دخالت سپاه و نیروی قدس در مسائل عراق، افغانستان، حزب الله لبنان وحماس، حتی جلوتر از بحران هسته‌ای، برای آمریکاییان ایجاد حساسیت کرده و به هر قیمت می‌خواهند با این ماجراجویی‌ها مقابله کنند.

در عین‌حال معاون سیاسی وزارتخارجه آمریکا، روسیه و چین را به کمک به نیروهای مسلح ایران از طریق فروش سلاح وسرمایه‌گذاری هم متهم کرده است. این تشدید لحن تا چه اندازه ناشی از فاصله‌ای است که روسیه و چین در موضع تهدید و تحریم ایران دارند؟

چینی‌ها به قول معروف، دردشان به‌خیراست برای آمریکاییها. حجم مبادلات بازرگانی و تجاری آنها با آمریکا و میزان وابستگی‌شان ، آنها را از حد تعارف ومسائل لفظی فراتر نمی‌برد. تجربه نشان می‌دهد که هرگاه آمریکایی‌ها کمی به چینی‌ها سخت گرفته‌اند، آنها کوتاه می‌آیند. اما روس‌ها، ایران را به تدریج تبدیل به حیاط خلوت خود کرده‌اند و به قول روزنامه گاردین، با مهره ایران درشطرنج جهانی بازی می‌کنند. آمریکایی‌ها الان با روس‌ها مشغول بده بستان هستند. حرف وزیر دفاع آمریکا که گفت ممکن است، سیستم دفاع موشکی به تاخیر بیفتد، ممکن است نوعی ساخت و پاخت میان روسیه و آمریکا باشد و مابه‌ازای آن آمریکا از روسیه بخواهد که در تحریم ایران، همراهی بیشتری داشته باشد.

شما در آمریکا زندگی می‌کنید. در این یکی دو روزه، انعکاس اعلام تحریم جدید ایران در افکارعمومی، روشنفکران و مخالفان دولت بوش چگونه بوده است؟

هنوز زود است در مورد انعکاس وسیع آن صحبت کنیم اما خیلی محافل نگران قدم‌های بعدی هستند که ممکن است جنگ باشد. تا اینجا که من می‌بینم، نگرانی محافل مختلف آمریکایی - نه فقط روشنفکری- بلکه حتی اقتصادی و پاره‌ای محافل سیاسی اینست که کشمکش میان آمریکا و ایران، خدای نکرده جنگ باشد.

خود شما خطر جنگ را جدی می‌‌گیرید؟

بله! من این اصطلاح جنگ روانی را هم که سیاستمداران ایرانی به‌کار می‌برند، اصلا نمی‌پسندم. برای اینکه با بکار بردن این لغت دایما دارند به مردم می‌‌گویند این مانور تبلیغاتی است. به نظر من، خطر جنگ دور سر ایران پرپر می‌زند و این احتمال هست که اگر ایران تغییر رفتاری بخصوص در قضیه عراق و سایر مسائل منطقه و پشتیبانی از گروه‌های مختلف ندهد، احتمال یک حمله از نوع عراق در سال ۹۱، بدون دخالت سرباز آمریکایی و از طریق هوا و موشک، ایران را بزنند و زمینگیر کنند.

پس چرا علیرغم این دغدغه، ما شاهد بحثی جدی در مورد این خطر به ویژه میان اپوزیسیون وروشنفکران خارج کشور نیستیم. مگر نه این‌که آینده دمکراسی ایران در گرو تضمین صلح است؟

البته خیلی هم اینطور نیست که نیروهای اپوزیسیون کاری نکرده باشند. بیانیه‌ها و مقاله‌های مختلفی این نگرانی را ابراز کرده‌اند. به نظر من محافل مختلف ایرانی باید به جز مقاله و بیانیه، این بحث را در دستور کار خود قراردهند. دایما با شخصیت‌ها و سیاستمداران مختلف رایزنی و گوشزد کنند که خطر جنگ به عقب رانده شوند. باید همزمان فشارزیادی نیز به لحاظ تبلیغاتی بر حکومت ایران آورده شود تا دست از بازی با آتش در منطقه بردارد. به نظر من این استراتژی سیاسی ایران که برای خود یک شان رقابت بر سر هژمونی در منطقه با آمریکایی‌ها قائل شده، آن هم از طریق پشتیبانی از گروه‌های تروریستی در منطقه، سیاستی است که جز بازی با آتش، نام دیگری برای آن نمی‌توان گذاشت و این کشورما را در لبه بحران قرار می‌دهد.

مصاحبه‌گر: مهیندخت مصباح