خزانهدار فتحعلیشاه
۱۳۹۹ آذر ۲۶, چهارشنبهپدر شاهبيگم، فتحعليشاه قاجار و مادرش از همسران يهودیتبار شاه بود. آموزش و پرورش او را مادربزرگش شهبانوی وقت، مهدعليا به عهده داشت و او را در نزديكترين ساختمان به كاخ شاه پرورد.
ادبيات فارسی و عربی را نزد آموزگاران سرخانه آموخت و در اين كار چنان پيش رفت كه شاه به او لقب ضياءالسلطنه داد:
"شه گرچه مرا ز راه اكرام
كرده است ضياءسلطنه نام
از سلطنتش مرا چه حاصل
زان رو كه ز جمله كندهام دل".
خط شكسته، نسخ و كتابت را خوش مينوشت و قرآن به "خط نسخ و رقاع" در كتابخانه زيارتگاه شيعيان در قم به خط و امضای او نگهداری میشود. افزون بر اين نقاشی هم میكرده و نگارههای آبرنگی بر جای گذاشته است.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
شاهبیگم ضیاءالسلطنه در سفرها همراه شاه بوده، نامههای محرمانه به ويژه عرض حال زنان را برای شاه میخوانده و از او محرمانه به كسانی مینوشته و از گنجينه جواهرات سلطنتی نگهداری میكرده است. افزون بر اين مانند پدرش دست بلندی در شعر داشته و با او مشاعره و مناظره نظمی میكرده است.
میگويند در نشستی شاه ناگاه گفته:
"قدح در كف ساقی بیحجاب"
و او بيدرنگ پاسخ داده:
"سهيلی است در پنجه آفتاب".
۳۷ ساله بود كه ضیاءالسلطنه را مجبور به زناشويی با وزير خارجه وقت كردند و از او دارای چهار فرزند شد.
پس از مرگ شهبانوی مقتدر مهدعليا، قدرت و دارايی او را به ارث برد و پس از درگذشت پدرش در تعيين جانشين او نقش داشت.
پزشک اتريشی دربار قاجار، دكتر پولاک، برای گشايش یک بيمارستان يكی از خانههای ضیاءالسلطنه را از او خواست. او پرسيد: "در بيمارستان تو كسی نخواهد مُرد؟" و پس از پاسخ پولاک فرياد زد: "توقع نخواهيد داشت كه منزلم را به مردهشورخانه تبديل كنم" و سند خانه را پس گرفت.
او اگرچه از زمينداران و توانگران بزرگ تهران به شمار میرفت، در سرودههايش آهنگ ديگری مینواخت:
"يک چند پی زينت و زيور گشتيم در عهد شباب
يک چند پی دانش و دفتر گشتيم كرديم حساب
چون واقف از اين جهان ابتر گشتيم نقشی بر آب
ترک همه كرديم و قلندر گشتيم ما را درياب".
در اواخر عمر به عتبات رفت و ساكن آنجا شد. شاهبيگم ضياءالسلطنه در ۷۶ سالگی در كربلا درگذشت.