1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله
رسانه‌

خبرنگار آلمانی:زیباکلام منتقدی حامی ظرفیت‌های دمکراتیک کشورش

۱۳۹۷ خرداد ۲۲, سه‌شنبه

​​​​​​​رینهارد باوم‌گارتن گزارشگر تلویزیون سراسری آلمان در سخنرانی‌اش در مراسم اهدای جایزه آزادی بیان دویچه‌وله به صادق زیبا کلام، او را معترضی اصلاح‌طلب توصیف کرد که به ظرفیت‌های دموکراتیک کشورش اعتقاد دارد.

https://p.dw.com/p/2zOK0
عکس: DW/P. Böll

استاد گرامی آقای زیباکلام،

میهمانان گرامی،

خانم‌ها و آقایان،

برای من یک افتخار است که امروز در اینجا حضور دارم. در این روز یعنی ۱۲ ژوئن (۲۲ خرداد) آقای زیباکلام جایزه آزادی بیان دویچه‌وله را دریافت می‌کند. نمی‌دانم این یک تصادف است یا تقدیر که استاد زیباکلام درست در همین روز و اینجا در پایتخت سابق آلمان ۷۰ ساله می‌شود. تبریک می‌گویم آقای دکتر زیباکلام!

من با استاد زیباکلام در زمستان سال ۲۰۱۱ (۱۳۹۰) آشنا شدم. آن زمان من همراه یک دوست ایرانی به خانه آقای زیباکلام رفته بودم تا با او مصاحبه کنم. آن روز هوا سرد و بدتر اینکه مرطوب هم بود. زمستان در تهران می‌تواند خیلی سخت باشد. اتاق نشیمن خانواده زیباکلام اما گرم و دلنشین بود. چای داغ و شیرینی هم آماده بود. ما در حال انجام مصاحبه بودیم و من در حال گوش دادن که آن اتفاق وحشتناک روی داد: من چرتم گرفت.

این البته اصلا ربطی به آقای زیباکلام نداشت. معنای نام او "سخنور فصیح و صادق" است. او یک سخنور چیره‌دست است؛ کسی که رویدادهای پیچیده را به طرزی قابل پذیرش تشریح کرده و مقصود اصلی را به طور کامل بیان می‌کند.

من نمی‌دانم که آن روز استاد زیباکلام اصلا متوجه چرت زدن من شد یا نه. اگر متوجه شده من امروز با تاخیر از او عذرخواهی می‌کنم.

ما آن مصاحبه را ضبط کرده و لغت به لغت ترجمه کردیم. هیچ نکته‌ای از آن مصاحبه از قلم نیفتاد.

من به عنوان گزارشگر رادیوی دولتی آلمان شش سال از ایران و درباره ایران گزارش دادم. در این مدت چندین بار با فواصل مختلف آقای زیباکلام را ملاقات کردم و همواره از او بسیار آموختم و بسیار تجربه‌اندوزی کردم. وقتی ما در دفتر کارمان یا با تلفن درباره آقای زیباکلام صحبت می‌کردیم همواره ترجمه نام او به آلمانی را هم می‌گفتیم: استاد خوش‌سخن.

یک ضرب‌المثل فارسی می‌گوید: دیوار موش دارد و موش هم گوش دارد. در ایران کنترل و نظارت زیاد است، خیلی زیاد.

خانم‌ها و آقایان

جمهوری اسلامی ایران جای خطرناکی است، نه تنها برای گزارشگران و این به سانسوری برمی‌گردد که در همه جا وجود دارد؛ سانسوری که بر اساس قانون اساسی ایران اصلا وجود ندارد. اصل ۲۴ قانون اساسی ایران می‌گوید: «نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد. تفصیل آن را قانون معین می‌کند.»

واژه "مگر آنکه" در این اصل معمای این سرزمین است.

ساختارهای قدرت در ایران بسیار پیچیده هستند. چه کسی، چقدر حرف برای گفتن دارد؟ چه کسی و چرا به یک مقام می‌رسد؟ چه کسی علیه کس دیگری موضع می‌گیرد؟ چه کسی چه منافع اقتصادی و فردی دارد؟

ما می‌توانیم با سیاه و سفید کردن همه چیز، این پرسش‌ها را برای خود ساده کنیم و هیچ تلاشی نکنیم تا پیچیدگی‌های دیگران را بفهمیم. این همان چیزی است که در حال حاضر در صحنه بزرگ سیاست در حال تجربه کردن آنیم: تندروها در تهران و واشنگتن به طور بی‌سابقه‌ای تلاش می‌کنند تا چهره‌ای پلید از یکدیگر به نمایش بگذارند. گفت‌وگو، تفاهم و تعامل به طور کامل از صحنه حذف شده‌اند.

در چنین صحنه‌ای شخصیتی مثل صادق زیباکلام وارد بازی می‌شود. او تمام خصوصیات سیاسی و اجتماعی کشورش را با جزئيات می‌شناسد. او این سیستم را می‌شناسد. او در اصل جزیی از این سیستم است. زیباکلام از چهار دهه پیش در جمهوری اسلامی کار کرده است. اقدامات او هیچگاه بدون مخالفت نبوده است. او از هر دو طرف- مخالفان قسم‌خورده و طرفداران پرو پا قرص جمهوری اسلامی- انتقاد و دشنام شنیده است. برخی او را "خدمتکار صادق" و پوشاننده خطاهای یک رژیم شرور می‌نامند و برخی دیگر یک "ضد انقلاب شکست‌خورده و خطرناک".

در ایران آدم‌های تحصیل‌کرده و باهوش زیادی وجود دارند که خیلی خوب می‌توانند منظورشان را بیان کنند، در صورتی که اجازه آن را داشته باشند و یا آنکه بخواهند.

در ایران صحبت کردن آزادانه درباره مشکلات حاد با ریسک بالایی روبروست. صادق زیباکلام اما منظورش را به صراحت بیان می‌کند، موضع‌گیری می‌کند، انگشتش را در زخم‌های باز فرو می‌برد. او درباره مشکل بزرگ اعتیاد در کشورش، آمار بالای طلاق، فقر بخش بزرگی از مردم، مساجد خالی، آمار رو به افزایش بیکاری، خشم فزاینده بیش از همه در میان جوانان و بی‌علاقگی‌آنها به موفقیت‌های احتمالی انقلاب ایران صحبت می‌کند.

بهار امسال صادق زیباکلام از سوی دادگاه انقلاب به ۱۸ ماه حبس محکوم شد. در مصاحبه با دویچه‌وله فارسی، او درباره سیاست داخلی و دلایل اجتماعی اعتراضات سراسری دی‌ماه صحبت کرده بود. مسلما حرف‌های او به مذاق کسانی که در قدرت هستند خوش نیامد. آنها به کوتاهی‌های خودشان نگاه نمی‌کنند بلکه نیروهای خارجی را برای مشکلات کشور مقصر قلمداد می‌کنند.

مسلما تندروهای ایران خونشان به جوش می‌آید وقتی او (زیباکلام) اصل و فرع برنامه اتمی ایران را به طور اساسی زیر سوال برده و این نکته ناگفته را مطرح می‌کند که دهها میلیارد دلار هزینه شده و کمترین سود اقتصادی و بیشترین مشکلات را برای مردم ایران به ارمغان آورده است. زیباکلام به این دلیل نیز به دادگاه فرا خوانده، محکوم و سپس تبرئه شد.

او در برابر آنچه به او فشار می‌آورد یا تحمیل می‌شود مقاومت نشان می‌دهد و همیشه ناراضی است در نتیجه دائم [برای حکومت] ایجاد مزاحمت می‌کند.

دو سال پیش در شهر مشهد، او از اینکه برای ورود به یک ساختمان از روی پرچم اسرائيل و آمریکا رد شود، به حالت اعتراض خودداری کرد. مسیرش را عوض کرد و دور زد تا از روی این پرچم‌ها رد نشود.

حرف‌های صادق زیباکلام  در ایران شنیده می‌شود؛ صدها هزار نفر او را در فیس‌بوک و اینستاگرام و تلگرام که پرطرفدارترین پیام‌رسان در ایران است دنبال ‌می‌کنند. او نزدیکی خودش به دولت روحانی را مخفی نمی‌کند، برعکس آن را آشکارا بیان می‌کند. او نمی‌خواهد سیستم سیاسی کنونی ایران سرنگون شود بلکه خواهان اصلاح این سیستم است. زیباکلام به ظرفیت‌های دموکراتیک کشورش اعتقاد دارد. او در یک مصاحبه گفته که حاضر است حتی با اسلحه از این سیستم دفاع کند. استدلال او در این مصاحبه این بوده که براندازی سیستم کنونی سیاسی در ایران می‌تواند منجر به جنگ داخلی شده و موقعیتی شبیه سوریه را در ایران به وجود آورد.

خانم‌ها و آقایان

اینجا در سالن اجتماعات ساختمان سابق پارلمان آلمان بحث‌های درخشانی در گرفته است، اینجا آزادی بیان در جمهوری جوان و تازه تاسیس آلمان تجربه شده است (اشاره به تشکیل دولت فدرال آلمان پس از جنگ جهانی دوم با پایتختی شهر بن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌). بسیاری از مردم در آلمان و در اتحادیه اروپا و به طور کلی در غرب ارزش آزادی عقیده و مطبوعات را به طور واقعی درک نمی‌کنند. دیگران پذیرفته‌اند که در کشورهایی مثل ایران نیز این حقوق و ارزش‌ها یا باید به طور کامل مورد توجه قرار گیرد یا حداقل با صدای بلند خواسته شود. در حقیقت این چیزی است که در قانون اساسی ایران نیز پیش‌بینی شده اما به قول برتولت برشت واقعیت چیز دیگری است و این موضوع هم با اقدامات دونالد ترامپ و متحدانش اگر این کشور (ایران) از نظر اقتصادی کاملا نابود شود تغییر نمی‌کند.

یک بار استاد زیباکلام به طرزی بسیار چشمگیر برای من روشن کرد که ایدئولوژی ضد آمریکایی از دهها سال پیش چگونه به بخشی از هویت جریان تندرو در ایران تبدیل شده است. او به تازگی خواهان مناظره با هر کسی شده که معتقد است وظیفه ایران نابود کردن اسرائیل است.

صادق زیباکلام با تندروی کشورش مخالف است. یک ضرب‌المثل فارسی می‌گوید با یک گل بهار نمی‌شود. صادق زیباکلام هم نمی‌تواند به تنهایی نظرش را در ایران پیش ببرد. او جدی گرفته شده است. بسیاری از مردم در جمهوری اسلامی بر سر حق خود برای آزادی بیان و ابراز عقیده مصر هستند. کسی که ایران را تنها به عنوان دشمن و رقیب می‌بیند نمی‌خواهد و نمی‌تواند گیاهان نوپایی را ببیند که در جامعه مدنی ایران به تعداد زیاد وجود دارند.

 با یک ضرب‌المثل دیگر فارسی سخنرانی کوتاهم را به پایان می‌برم: ماه همیشه زیر ابر نمی‌ماند.

امیدوارم اعطای جایزه آزادی بیان به صادق زیباکلام همه کسانی را که برای آزادی بیان و عقیده در ایران تلاش می‌کنند مستحکم کرده و تشویق کند.

از بردباری و توجه شما سپاسگزارم.

Reinhard Baumgarten