جهانگرد ماندگار
۱۳۹۸ فروردین ۵, دوشنبه۲۵ مارس ۱۶۱۱؛ ۴۰۸ سال پیش، در چنین روزی اولیا چلبی Evliya Celebi در استامبول زاده شد.
قدیمیترین توصیف اجرای تعزیه در ایران زمان صفویان از او است.
خانوادهاش از فرهیختگان و متنفذان قسطنطنیه آن روزگار بودند و او را برای آموزش عربی، فارسی و رشتههای ادبی و موسیقی نزد استادان وقت فرستادند.
۱۹ ساله بود که پس از چندی گشت و گذار و نقالی در شهر، نخستین جلد کتاب ماندگارش «سیاحتنامه» را عرضه کرد و در آن به تشریح صنفها و آداب و عادات در استانبول، پایتخت آن زمان امپراتوری عثمانی، پرداخت در پی آن مورد توجه سلطان واقع شد.
۲۹ ساله بود که سفر به سرزمینهای دوردست را آغاز کرد و در پایان ۱۰ جلد سیاحتنامه نوشت:
«بنده حقیر اولیا چلبی ۴۱ سال سفر کردم و به ۱۴۷ ملیت و ۲۰ کشور سر کشیدم.»
۳۵ ساله بود که برای نخستین بار به ایران رفت و نخست از تبریز و اردبیل دیدن کرد.
سپس به درگزین، همدان و نهاوند رفت تا از آنجا به بغداد برود و برادر یکی از سرداران رومی را از حبس نجات دهد.
درباره نهاوند مینویسد: «شهر آبادی است. در بلندی واقع است و زنان و مردانش به خاطر هوای خنک و آب پاکی که از کوه الوند سرچشمه میگیرد و از باغهای میوه و سبزهزارها میگذرد، رنگ چهرهشان به سرخی و قهوهای روشن میزند. در این شهر، پزشک و جراح زیاد پیدا میشود، اما بیش از آن که عالمان مذهبی داشته باشد، نویسنده و شاعر دارد. بیشتر اهالی را کردها و شیعیان تشکیل میدهند. زنها گونههای سفیدی دارند و چکمههای زرد و آبی میپوشند و نامهایی مانند گلدمیده، گلرو، پریماه و گلاندام دارند.»
۵۴ ساله بود که به وین سفر کرد و نوشت: «همه چیز در این شهر عالی و ستودنی است به خصوص پزشکان، نقاشان، ساعتسازان، فلزکاران و خراطان. پاکی شهر، صداقت مردم در تجارت و امنیتی که قاضیان شهر بر آن نظارت دارند و همچنین ظاهر زیبا و ظریف پسران و دختران هم گفتنی است درصورتی که در امپراتوری اسلامی از این امنیت و صداقت عدالت خبری نیست.»
اگرچه در صحت و دقت همه توصیفهای سیاحتنامه چلبی شک و تردید هست، اما این کتاب از منابع بسیار ارزنده و جاندار تاریخی به شمار میآید و بخشهایی از آنچه به ایران مربوط میشود، بیمانند است.
اولیا چلبی در ۷۲ سالگی در قاهره درگذشت.