جمهوری اسلامی متهم به دست داشتن در ناامنیهای عراق<br> اتهامی که هرروز سنگینتر میشود
۱۳۸۷ اردیبهشت ۵, پنجشنبهدولت آمریکا ایران را متهم به دست داشتن در ناامنی عراق میکند، ایران این اتهامات را رد کرده و میگوید خواهان برقراری امنیت در عراق است، به این خاطر با آمریکا مذاکره میکرده و از سوی دولت سوئد برای تلاشهایش بخاطر ایجاد صلح ستایش شده است.
ایران در عراق چه منافعی را دنبال میکند و این منافع آیا با امنیت و صلح درعراق خوانایی دارد؟
تناقض در سیاست ایران نسبت به عراق را چگونه میتوان توضیح داد؟
در این مورد با دکتر منصور فرهنگ تحلیلگر سیاسی و نماینده سابق ایران در سازمان ملل مصاحبه کردهایم:
دویچهوله: به نظر میآید که سیاست دوگانهی ایران در عراق نتایج ناخوشایندی برای تهران به همراه داشته است. چون نه فقط آمریکا، بلکه مشاور امنیت ملی عراق هم ایران را متهم به حمایت از نیروهای شورشی و تجهیز نظامی آنها میکند. با این وصف آیا ایران هنوز هم میتواند خودش را یک پای معادلهی صلح در عراق بهحساب آورد؟
منصور فرهنگ: جمهوری اسلامی در عراق دنبال منافع امنیتی خودش است. یعنی تلاش میکند که عراق به صورت کشوری دربیاید که برای ایران خطری نباشد. وقتی آمریکاییها به عراق حمله کردند، در آن زمان بین ایران و آمریکا هماهنگی منافع ایجاد شده بود و هر دو طرف از شیعیان عراق که تنها نیرویی بودند که در آن موقع میتوانستند جانشین صدام بشوند، حمایت کردند. این هماهنگی و همجهتی منافع تا جایی پیش رفت اما انگیزههای هریک با آن طرف فرق میکرد.
امروز ما به اصطکاک رسیدهایم و ایران و آمریکا دارند برای نفوذ داشتن روی دولت عراق رقابت میکنند. ایران تنها کشوری در خاورمیانه است که رژیم عراق را به رسمیت شناخته و روابط وسیع تجاری و دیپلماتیک با عراق دارد و بسیاری از رهبران عراق با ایران نزدیکی دارند. از سوی دیگر آمریکا تلاش میکند که شخصیتها و گروههای سیاسی عراق را علیه ایران بسیج کند و ایران هم گرفتار تضادها و تناقضات خودش شده است، دقیقا مثل آمریکا. یعنی همین طور که عراق برای آمریکا به صورت یک باتلاق سیاسی درآمده است، برای ایران هم روز به روز این باتلاق مشکلات عدیدهای ایجاد خواهد کرد.
ما در چنین وضعی قرار داریم و تبلیغاتی که دو طرف علیه یکدیگر میکنند، باید در این چارچوب تجزیه و تحلیل بشود.
دویچهوله: مشاور امنیت ملی عراق دیروز (۲۳ آوریل) گفته است که ایران خواهان رویکارآمدن یک حکومت شیعی طرفدار ایران در عراق است. آیا ایران واقعا چنین چیزی رامیخواهد یا در پی گرفتن امتیازات دیگری در روابطش با آمریکاست؟
منصور فرهنگ: جالب اینجاست که حکومت ایران در داخل کشور ضد دموکراتیک عمل میکند از رای اکثریت به این معنا که همهی ایرانیان حق انتخابشدن و انتخابکردن دارند بههیچ وجه حمایت نمیکند. ولی در عراق معتقد به دموکراسی است. چرا؟ برای این که آنجا نزدیک به ۷۰درصد از مردم عراق شیعهاند و آنجا تا کنون بر مبنای اعتقادات مذهبی رای دادهاند و در آیندهی قابل پیشبینی نیز چنین خواهد بود. بنابراین اگر در عراق یک دولت دموکراتیک فقط به معنای رای اکثریت باشد، نه به معنای برخورداری از آزادیهای مدنی و احترام به حقوق بشر، یعنی فقط در این معنای حداقل از دموکراسی که رای اکثریت حاکم برجامعه میشود، بله! در آن شرایط ایران طرفدار دموکراسی در عراق است، در حالی که آمریکاییها بههیچوجه با این موضوع موافق نیستند. و به همین دلیل هم هست که به گروههای سنی نزدیک شدهاند و آنها را مسلح میکنند، حمایتشان میکنند، برای این که نمیخواهند نیروهای شیعه که اکثریت را دارند، حاکم بر عراق باشند. کردستان هم که عملا تبدیل به یک منطقهی مستقل شده است و علیرغم صحبتها و ادعاهایی که رهبران کرد میکنند، مسئلهی کردستان و بهطور کلی سرنوشت کردستان از سرنوشت بقیه عراق مجزا شده است. این ضد و نقیض گویی ایران و آمریکا هم دقیقا مربوط به گرفتاری هر دو در باتلاق عراق است.
دویچهوله: شما فکر میکنید که ایران و آمریکا در این "باتلاق"، چه امتیازاتی میتوانند از همدیگر بگیرند؟
منصور فرهنگ: سه دلیل مختلف برای تقابل بین ایران و آمریکا وجود دارد:
اول اینکه ایران تنها کشوری در خاورمیانه است که هژمونی آمریکا را در منطقهی خاورمیانه به چالش کشیده است. اگرچه ایران از مشروعیت دموکراتیک برخوردار نیست و نوعی شبه فاشیسم مذهبی، خصوصا از نظر فرهنگی، بر ایران حاکم است، آمریکا از این موضوع برای تبلیغات علیه ایران و نامشروع جلوهدادن ایران استفاده میکند. ولی دلیل اصلی بههیچوجه ارتباطی به ماهیت رژیم ایران ندارد. همانطور که در دههی هشتاد صدام حسین همان دیکتاتور ظالمی بود که پیش از آن هم بود، ولی در آن دهه صدام یار آمریکا بود. همانطور که با قذافی، از زمانی که به آمریکا تمکین کرده است، روابط تجاری و دیپلماتیک برقرار شده است. تا زمانی که این چالش وجود دارد، حتا اگر ایران صددرصد دموکراتیک هم باشد، آمریکا در برابر ایران موضع خواهد گرفت، ولی در آنموقع نمیتواند. اگر ایران دموکراتیک میخواست هژمونی آمریکا را مورد تردید و چالش قرار بدهد، آمریکا نمیتوانست این عکسالعمل امروز را به ایران نشان بدهد و افکار عمومی بخشهای مهمی جهان دموکراتیک را علیه ایران بسیج بکند، ایران میشد همانند کشورهای آمریکای لاتین.
دوم این که نگرانی راجع به برنامهی هستهای ایران یک واقعیت است، خصوصا از جانب اسرائیل. به این دلیل که اگر ایران توانایی ساختن سلاح هستهای را داشته باشد، این امر میتواند معادلات قدرت خاورمیانه را بهکلی تغییر بدهد و واقعا در آنموقع هژمونی آمریکا در منطقه، خصوصا در منطقهی خلیج فارس، با یک چالش اساسی دائمی روبهرو خواهد بود.
وسوم این که از طرف آمریکاییها استفادهی ابزاری از ایران برای توجیه باتلاق عراق امروز مدام مورد استفاده قرار میگیرد. و به همین دلیل هم هست که مسئلهی ایران جزو مبارزات انتخاباتی داخل آمریکا شده است، برای این که حملهی به ایران همیشه میتواند برای کاندیدا نوعی اعتبار دفاعی و یا اعتبار نظامی کسب بکند.
امروز افکارعمومی آمریکا به جایی رسیده که ایران را بزرگترین و خطرناکترین دشمن آمریکا میدانند و این امر به تبلیغات جاهلانه و مواضع واقعا دور از خرد ایران از یکسو، و تبلیغات وسیع دستراستیهای آمریکایی و دستراستیهای اسراییل علیه ایران در سطح جهان و غرب برمیگردد.
دویچهوله: همانطور که اشاره کردید، سیاستمداران آمریکایی در هفتههای گذشته برخوردهای خود را با ایران بهمراتب شدیدتر کردهاند؛ لحن بسیار شدیدتری را بهکار گرفته شده، حتا در میان دموکراتها. نمونهاش صحبتهای خانم کلینتون است و حالا مسایل عراق هم مزید بر علت شده است. گفته میشود که ایران خواهان تضعیف جمهوریخواهان آمریکا از طریق ایجاد ناامنی در عراق است. پیامد این روند برای ایران چه خواهد بود؟
منصور فرهنگ: نکته مهمی که در این مورد باید به آن توجه کنیم این است که در طی مبارزات انتخاباتی آمریکا موضوعاتی که در افکار عمومی ترس و نگرانی ایجاد بکند و به احساسات میهنپرستانه و تعصبآلود و تهاجمی دامن بزند، همیشه مورد استفادهی ابزاری قرار میگیرند. از بدو تاریخ ترساندن مردم و ایجاد نگرانی در مردم یکی از راههای بسیج آنها و کسب حمایت آنها بوده است. در حال حاضر بزرگکردن تصویر جمهوری اسلامی بعنوان کشوری که با خردورزی مخالف است و برای آمریکا یک خطر جدی است، بازار خوبی در آمریکا پیدا کرده است.
اگرچه بین سه کاندیدا، آقای اوباما نسبتا موضع ملایمتری میگیرد و میگوید باید با ایران وارد مذاکره شد، ولی او هم وقتی از وی سوال میکنند که در مرحلهی نهایی، اگر این مذاکرات به آن نتیجهی دلخواه نرسید و ایران حاضر به توقف غنیسازی اورانیوم نشد، چه باید کرد، او هم پاسخ میدهد که در آن موقع باید استفاده از یک عمل تهاجمی و بهکاربردن نیروی نظامی مورد بررسی قرار بگیرد. بنابراین، ایران تا زمانی که برنامهی هستهای خودش را ادامه میدهد و امکان دستیابی به توانایی ساختن سلاح هستهای را دارد، و از جهت سیاسی بهعنوان یک کشور ضددموکراتیک شناخته شده و از نظر فرهنگی نوعی شبه فاشیسم مذهبی در آن برقرار است، این تقابل هم ادامه پیدا خواهد کرد.
ولی اگر ایران یک کشور دموکراتیک بود، در آنجا استفاده از برنامهی هستهای برای مقاصد صلحآمیز، و حتا کسب توانایی، نه الزاما عملکردن، توانایی برای ساختن سلاح هستهای مثل هندوستان و یا مثل خود اسراییل و یا حتا مثل پاکستان، نمیتوانست به این شکل امروز مورد استفادهی ابزاری آمریکا قرار بگیرد. بنابراین یکبار دیگر ما میبینیم که از دستراستیترین و مرتجعترین نیروهای سیاسی آمریکا با دستراستیترین و مرتجعترین نیروهای سیاسی ایران هماهنگی و همجهتی ابزاری و تاکتیکی دارند.
احمدینژاد امروز به همان اندازهای از دشمنی آمریکا برخوردار میشود برای پیشبرد مقاصد خودش در داخل و منطقه، که دستراستیها و محافظهکاران نو آمریکا از تبلیغات جاهلانه و مواضع ایران برای پیشبرد مقاصد خودشان.