1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

جشنواره تئاتر ایرانی در کلن؛ موسيقی مقاومت پيش از نمايش

۱۴۰۱ آبان ۱۹, پنجشنبه

بيست و هشتمين جشنواره تئاتر ايرانی در تبعيد كه هر سال توسط انجمن تئاتر ايران و آلمان در كلن برگزار می‌شود، در تالار "ويا كاپيتِلزال" گشايش يافت.

https://p.dw.com/p/4JIij
Köln iranisches Theaterfestival
عکس: Deutsch-Iranisches Theaterforum e. V.

در روز ۱۸ آبان (۹ نوامبر) فستيوال تئاتر ايرانی در تبعيد با ترانه‌های اعتراضی، برنامه‌های خود را آغاز كرد.

در اين فستيوال كه از ۱۸ تا ۲۲ آبان سال جاری (۹ تا ۱۳ نوامبر) برگزار می‌شود، يازده برنامه نمايشی، بحث و گفتگو، كارگاه تئاتر و اجرای موسيقی توسط هنرمندان ايرانی از سوئد، فرانسه، اتريش، هلند و آلمان كه از شهرهای دور و نزديک اروپايی به كلن آمده اند، ارائه می‌شوند.

گشايش برنامه با سخنان سرپرست انجمن تئاتر ايران و آلمان خانم بهرخ بابايی بود: «پرومِته در زنجير است مانند كشور ما. آنتيگون نماد نبرد زن با خودكامگان است و نشانگر هنر تئاتر و تعهد ايشان.»

او ادامه داد كه جوانان امروز به پشتوانه اينترنت صدای اعتراض‌شان را به جهان می‌رسانند و بخشی از اين حركت فرهنگی به دست ما هنرمندان رشته تئاتر است. 

بهرخ بابایی تاکید کرد که: «برخی می‌گويند در اين روزها برگزاری جشنواره و تئاتر درست نيست و برخی هنر را تعطيل پذير نمی‌دانند. ما می‌گوييم نبودن آسانترين گزينه است. پس ما خواهيم بود و در كنار مردم جشنواره را برگزار خواهيم كرد».

بهرخ بابايی: «پرومِته در زنجير است مانند كشور ما. آنتيگون نماد نبرد زن با خودكامگان است و نشانگر هنر تئاتر و تعهد ايشان.»
بهرخ بابايی: «پرومِته در زنجير است مانند كشور ما. آنتيگون نماد نبرد زن با خودكامگان است و نشانگر هنر تئاتر و تعهد ايشان.»عکس: DW / Shahriyar Ahadi

بيست و هشتمين جشنواره تئاتر به ياری اداره امور فرهنگ شهر كلن برگزار می‌شود.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

سپس آقای احمد نيک‌آذر پيام كانون نويسندگان ايران در تبعيد به برگزاركنندگان جشنواره نمايش كلن را خواند.

در اين پيام كه بر پشتيبانی از خيزش اخير مردم ايران تأكيد دارد، اظهار اميدواری شد كه جشنواره پژواكی از نبرد مردم عليه سركوبگری حكومت اسلامی باشد: «شريعت اسلامی، كرامت زنان را به ويژه پس از سال ۱۳۵۷ پايمال كرده. ما به ويژه از همه هنرمندان می‌خواهيم كه صدای خيزش مردم ما را به گوش جهانيان برسانند.»

اجرای موسيقی مقاومت

برنامه گشايش فستيوال، امسال به موسيقی مقاومت اختصاص داده شد كه توسط سه گروه موسيقی و پنج خواننده به اجرا درآمد. نخست ترانه "ايرانی" اثر پرويز مشكاتيان سروده جواد آذر خوانده شد كه در آستانه انقلاب ۵۷ آقای شجريان آن را خوانده بود:

"ايرانی، ز سر كن خواب مستی / برهم زن، بساط خودپرستی".

سپس ترانه "نه" ساخته اسكندر آبادی پخش و اجرا شد: "نه به كشت و كشتار، كار بسيج و پاسدار/ نه به حكم اعدام/ نه، نه، نه!".

در ادامه برديا تقی‌پور، هنرمند مقيم شهر دوسلدورف پيش از اجرای ترانه‌هايش گفت كه از "مسابقه بالادستی‌های نظام در خودكامگی و بسيجی‌‌ها در حماقت در شگفت است".

او سپس با گيتار سه ترانه اعتراضی "بسيجی"، "ايران" و "بابا" را اجرا كرد: «بابا نگو كه سيرم، نگو خدا بزرگه / روزی ما جماعت، تو دست‌های گرگه!/ ... اميد به زندگی هست، اما فقط تو اخبار.»

پس از او فرزاد بِنی نخست اعلام كرد كه بعد از اجرای ترانه‌های اعتراضی روبروی كليسای بزرگ شهر كلن به او سوء قصد شده كه پليس در حال پيگرد مجرمان است.

سپس با همراهی پيانو هنرمند جوان نويد محمدی ترانه‌های اعتراضی با عنوان‌های "پاشو" و "آزاديخواهی" را اجرا كرد: «برميگرديم باز به روزای خوبمون/ نه شكنجه نه اعدام، پس می‌گيريم، باز حقمون / فرياد آزاديخواهی با تمام جونمون، ستون سقف ايران می‌شيم، حتا با استخونِ مون.»

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

در پايان گروه هنرمندان جوان "بابک" به صحنه آمدند تا شش ترانه در سبك "هَوی مِتال" اجرا كنند. خواننده و آهنگساز گروه بابک مرادی نخست هشدار داد كه هنرمندان اعتراضی بايد ياغی باشند و موسيقی‌شان شايد به لطافت نواهای ديگر نباشد كه طبيعی است.

ترانه "روز خاكستری" با استقبال خوبی روبرو شد: «"رفتن و رفتن و پاييز نشدن".

مرادی سپس از نسل‌های دهه‌های ۵۰ و ۶۰ گفت و برای آنها ترانه "نسل سوخته" را خواند: «نسل من نسل سوخته‌ست، نسل پنجاه نسل شصت،

نداشتيم هيچ اميدی، ندونستيم كجاييم/ بهترين روزا حروم شد، توی افكارِ واهی.»

در ادامه آتوسا اميری خواننده جوان افغان به صحنه آمد و از اين گفت كه دختران افغان كودک بودند كه كودكی در بغل ايشان انداختند.

او سپس ترانه اعتراضی "زن" را خواند: «فرياد می‌شوم، تو شاد می‌شوی/ گر من سكوت كنم، تو بر باد می‌شوی / در كشور من، ... صدا و فرياد و نفس‌های تو را می‌بُرند".

سپس بابک مرادی با ترانه "زن آشوب" برنامه را پايان داد: «وقتی حقوقِ بشر هم حقِ ترا خورد، من لال نشستم به تماشای سقوطت.»

بيشتر ترانه‌های اعتراضی اين برنامه علت وجودی و استقبال را از سروده‌های انتقادی و اعتراضی‌شان گرفتند به طوری كه ضعف‌های هنری و اجرا جای آشكاری برای نقد و تذكر باقی نگذاشت.

اسکندر آبادی روزنامه‌نگار، مترجم و نوازنده ساکن آلمان