تهدید، تحبیب یا ترس؟
۱۳۸۸ دی ۳۰, چهارشنبهعلی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی در سخنان امروز خود ظاهرا سعی کرد میانه را بگیرد. او از یک طرف تاکید کرد که نباید به نام حمایت از رهبری افراطگرايی شود و از طرف دیگر به مخالفان گفت که هنوز فرصت بازگشت از مسیر مخالفت را دارند. اینگونه تشویقها و تهدیدها در چند ماه اخیر بارها تکرار شدهاند.
آیتالله خامنهای در سخنان دیروزخود از آنها که به گفته او "خواص" هستند خواسته بود از مواضع دوپهلو دست بردارند و خط و مرز خود را با آنچه او دشمن خواند شفاف کنند.
مهدی خانبابا تهرانی تحلیلگر سیاسی می گوید: «گفتمانی که از سویی تهدید کند، از سوی دیگر تحبیب و پشت پرده اجازه برخی گفت وگوهای تلویزیونی را با حضور سران دو جناح بدهد، نشان دهنده ترس آقای خامنهای است که نمیخواهد نشان دهد».
به گفته ملیحه محمدی، عضو هیات سیاسی جمهوریخواهان ایران، موضع کنونی آقای خامنه ای تهاجمی به قصد تدافع است و این وضعیت را خطرناک میکند: «جمهوری اسلامی، علیرغم تلاشهای پراکنده و کمرنگی که در برخی از طیف های حاکمیت برای تعامل وجود دارد، همه گزینه ها را روی میز دارد.»
گفته می شود منظور آیت الله خامنه ای از "خواص" قبل از همه هاشمی رفسنجانی، رییس تشخیص مصلحت نظام است و پس از او هم احتمالا محمد خاتمی رییس جمهوری پیشین ایران. مهدی خانبابا تهرانی تحلیلگر سیاسی معتقد است که «آقای خامنه ای و جناح اصولگرایان یا سرکوبگران تلاش دارند در بین جنبش سبز و حتی در رهبری آن، تفرقه به وجود بیاورند. مثلا آقای رفسنجانی و آقای خاتمی را در یک طرف به سوی خود بکشانند و آقای موسوی و آقای کروبی را منفرد کنند.»
اگرچه بخشی از اشارات گله مندانه آیتالله خامنه ای همواره متوجه هاشمی رفسنجانی بوده ولی به باور ملیحه محمدی او در شرایطی نیست که بتواند جنبش سبز و طیفهای وسیعی را که به او نزدیکتر هستند، نادیده بگیرد.
برخی ناظران معتقدند تعادل قوا در جامعه ایران به مرحله ای رسیده که اصولگرایان و شخص آقای خامنه ای نمیتوانند در جامعه ای که بحران سرتاپای آن را گرفته، ادامه حیات دهند. مهدی خانبابا تهرانی در این باره می گوید: «تظاهرات عاشورا و طرز تلقی مردم از ولایت فقیه و شعارهایی که در روز عاشورا سر داده شد، نشان از این داشت که آن چه رفسنجانی پیش از این در مورد اصولگرایان گفته بود که «این جریان اصولگرا از شما هم عبور میکند»، جنبش مردم هم از ولایت مطلقه فقیه عبور کرد.»
به نظر ملیحه محمدی «هیچ شکی نباید داشت که ۲۲ بهمنی با برآمد جنبش سبز و با خواستهای خودش باید وجود داشته باشد و قطعاً وجود خواهد داشت» ولی ارزیابی میزان موفقیت آن یا میزان آسیب پذیری اش تا ۲۲ بهمن، هنوز زود است. او به بیانیه شماره هفده میرحسین موسوی از رهبران مخالفان اشاره میکند که در آن تعامل، پیشنهاد مذاکره و نوعی دیپلماسی در رابطه با قدرت حاکم طرح شده است. و اضافه میکند که جنبش سبز با اینکه مبارزه میدانی و خیابانی را به اشکال مسالمت آمیز حق خود میداند، باید بر این راهکار تاکید کند و بیش از پیش آن را در فضای سیاسی ایران جا بیندازد.
مهدی خانبابا تهرانی با اشاره به بیانیه میرحسین موسوی میگوید او مساله اعتراض به نوع انتخابات و انتخاب احمدی نژاد را پشت سر گذاشت و پیشنهادات مشخصی را مبنی بر لزوم آزادی ها به میان آورد. «روی سخن را نیز طوری انتخاب کرد که راه را برای گفت وگو و حتی سازشهای اصولی –تاکید و تایید میکنم سازش اصولی− که کار درستی در روند دمکراسی است، باز کرد. »
مهدی خانبابا تهرانی در مقابل سخنان خامنهای که گفته خواص باید مواضع خود را شفاف کنند می گوید:
«آقای خامنه ای و اصولگرایان سرکوبگر هم باید مرزهای خود را در باره حق حاکمیت مردم روشن کنند و با صراحت اعلام کنند که جامعه ایران بدون خط کشی های خودی و غیرخودی به همه ایرانیان تعلق دارد. در غیر این صورت جامعه نمیتواند رو به آرامش برود و بحران را پشت سر بگذارد.»
NK/BM