1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

تفاوت‌های انتخابات ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ آمریکا

۱۳۹۹ آبان ۱۲, دوشنبه

مهم‌ترین عاملی که انتخابات این دوره و دوره قبلی در سال ۲۰۱۶ میلادی در ایالات متحده آمریکا را متفاوت ساخته تبدیل انتخابات به همه‌پرسی برای تایید یا رد عملکرد دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور کنونی این کشور است.

https://p.dw.com/p/3kmPe
Kombobild | Donald Trump und Joe Biden

کم‌تر از یک روز به انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا باقی مانده است؛ انتخاباتی که نه تنها رقابت داغ و بسیار حساسی را در جامعه سیاسی آمریکا پدید آورده بلکه یکی از مهم‌ترین رویدادهای جهانی را نیز شکل داده که از سوی ملل مختلف با توجه بالا دنبال می‌شود.

توجه جهانی فقط در سطح نظارت و تعقیب اخبار نیست بلکه حداقل سه حکومت روسیه، چین و ایران از سوی نهادهای اطلاعاتی آمریکا متهم شده‌اند که در حال تلاش برای اثرگذاری بر انتخابات از طریق اخلال و اقدامات خرابکارانه هستند.

اما مهم‌ترین عاملی که بستر انتخابات این دوره و دوره قبلی در سال ۲۰۱۶ میلادی در آمریکا را متفاوت ساخته تبدیل انتخابات به همه‌پرسی برای تایید یا رد عملکرد دونالد ترامپ است؛ رئیس‌جمهوری که چهار سال پیش با شکست هیلاری کلینتون دموکرات در رقابتی شانه به شانه علی‌رغم دریافت سه میلیون رای کم‌تر در آرای سراسری با تقدم در آرای الکترال توانست به کاخ سفید راه پیدا کند.

اگر چه شخص جو بایدن در فضای انتخابات اهمیت دارد اما انگیزه اصلی بخش مهمی از رای دهندگان به کاندیدای حزب دموکرات مخالفت با ترامپ است؛ در واقع آرای جو بایدن ترکیبی از رای‌های ایجابی و سلبی خواهد بود.

عامل دیگری که انتخابات را هم در شکل و هم در محتوا دگرگون ساخته بحران کرونا است. آمریکا یکی از بدترین وضعیت‌های جهانی در مواجهه با بیماری مرگبار کووید ۱۹ را دارد. در این کشور تا کنون نزدیک به ۹ میلیون و نیم نفر به ویروس کرونا مبتلا شده و ۲۳۷ هزار نفر بر اثر بیماری ناشی از این ابتلا فوت کردند. تلفات انسانی در آمریکا به ازای هر یک میلیون نفر ۷۱۳ نفر است.

عوامل منفی برای ترامپ

موج سوم کرونا در آمریکا همراه با سرما و شیوع بیماری آنفولانزا شرایط را برای دونالد ترامپ در هفته آخر رقابت‌های انتخاباتی بدتر کرده است. او از ابتدا کوشید تا اوضاع را عادی جلوه داده و از اعمال محدودیت‌های گسترده اجتماعی خودداری کند. حال او با انتقادات فزاینده نسبت به بی‌توجهی به حفظ جان و سلامت شهروندان آمریکایی مواجه شده است.

بحران کرونا و رکود اقتصادی متعاقب آن ضربه جدی به ترامپ زد و باعث شد تا وی نتواند روی موفقیت‌های اقتصادی‌اش مانور دهد. او همچنین به این دلیل که اقداماتش نتوانست جلوی وخیم شدن اوضاع بهداشتی و اقتصادی در آمریکا را بگیرد آسیب‌پذیر شد.

از جنبه ظاهر هم انتخابات کاملا متحول شده است. با اصرار دموکرات‌ها و ناکامی ترامپ رای‌گیری پستی گسترش یافته و امکان رای‌دهی زودهنگام در مقیاس گسترده فراهم شد تا عملا از ماه اکتبر انتخابات آغاز شده و سوم نوامبر روز نهایی انتخابات شود. این عامل بر رونق انتخابات افزود اما در عین حال زمینه را برای گسترش چالش‌های انتخاباتی بعد از پایان مهلت رای‌گیری مساعد کرد. به نظر می‌رسد ترامپ بعد از ناکامی در جلوگیری از گسترش رای‌گیری پستی و زودهنگام می‌کوشد تا حداقل آرای پستی که بعد از پایان سوم نوامبر به حوزه‌های انتخاباتی در ایالت‌های آمریکا می‌رسد را باطل کند.

تا کنون ۹۵ میلیون نفر در انتخابات آمریکا شرکت کردند که معادل ۶۸ درصد کل رای‌هایی است که در انتخابات سال ۲۰۱۶ داده شد. در این دوره پیش‌بینی می‌شود که نرخ مشارکت به محدوده ۶۸تا ۷۱ درصد افزایش یابد؛ اگر چنین شود می‌توان گفت که رکورد شرکت در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بعد از سال ۱۹۰۴ میلادی شکسته خواهد شد و انتخاباتی تاریخی از این لحاظ شکل می‌گیرد.

تفاوت دیگر، مباحث و موضوعات مطرح در انتخابات این دوره است. در این دوره مسائل داخلی آمریکا پر‌رنگ‌تر از گذشته است. ریاست جمهوری ترامپ تنش‌های داخلی را افزایش داده و بخصوص شکاف بین حاکمیت سفید‌ها با پایان دادن به تبعیضات سیستمیک در خصوص رنگین‌پوستان را برجسته کرد. از این رو اعتراض به نژادپرستی و جداسازی فرزندان از والدین در مهاجران غیرقانونی زندانی موضوع پررنگی بود. اعتراض به خشونت پلیس علیه آفریقایی-آمریکایی‌ها در مناظره‌های انتخاباتی برجسته شد.

در حوزه اقتصاد تقابل‌ها حول بازگشت به رهبری آمریکا در تجارت جهانی یا تداوم یکه‌سالاری، مناسبات تجاری چندگانه یا تاکید بر دیکته‌کردن روابط دو‌طرفه در چارچوب پارادایم "آمریکای اول"، ضرورت بها دادن به انرژی‌های پاک، کاهش صنایعی که گاز دی اکسید کرین زیاد تولید می کنند، موافقت یا مخالفت با فرکینگ و نوع مواجهه با چین بود.

در سیاست خارجی برجام، نوع رابطه با روسیه و چین، صلح اسرائیل و فلسطین، نیروهای نظامی آمریکا در عراق و افغانستان، تنظیم رابطه با ناتو و متحدان اروپایی محل نزاع بوده است. تفاوت اصلی در بعد راهبردی است. ترامپ از رویکرد "آمریکای اول" حمایت کرده و در پی آن است تا پیروزی در انتخابات باعث تقویت پارادایم یک‌جانبه‌گرایی و خروج آمریکا از تعهدات جهانی خود شود. اما بایدن بر بازگشت به سیاست چندجانبه‌‌گرایی تاکید دارد تا به زعم خود، آسیب‌هایی که ترامپ با منزوی کردن آمریکا در سطح جهانی وارد کرده است، جبران شود. بایدن به برخورد فعال در خاورمیانه و مهار روسیه و چین باور دارد و در عین حال بر تنظیم عقلانی و تفاهم‌آمیز رقابت‌های اقتصادی با چین و پایان دادن به جنگ تجاری نیز تاکید می کند.

برخورد‌های تخریبی ترامپ این بار به جای خود بایدن فرزندش هانتر بایدن را هدف گرفت که بر خلاف انتخابات ۲۰۱۶ که افشای ایمیل‌های کنگره حزب دمکرات جنجالی شد، چندان بسامد اجتماعی پیدا نکرد.

ابهام در باره رویکرد ترامپ در صورت شکست

اما اختلاف مهم دیگر این انتخابات امتناع و طفره رفتن ترامپ از پذیرش شکست احتمالی در انتخابات است. ترامپ بارها تاکید کرده که برنده انتخابات است و اگر ببازد در نتیجه تقلب شده است!

این ادعا این نگرانی را ایجاد کرده که حامیانش بعد از ناکامی احتمالی در انتخابات به سمت آشوب و تنش حرکت کنند و ترامپ هم با شکایت در دیوان عالی آمریکا و راه‌اندازی کمپین سیاسی قدرت را به شکل مسالمت‌آمیز تحویل ندهد. اگرچه احتمال چنین رخدادی و بخصوص پایداری آن بالا نیست اما از ویژگی‌های خاص این انتخابات است که شاید بازنده طبق روال متعارف عمل نکند. البته رهبران حزب جمهوری‌خواه تصریح کرده‌اند که نتیجه انتخابات هر چه باشد را می‌پذیرند.

ترامپ در این دوره از انتخابات حمایت بیشتری از اعضای حزب جمهوری‌خواه آمریکا را داشت. میانگین نظرسنجی‌ها نشان می دهد که او از حمایت ۹۲ درصد رای‌دهندگان جمهوری‌خواه برخوردار بود. اما بایدن به طور نسبی حمایت کم‌تری در بین اعضای حزب دمکرات آمریکا داشت که به طور متوسط ۸۲ درصد بوده است. البته از آنجا که ترامپ رئیس‌جمهور مستقر است این اختلاف طبیعی به نظر می‌رسد.

بایدن از دل یک انتخابات درو‌ن‌حزبی سنگین و پر‌کاندید بیرون آمد. تعداد سخنرانی‌ها و دعوت از ترامپ در سازمان‌های حامی حزب جمهوری‌خواه به طور نسبی بیش‌تر از بایدن از طرف نهادهای دموکرات بوده است که نشان می‌دهد به طور نسبی انسجام در صفوف  بدنه اجتماعی جمهوری‌خواهان در کارزار انتخاباتی از دموکرات‌ها بیش‌تر است. 

البته در سطح نخبگان و رهبران ارشد و میانی دو حزب وضعیت متفاوت است. در حالی که همه رهبران حزب دموکرات فعالانه از بایدن حمایت کرده‌اند، شکاف ملموسی در نخبگان حزب جمهوری‌خواه پدید آمده است؛ برخی از آن‌ها مانند ژنرال کالین پاول آشکارا از بایدن پشتیبانی کرده‌اند و برخی نیز چون جان بولتون تداوم ریاست جمهوری ترامپ را برای آمریکا زیان‌بار توصیف کرده‌اند. اما در بین نیروهای مستقل که وابسته به هیچ یک از دو حزب نیستند از ابتدا تا انتهای رقابت‌های انتخاباتی جو بایدن از ترامپ جلو بوده است. در انتخابات ۲۰۱۶ در بین این نیروهای اجتماعی، ترامپ بر هیلاری کلینتون برتری داشت.

تنوع و تفاوت‌های رأی‌دهندگان

اختلاف دیگر در گروه‌های اجتماعی رای‌دهنده است. جو بایدن این بار علاوه بر حمایت  زنان، آفریقایی آمریکایی‌ها، لاتین‌تبارها، جوانان و دانشگاهیان توانست پشتیبانی کارگران، سالمندان، مردان سفیدپوست و ساکنان حومه شهرها را نیز بدست آورد. در واقع او یک ائتلاف گسترده و متنوع را درست کرد که بخصوص در جلب حمایت مردان سفیدپوست در تاریخ چهار دهه اخیر حزب دموکرات بی‌سابقه است.

هیلاری کلینتون چنین حمایتی را در سال ۲۰۱۶ نداشت و فقط اکثریت زنان و آفریقایی- آمریکایی‌ها و جوانان حامی او بودند. در این انتخابات فیلم‌های تبلیغاتی زیادی پخش شد که یک جمهوری‌خواه اعلام می‌کرد که به ترامپ رای نمی‌دهد یا یک دموکرات رئیس‌جمهور شدن بایدن را مضر توصیف می کرد.

توزیع ایالتی رقابت‌ها نیز این بار فرق کرده است. در سال ۲۰۱۶ ترامپ توانست سه ایالت متعلق به دموکرات‌ها چون پنسیلوانیا، میشیگان و ویسکانسین را از آن خود سازد. این سه ایالت در انتخابات این دوره نیز کماکان در حوزه رقابتی داغ و فعالی هستند. اما بایدن توانست رقابت در ایالت‌های کارولینای شمالی، آیوا، تگزاس، جورجیا، آریزونا و اوهایو را برای ترامپ و جمهوری‌خواهان به هماوردی شانه به شانه تغییر دهد تا حاشیه اطمینان ترامپ از بین برود.

با توجه به آخرین نظرسنجی‌ها به نظر می‌رسد بایدن بتواند ضمن بازگرداندن آرای الکترال سه ایالت پنسیلوانیا، میشیگان و ویسکانسین حداقل رای برخی از ایالت‌هایی که در دهه‌های اخیر قرمز بوده‌اند را نیز کسب کند.

فرجام انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا به مراتب تاثیر بیش‌تری در مقایسه با چهار سال گذشته بر مناسبات اقتصادی، سیاسی و امنیتی بین‌المللی، جایگاه دموکراسی در دنیا، رویاروهایی نظامی، شکل یافتن خاورمیانه در منازعات کنونی، موقعیت گرایش‌های راست فاشیستی و تمامیت‌خواه، رهبری تجارت جهانی، مناسبات اروپا و آمریکا و تحولات بحران کرونا خواهد داشت. حال باید دید پیروزی ترامپ یا بایدن چه سمت وسویی به این حوزه‌ها خواهد داد.

علی افشاری تحلیلگر سیاسی