1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

به ياد آن تابستان خونين

بهرام محيی، گزارشگر صدای آلمان در برلين۱۳۸۴ شهریور ۲۶, شنبه

هفده سال پس از کشتار زندانيان سياسی در ايران، کميته ی دفاع از زندانيان سياسی ايران و کانون پناهندگان سياسی ايرانی در برلين، اقدام به برگزاری مراسمی برای گراميداشت جانباختگان تابستان 1367 و در دفاع از مبارزات و حقوق مردم ايران نمودند. پس از خوشامدگويی به حاضران، در نخستين سخنرانی اين مراسم گفته شد که برگزاری شبهای بزرگداشت، تنها برای يادآوری کشتار و يا گراميداشت خاطره ی قربانيان نيست، بلکه همزمان تجديد ميثاقی ا

https://p.dw.com/p/A60K
ميلا مسافر مجرى شب بزرگداشت در برلين
ميلا مسافر مجرى شب بزرگداشت در برلينعکس: DW

ست برای جلوگيری از تکرار جنايت و تلاشی است برای روشن کردن جوانب گوناگون آن.

اينک هفده سال از آن تابستان خونين می گذرد. عليرغم سکوت همه ی جناح های رژيم جمهوری اسلامی نسبت به آن، روشن کردن ابعاد اين کشتار جمعی و فراتر از آن دفاع از زندانيان سياسی امروز در ايران، به مسأله ای اجتماعی تبديل شده است. رژيم جمهوری اسلامی برای از بين بردن آثار اين جنايت، در صدد ويران کردن «گلزار خاوران» يعنی محل گورهای دسته جمعی قربانيان برآمده، ولی با مقاومت شديد بازماندگان و خانواده ی زندانيان سياسی روبرو شده است. گزارشات اخير از ايران حاکی از آن است که رژيم جمهوری اسلامی فشار به خانواده ی زندانيان سياسی و بازماندگان قربانيان کشتار دسته جمعی را افزايش داده و گروهی از آنان را بازداشت نموده است. فشارهای سياسی در ايران طی ماههای گذشته افزايش يافته است. پس از انتخابات رياست جمهوری شاهديم که بخشی از آمران و عاملان سرکوب های خونين دهه های گذشته، به مقامات بلندپايه ی اجرايی ارتقاء يافته اند. در سطح بين المللی، بسياری از کشورها تمام مسائل را به مذاکره حول برنامه ی اتمی ايران تبديل کرده اند و نقض مستمر حقوق بشر در کشور را به فراموشی سپرده اند.

سخنران بعدی پروفسور اولريش آلبرشت (Ulrich Albrecht ) استاد دانشگاه آزاد برلين و کارشناس مسائل ايران بود. وی که از دهه ی 70 ميلادی از جمله به بررسی مناسبات ميان آلمان و ايران مشغول است، در سخنان خود به روابط ميان دو کشور پرداخت و از جمله يادآور شد که گويی تاريخ تکرار می شود. از زمان جمهوری وايمار در دهه ی بيست، دانشجويان ايرانی در آلمان وجود داشتند که عليه پادشاه وقت دست به اعتراض زدند. دولت ايران نيز که با آلمان روابط اقتصادی خوب و معاملات تسليحاتی داشت، خواستار تنبيه آنان شده بود و يادداشتهای ديپلماتيک در اين زمينه در آرشيو وزارت امور خارجه ی آلمان موجود است.

پروفسور آلبرشت در آنچه که به نقض حقوق بشر در ايران مربوط می شود گفت که هم در رژيمهای گذشته و هم در رژيم فعلی با چنين پديده ای روبرو بوده ايم. بسياری از پايان نامه هايی که دانشجويان تحت مسئوليت من در مورد ايران پس از انقلاب و نهادهای جديد دولتی آن نوشتند، مرا به اين نتيجه رساند که در ايران رژيمی توتاليتر مستقر شده است. رژيمهای توتاليتر، اکثرا" دست به ايجاد نهادهايی می زنند که در آغاز کارکرد واقعی آنها برای مردم روشن نيست. اين را می توان در مقايسه با تجربه ی ناسيونال سوسياليسم در آلمان هم گفت که کارکرد بسياری از نهادهای آن بسيار ديرتر بر مردم آشکار شد و همه فهميدند که آنها ابزارهايی در خدمت تثبيت رژيم نازی هستند. در مورد جمهوری اسلامی نيز وضع به همين منوال است.

سخنران افزود، در آنچه که به مناسبات ميان اروپا و جمهوری اسلامی ايران مربوط می شود بايد گفت که سياست «گفتگوی انتقادی» کاملا" شکست خورده است. اين سياست اساسا" گفتگوی متقابل نبود، بلکه سخنانی يکطرفه و فاقد عنصر انتقادی بود. متأسفانه بايد گفت که سياست «گفتگوی انتقادی» نه جان کسی را در ايران نجات داد و نه توانست مانع از شکل گيری نهادهای سرکوب در اين کشور شود. به همين دليل می توان پيش بينی کرد که آينده ای سخت و پر زحمت در انتظار رهروان حقوق بشر در ايران است.

آخرين سخنران محمدرضا معينی فعال حقوق بشر و از زندانيان سياسی سابق و عضو گزارشگران بدون مرز بود که به موضوع دادخواهی و اجرای عدالت در ايران پرداخت و از جمله گفت عدالتخواهی برای انتقام گيری نيست. دادخواهی طرحی ملی و برای دستيابی به حقيقت است. دستيابی به حقيقت به معنی حق دانستن در مورد خشونتی است که اعمال شده است. برای جامعه، دستيابی به حقيقت، به معنای ترميم حافظه ی ملی است. بنابراين دادخواهی تجهيز جامعه به آگاهی است تا تکرار فاجعه را ناممکن سازد و يا حداقل در مقابل آن پايداری کند. برای پايان دادن به سلسله ی خشونت، نقش کليت جامعه را بايد در نظر گرفت و نه فقط نقش قدرت را. واقعيت اينست که جنايت از سکوت تغذيه می کند و سکوت، آگاهانه يا ناآگاهانه به همدستی با جنايت منجر می گردد. در ميهن ما خواست اجرای عدالت و دادخواهی بايد با تلاش برای پايان دادن به دور تسلسل خشونت و عدم تکرار جنايت همراه گردد. دادخواهی برای ما امر فردا نيست، بلکه امر اکنون و حال است. بنابراين بايد از همين امروز برای پايان دادن به دور تسلسل خشونت و نمود مشخص آن يعنی زندان و شکنجه و اعدام و مصونيت از مجازات که ستون اصلی ارتکاب جنايت است مبارزه کرد.

در اين مراسم در فواصل سخنرانی ها، برنامه های هنری اجراء گرديد که در آن هنرمندان ايرانی مقيم برلين مانند ميترا زاهدی در بخش نمايش و گروه رها در بخش موسيقی شرکت داشتند.