بسیم قومورلو متولد ۱۳۶۳ در مشهد است. او عکاسی را از ۱۵ سالگی آغاز کرده است. موضوع کارهای او در ایران طبیعت و جامعه بودند. قومورلو برای عکاسی از مناظر طبیعت و مردم به نقاط مختلف ایران سفر کرده و تصاویری از سرزمینی در حال تحول را به ثبت رسانده است.
عکاس همچون نویسنده یا آهنگساز داستانی را با اثرش بازگو میکند. قومورلو نیز در مصاحبه با دویچه وله میگوید که «به عنوان عکاسی که در ایران بزرگ شده میخواسته بخشی از کشور و مردم و آنچه برای خودش جذاب است را نشان دهد».
آثار او در نمایشگاههای انفرادی در خانه هنرمندان، گالری گلستان و فرهنگسرای نیاوران تهران، موزه هنرهای معاصر اصفهان و چندین گالری در دیگر شهرهای ایران به نمایش گذاشته شدند.
قومورلو در سال ۱۳۹۰ نمایشگاهی عکاسی را در روستای دورافتاده سلطان میدان در خراسان، در آنجا که بیش از ۱۰ سال در آن عکاسی کرده بود، برگزار کرد.
ثمره نزدیک به بیست سال کار او چند صد عکس است که شمار کمی از آنها را میتوان در وبسایت شخصی او مشاهده کرد. آلبومهای "سایههای سکوت" و "رودها و شاخهها" عکسهایی از طبیعت ایراناند و "کافه تهران"، "بلوار ولی عصر، نبض ایران" و "کودکان" آلبومهایی هستند که مردم ایران را نشان میدهند.
عکسهای بسیم قومورلو سیاه و سفید هستند. عکاسی سیاه و سفید را صاحبنظران رشتهای بسیار دشوار میدانند، چون معتقدند که بسیاری از کارهایی که رنگمایهها و رنگها میتوانند به وجود آورند در عکاسی سیاه و سفید در اختیار عکاس قرار ندارند و در نتیجه کار عکاس محدود میشود.
خود قومورلو در این باره میگوید: «به نظر من عکاسی سیاه و سفید برای نشان دادن درک من نسبت به جهان صادقتر است، به خاطر اینکه رنگ را که از محیط بگیریم تمرکز بیننده را به فرم و خطها و کنتراستها معطوف میکنیم.»
بسیم قومورلو سه سال است که در آلمان زندگی میکند. او میگوید وقتی تازه به آلمان آمده بود تصمیم داشت دویست عکسی را که با خود آورده بود به صورت کتاب یا در نمایشگاه در معرض عموم قرار دهد، اما از برخوردها و گفتوگوهایی که داشت چنین برداشت کرد که «رسانهها و گالریها در غرب پیشفرضی دارند و با آن پیشفرض از من استقبال میکنند. آنها بیشتر تمایل دارند عکاس به آنها تصوری که خودشان از خاورمیانه دارند یا از ایران دارند را ارائه دهد؛ که معمولا دید تاریکی است. عکاس باید چیزی مبالغهآمیز را نشان بدهد و غیر از آن را نمیخواهند. قصد من این نیست که سیاهی در ایران را نشان دهم، عکاسی اجتماعی من با عکاسی خبری فرق دارد. یعنی من نمیخواهم خبری بدهم بلکه حالتی از انسان است که در این مجموعهها برایم مهم است. این بود که دویست عکسی که آورده بودم هنوز در چمدان است و تصمیم گرفتم آنها را نشان ندهم».
تمرکز بر عکاسی طبیعت در آلمان
قومورلو در همان نخستین ماههای زندگی در مهاجرت با این پدیده روبرو شده بود که ملیتش بر داوریها و انتظارات دیگران تاثیر میگذارد و به او نه به چشم هنرمند بلکه همچون گزارشگر یک رسانه نگاه میکنند و انتظار دارند "بدبختیهای کشورش" را به نمایش بگذارد. او سپس ماههایی را از سر گذراند همراه با پرسشهایی که برایش درباره چگونگی ادامه کارش مطرح شده بود.
او سرانجام تصمیم گرفت به سوی عکاسی از طبیعت برود که در ایران هم بخش مهمی از کارش بود. قومورلو در این باره میگوید: «وقتی در آلمان برای عکاسی به طبیعت رفتم، احساس کردم در خانه و کاشانهام هستم. محیط را میفهمیدم. مرز معنایی است که بشر به وجود آورده و در طبیعت مرز وجود ندارد. از جنگل سیاه آلمان که عکس میگرفتم این جنگل در فرانسه ادامه داشت.»
عکسی که او از جنگل سیاه گرفت به عنوان پوستر نمایشگاه "بدون مرز" در دانشکده حقوق بن برگزیده شد.
قومورلو میگوید زمانی که به عنوان یک "خارجی" در آلمان به خود گفت "من به عنوان انسان در طبیعت هستم و در اینجا آزادم" ذهنش از بند و "فیلتر و خرابی" رها شد.
او در این سالها به کار عکاسی خود در حوزه عکاسی سیاه و سفید ادامه داده و با عکاسی آنالوگ و همزمان عکاسی دیجیتال پیش رفته است.
در این میان آثار عکاسی او در بروکسل، استراسبورگ، ونیز، بن و توبینگن در معرض تماشای عموم قرار گرفته است. همچنین آثار او در چند جشنواره بینالمللی پذیرفته و به نمایش گذاشته شده است، از جمله جشنواره عکاسی IPA (۲۰۱۸) و (۲۰۱۹)، جشنواره عکاسی ND (۲۰۱۸)، جشنواره عکاسی مونوویژن (۲۰۱۷) و جشنواره گلانتسلیشت (۲۰۱۸). او در ضمن از عکاسان فینالیست جشنواره نشنال جئوگرافیک آلمان سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ بود.
تمرکز کار عکاسی طبیعت قومورلو تاکنون بیشتر بر کویر بوده است. چون به گفته خودش کویر را دوست دارد و در آن تجربه بسیار اندوخته است. پروژهای که او هم اکنون در حال ارائه آن در گالریهای مختلف اروپاست و کتاب آن نیز در حال طراحی و آماده شدن است "سایههای سکوت" نام دارد که دربرگیرنده عکسهایی از کویر ایران است.
به زودی شماری از آثار قومورلو در چارچوب "سایههای سکوت" در پنجاه و هشتمین بینال هنر ونیز در گالری آرتروم از چهارم اکتبر به مدت دو ماه به نمایش گذاشته شود.
پروژه بعدی او "یخ" خواهد بود و به نظر او با وجود تفاوت و روبرویی کویر و یخ این دو در فرم مشابه هستند.
بدین ترتیب بسیم قومورلو داستانهایش از طبیعت را به دید همگان میرساند. اما داستانهایش از مردم ایران چه خواهد شد؟ او زمانی که عکس میگرفته میخواسته داستانی را روایت کند. میگوید که فعلا نمیخواهد آنها را به کسی نشان دهد. فعلا.
اما هر کشوری دارای پدیدههای مختلف فرهنگی و اجتماعی است و برخی پدیدهها در بسیاری از کشورها مشترک هستند. در کشورهای صنعتی پیشرفته و مرفه که ادعای زیادی هم دارند نیز بیخانمانی و فقر کودکان وجود دارد. و این بخشی از زندگی جاری است؛ انسانها هم جهانشمول هستند. تلاششان برای امرار معاش هم جهانشمول است. حال شکل و شمایل آن در کشورهای مختلف با هم کمی با هم فرق میکند.
امیدواریم که داستانهای ارزشمند بسیم قومورلو ناگفته نمانند.