بسیج عشایر علیه طالبان در پاکستان
۱۳۸۸ خرداد ۱۸, دوشنبهتغییر روحیه در پاکستان؟
یکی از مقامات محلی به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفته است: «بسیار شادمانیم از اینکه مردان قبایل خودشان علیه افراد مسلح به پا خاستند. این قضیه باعث تضعیف روحیهی آن اراذل میشود.»
هنوز نمیتوان گفت موفقیت دولت در تحریک گروهی از عشایر پشتون علیه طالبان، که آنان نیز پشتون هستند، پدیدهای یکتا بوده است یا پدیدهای گسترشپذیر که از این پس نمونههای دیگری از آن بروز خواهند کرد. دولت در این مورد با مسلح کردن روستاییان و عشایر در مناطقی چون درهی سوات برنامهریزی کرده است. "لشکری"های وابسته به دولت در نمونهی دیرعلیا، آنگاه در برابر طالبان ایستادند که بستگان خودشان قربانی خشونت این جریان شدند. فشار بیشتر دولت بر طالبان، آنان را منزویکرده و احتمال رویارویی عشایر با شریعتخواهان را بالا میبرد.
تغییر روحیه در میان مردم بستگی به عوامل مختلفی دارد که از جملهی آنها کمک به آوارگان است. تعداد کسانی را که از منطقهی درگیریهای اخیر در شمال غربی کشور گریختهاند، تا سه میلیون تن تخمین میزنند. بنابر گزارش صلیب سرخ بینالمللی آنان در شرایط بسیار بدی به سر میبرند. کمک غذایی و درمانی کافی به آنان نمیرسد.
موفقیتی بزرگ، از جمله برای غرب
تصرف مجدد درهی سوات موفقیت بزرگی برای دولت پاکستان بود. تفسیری در وبسایت هفتهنامهی آلمانی "دی تسایت" (Die Zeit) این موفقیت را یکی از موفقیتهای عمدهای میداند که از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در نبرد علیه تروریسم حاصل شده است.
به نوشتهی مفسر "دی تسایت" این موفقیت، موفقیتی برای غرب نیز هست و حاصل تلاشهایی است که در این زمینه در پاکستان و افغانستان صورت گرفته است.
در تفسیر "دی تسایت" جنگ علیه طالبان، "جنگ ما" یعنی "جنگ غرب" خوانده شده است. مفسر مینویسد: «اگر درست باشد که بگوییم پاکستان جنگ "ما" را پیش میبرد، بنابراین آن آوارگان، آوارگان "ما" نیز هستند. پس غرب باید به آنان کمک کند، کاری که تا کنون نکرده است. کوتاهی در این مورد برآشوبنده و کوتهبینانه است، زیرا طالبان در میان آوارگانی که به آنانی کمکی نمیرسد، به سادگی امکان نفوذ پیدا میکنند.»
RN/MM