1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله
تاریخ

 بزرگ سخن‌سرای نوگرای كهن

۱۳۹۹ آذر ۱۸, سه‌شنبه

۱۸ آذر ۱۲۶۵؛ ۱۳۴ سال پيش در چنين روزی محمدتقی بهار در مشهد به دنیا آمد. می‌گفت: "صندلی بهتر ز مرد بی‌هنر بر صندلی"

https://p.dw.com/p/3mNpf
Mohammad Taqi Bahar

ملك‌الشعرا محمدتقی بهار در ۱۸ آذر ۱۲۶۵ خورشیدی در مشهد زاده شد.

پدرش ملك‌الشعرای آستان امام هشتم شيعيان بود:

«وقتی به خانه می‌آمد، با ما صحبت‌های علمی و ادبی و تاريخی می‌داشت و بر مدارج معلومات مادرم و من می‌افزود. خيلی شعرهای فارسی و عربی است كه من از طفوليت شنيده و هنوز فراموش نكرده‌ام. همچنين ترجمه نوشته‌های الكساندر دوما مثل "كنت مونت كريستو" و "سه تفنگدار"».

پنج ساله بود كه نخست به مكتب‌خانه زن عمويش رفت و سپس در مكتب‌خانه‌های ملایان ديگر درس خواند كه خاطره خوشی برايش نداشتند:

"پنجاه شاگرد در يك مسجد گرداگرد هم می‌نشستيم. معلم در يك زاويه می‌نشست در گوشه ديگر يك فلك و يك دسته چوب گذاشته بودند كه لوحه تربيت شاگردان بود".

۱۰ ساله بود كه نخستين شعرش را سرود كه فكاهی بود و گوشه چشمی به لهجه مشهدی داشت.

۱۷ ساله بود كه با درگذشت پدرش عنوان ملك‌الشعرايی به او رسيد اما ديری نپاييد كه به جای ستايش فرمانروايان و خاندان پيامبر اسلام، در حال و هوای جنبش مشروطه، به سرودن چكامه‌هايی در ستايش آزادی‌خواهی و مردم‌سالاری و نكوهش خودكامگی پرداخت:

"با شه ايران ز آزادی سخن گفتن خطاست
كار ايران با خداست".

۲۱ ساله بود كه مجله ادبی "نوبهار" را نخست در مشهد به راه انداخت و هر بار پس از توقيف آن با نام‌های گوناگون در مشهد و تهران بازگشايی كرد.

۲۷ ساله بود كه برای نخستين بار نماينده مجلس شورا شد و به تهران رفت و با اينكه از پایتخت خوشش نمی‌آمد در آنجا ساكن شد و در كنار فعاليت در "حزب دموكرات" چكامه‌های انتقادی و اجتماعی و پژوهش‌های تاريخی و ادبی ارزنده‌ای انتشار داد.

با بر آمدن رضاشاه چهار بار به زندان افتاد و يك بار به اصفهان تبعيد شد.

اگر مثنوی‌های او حكايت‌های بومی، روايت‌های تاريخی، ترجمه‌های ادبیات اروپايی و پندآموزی برای كتاب‌های درسی بودند، قصيده‌هايش آينه اوضاع سياسی جامعه و زندگی شاعر هستند:

"در هزار و سيصد و سی روسيان روسپی
طرد كردندم به ری زيرا كسم ياور نبود".

او سازنده ترانه‌های ماندگاری مانند "مرغ سحر" و "به اصفهان رو" و سراينده چكامه‌های روانی چون "دماونديه" است كه به كتاب‌های درسی نیز راه يافتند:

"ای ديو سپيد پای در بند
ای گنبد گيتی ای دماوند".

قصیده غرای او در نکوهش جنگ تا امروز از مهمترین سروده‌های صلح‌دوستانه در زبان فارسی شناخته میشود:

فغان ز جغد جنگ و مرغوای او ... که تا ابد بریده باد نای او

محمدتقی بهار در ۶۵ سالگی در لوزان سويس درگذشت.