بحران سیاسی ترکیه
۱۳۸۶ خرداد ۸, سهشنبهچند هفته قبل از برگزاری انتخابات پیشرس پارلمانی ترکیه، مجلس این کشور قانونی را به تصویب رساند، که میسر میکند، با تغییر قانون اساسی، انتخاب رئیس جمهور نیز از طریق رأیگیری مستقیم صورت گیرد.
احمد نجدت سزر، رئیس جمهور ترکیه که بزودی دوران ریاست جمهوریاش به پایان میرسد، روز جمعه گذشته این قانون را وتو کرد. در صورت مخالفت مجدد رئیس جمهور با این قانون، موضوع انتخاب مستقیم رئیس جمهور به رفراندوم گذاشته میشود، که احتمالاً در روز ۲۲ ژوئیه همزمان با انتخابات مجلس برگزار خواهد شد.
با اوجگیری بحران سیاسی، اکنون سؤال اینجاست که ترکیه به کدام سو میرود؟
تفسیری از "بها گونگور":
ناظران داخلی و خارجی در مورد ترکیه به تأسف سر تکان میدهند. دولت محافظه کار - اسلامی رجب طیب اردوغان نیز اشتباهی را مرتکب شد که همه دولتهای آنکارا طی دهههای گذشته.
اوضاع به لحاظ اقتصادی خوب پیش میرود، تورم مهار شده است و سرمایهگذاران خارجی در کشور سرمایهگذاری میکنند. اما بجای ادامه راه در جاده اسفالته، ناگهان ماشین دولت به گل مینشیند.
اردوغان با اکثریتی قریب به دوسوم مجلس، که البته فقط یک سوم رأی دهندگان را نمایندگی میکند، با تکبر عمل میکند و بجای جستجو برای یافتن تفاهمی وسیع که بر روی حداقلها استوار است، برنامههای خود را به پیش میبرد و به زور آزمائی با ارتش و سایر رقبای سیاسی میپردازد.
اینکه سزر تغییر قانون اساسی را رد کند، از قبل قابل پیش بینی بود. این عکس العملی است در مقابل سخت شدن مواضع دولت مذهبی اردوغان و سکولارها. یک رئیس خوب دولت می توانست این تنش را از قبل تشخیص دهد و سعی در خنثی نمودن آن نماید.
دمکراسی امری بسیار با ارزش است که میتوان آن را با سهل انگاری به مخاطره انداخت. اردوغان هر چقدر هم که به ظاهر دمکراتیک عمل میکند، اما رفتار او با دمکراسی این سؤال را پیش میآورد که آیا او باطناً دمکرات است؟
قبل از اجرای طرح انتخاب مستقیم رئیس جمهور که منجر به ضعیف شدن نقش مجلس و نخست وزیر میشود، حزب عدالت و توسعه اردوگان باید منتظر نتیجه انتخابات بیست و دوم ژوئن میماند. اما بجای آن، قطبیشدن اوضاع را به جائی رسانده که اکنون ارتش بار دیگر به عنوان منجی ظاهر شده است. ستاد مشترک از همه افسران خود خواسته تا در انتخابات شرکت کنند و مرخصی آنها در روزهای قبل و بعد از انتخابات لغو شده است. ارتش بدین وسیله علامتی هم به سکولارها داده تا در انتخابات شرکت کنند و اجازه ندهند اردوغان با ابزار دمکراسی و اکثریتی جدید به مجلس راه یابد.
بمبگذاری های اخیر در آنکارا، قتل مسیحیان و روشنفکران، وضعیت بحرانی در مرز مشترک با عراق و احتمال عبور نیروهای ارتش از مرز برای مبارزه با نیروهای پ کا کا، کارتهای برنده دیگری هستند که در اختیار نیروهای ناسیونالیست قرار گرفته است.
آنچه که ترکیه به آن نیاز دارد اتحاد همه نیروهای دمکرات، سوای مرزهای حزبی است. اردوغان اما شانس تشکیل جبهه عقل را از دست داد. و بالاخره اینکه با انتخاب سارکوزی در فرانسه، تعداد کشورهای اروپائی که با رئیس دولتی چون اردوگان خواستار نزدیک شدن ترکیه به اتحادیه اروپا بودند بصورت فاحشی کاهش مییابد. در همین حال اتحادیه اروپا هم دیگر برای خیلی از ترکها جذابیت خود را از دست داده است.
Baha Göngör
برگردان: محمود صالحی / رادیو دویچه وله