بحث انتخابات در فضای مجازی: از امید به تغییر تا بغض و ناامیدی
۱۳۹۲ خرداد ۲۴, جمعه
نخستین خبری که در اولین ساعات صبح جمعه ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ در شبکههای اجتماعی پخش شد این بود که علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی رای خود را به صندوق انداخت. این موضوع سوژه طنزی شد در دست کاربران توییتر که بسیاری از آنها نوشتند: "آقا رای داد٬ انتخابات تمام شد٬ بخوابیم تا نتیجهاش اعلام شود."
خبر رای دادن آیتالله خامنهای در حالی از سوی حساب کاربری دفتر وی در توییتر اعلام شد که در روزهای منتهی به انتخابات کاربران اینترنت ایران با محدودیتها و چالشهای شدیدتری برای اتصال به شبکه مواجه بودند. کمیته حمایت از روزنامهنگاران نیز در گزارشی از هک شدن تعدادی از وبسایتهای مرتبط به اپوزوسیون در روز پیش از انتخابات خبر داد.
با اینهمه و به رغم کاسته شدن شدید سرعت اینترنت شبکههای اجتماعی آنلاین و بلاگستان فضایی نه تنها برای بازگفت مشاهدات خیابانی و تحلیلهای شخصی که محلی برای بحث های عمومی بود. تا جایی که این تذکر مدام از سوی برخی کاربران تکرار میشد که به فردای انتخابات فکر کنید و چه موافق رای دادن هستید چه مخالف، احترام عقیده یکدیگر را حفظ کنید.
بخش بزرگی از شرکتکنندگان در انتخابات ریاستجمهوری پیشین که در سال ۱۳۸۸ انجام شد همچنان معتقدند که در آن انتخابات تقلب یا آنچه برخی آن را مهندسی آرا مینامند صورت گرفته است. در جریان اعتراضات پس از آن انتخابات دهها نفر کشته و صدها نفر بازداشت شدند. رهبران جریان مخالف دولت٬ میرحسین موسوی٬ مهدی کروبی و زهرا رهنورد در حبس خانگی هستند. همین موارد زیربنای بحث بسیاری از موافقان ومخالفان مشارکت در انتخابات را شکل میدهد.
"رقصیدن به ساز آقا"
نویسنده وبلاگ "غوزک پلاتینی" با پوپولیستی خواندن خصوصا کمپین انتخاباتی حسن روحانی٬ کاندیدایی که رای بخشی از ناراضیان ایران را جلب کرده٬ مینویسد: «گاه تصور میکنیم پوپولیسم را میشناسیم! اما متاسفانه نمیتوانیم این پوپولیسم فراگیر و مضحکی را که حول «رای دادن» و شخص «حسن روحانی» به راه افتاده است ببینیم. (البته پوپولیسم تحریمی هم داریم که الان موضوع بحثم نیست.) بدون داشتن اصول و منطق متقن جوی راه میافتد و همه باید جوگیر شوند و هر کس جوگیر نشود از ترس تنها ماندن دنبال جماعت میافتد.»
او در پست خود که عنوان "پوپولیسم بنفش و جنبش سبز" را برای آن برگزیده مینویسد: «حالا بیایید تصور کنید این خامنهای رمال با سیاه بازی عارف و روحانی را وارد معرکه نکرده بود و اکنون همهجا سکوت مرگ برقرار بود و پروفایلهای فیسبوک همه «رای من در حصر است»، «تا تقلب هست انتخابی در کار نیست» بود و مردم در شبکههای کاری و خانوادگیشان به هم میگفتند در این انتخابات شرکت نمیکنیم و نظرسنجیها همه آمار پایین شرکت را نشان میداد ...»
وی سپس مینویسد: «شگفتا که در تئوری از مقاومت منفی دم میزنند و گاندی مثال میزنند اما در عمل کارشان فقط خررنگکنی و رقصیدن به ساز آقا ست برای پرشور کردن مراسم به تختنشینی ایشان! »
دلبستگان ایران یا زینتالمجالس؟
نویسنده وبلاگ "سیبستان" نیز با اشاره به اظهارنظر نهایی علی خامنهای که درخواست کرده بود مردم اگر نه برای حفظ نظام برای کشور به پای صندوقهای رای بروند مینویسد: «خامنه ای امروز نیازمند رای مردم است. حتی مردمی که به او و نظام ولایتی اش دلبسته نیستند و از آن حمایت نمیکنند. اعتراف خامنهای به این امر نشانگر این است که او به وجود چنین کسانی آگاه است هر چند که درست هفته پیش سعی کرد همین مردمان را نادیده بگیرد و گفت که اصولا اکثریت خاموش وجود ندارد. اما حالا که نیاز به ایشان افتاده است ناگهان از کتم عدم به صحنه وجود آمده اند و مورد خطاب و خواهش هم قرار گرفتهاند.»
او سپس مینویسد: «اما چنین نیست. خامنهای دلبستگان وطن را در تمام سیاست خود به هیچ میگیرد و یکباره آنها را به یاد آورده از ایشان میخواهد بیایند و رای بدهند. سیاست نامعقول جز این چیزی نیست که مردمانی را فراموش کنی و ارزشهای آنها را پامال کنی و سبک زندگی آنها را ناچیز بشماری و آنها را در قواره دشمن و ستون پنجم معرفی کنی و هر کار از دستات برآمد در خوارداشت آنها و راندن ایشان از صحنه اجتماع و سیاست فروگذار نکنی و بعد یکدفعه در هنگام نیاز یادشان بیفتی.»
وی در نهایت به طرح سوالاتی میپردازد: «ما دلبستگان ایران در ساختار سیاسی کنونی که آقای خامنهای رهبر آن است چه جایگاهی داریم؟ زینت المجالسایم؟ یا رایمان محترم است و خوانده میشود؟ و اگر رای ما در ریاست جمهوری معتبر است و خوانده میشود چرا رای ما در دیگر اموری که به علایق و زندگی و ارزشهای ما برمی گردد محترم و معتبر نیست؟ این چطور دستگاه سیاسی و رفتار سیاسی و خط مشی رهبرانه است که فقط پای صندوق رایی که شمرده شود یا نشود حسابایم و در باقی امور تحت نظارت گشت و امنیت و سپاه و ارشاد و کجا و کجا ییم؟ »
"یا رایمان را میشمارند یا هزینه میدهند"
در مقابل برخی از کسانی که انتخاب کرده رای دهند در فضای فیسبوک و توییتر با اشاره به نتیجه انتخابات ۸۸ استدلال کردند که حضور مردم هزینهای را به نظام بار کرد که در دراز مدت برای شانه خالی کردن از آن مجبور به تغییر خودخواسته یا اجباری خواهد بود.
یکی از کاربران توییتر نوشت :«سوالی که بد نیست به آن پاسخ داده بشه اینکه آیا حضور حداکثری در انتخابات ۸۸ به مشروعیت نظام در سطح بینالمللی اضافه کرد؟»
یکی دیگر از کاربران توییتر هم نوشت: «ما چیزی برای از دست دادن نداریم٬ یا رایمان را میشمارند یا هزینه میدهند.»
"بنماند هیچش الا هوس رای دیگر"
فیسبوک و توییتر همچنین و خصوصا در روز آخر تبلیغات کاندیداها صحنه گزارشها و عکسهای دسته اولی بود از آنچه در خیابانها میگذشت. یک کاربر فیس بوک نوشت: «همین ده پانزده دقیقهی پیش، حدود ساعت چهار صبح، رسیدم خانه. تقریبا پنج شش ساعت توی خیابانهای شهر بودم. شور و حالی بود که آدم را یاد چهار سال پیش میانداخت. خیلی جاها را رفتیم. از غرب تا شرق شهر و از مرکز تا شمال. بدون اغراق باید بگویم شهر دست هوادارهای روحانی بود.»
او مینویسد: «یک سری هم البته خوشحال برای خودشان میچرخیدند و از این آزادی کمتریافتهشان لذت میبردند.» و سپس تجربهای را بیان میکند: «اما یک جمله از موتورسواری که عکس جلیلی را در دست داشت خوب یادم مانده است: "این یک شب را برای خودتان خوب حال کنید. از شنبه باید بیفتید دنبال رایتان و کتکش را بخورید." به همین وقاحت!»
با این همه این کاربر مینویسد:«رای میدهم اما انتظار چندانی ندارم. احتمال تقلب را رد نمیکنم اما ترجیح میدهم رای دهم و تقلب کنند تا اینکه همینطور بیدردسر کاندیدای مورد نظرشان را مفت و مسلم رییسجمهور کنند.»
اما یکی دیگر از شاهدان کمپین خیابانی در فیس بوک مینویسد: «برای من خیلی رقت انگیز بود فضا. تصویرهای باشکوه زنجیرهی انسانی چارسال پیش از جلو چشمم دور نمی شه و برنامههای خیابونی این چند روزه، جلوش یه نمایش خندهدار و پوچه. برای منی که اون روزها رو دیدم این برنامهها بیشتر از اینکه هیجانم رو زیاد کنه، سرخوردهم میکنه.»
این کاربر فیسبوک توضیح میدهد: «این دستههای تنک کجا، اون عظمت کجا. آره، بعد از این همه سرکوب، طبیعیه که اینجوری باشه، اما حس خودم رو نمیتونم نادیده بگیرم. برنامههای خیابونی امروز، بیشتر شلوغ بازی و جوگیری مدل استادیومی بود. به نظرم تقصیری هم نداریم. آگاه نیستیم که تو این فرصتها چی کار میتونیم بکنیم که مفیدتر باشیم. دستمون خالیه. حتا خیلی بلد نیستیم چه جوری باید بحث رو با مردمی که کنار خیابون وایسادن و ناظر خاموش ما هستند شروع کنیم و از چی باید باهاشون حرف بزنیم.»
او البته در پستی دیگر در فیسبوک نوشت "بنماند هیچش الا هوس رای دیگر" که تغییر شکل یافته مصرع "بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر" است که این روزها بارها در شبکههای اجتماعی بازنشر شد و صدای مردمی را که میگویند با ناامیدی در جنگاند بازتاب داد.
یکی از کاربران توییتر هم نوشت که روی سنگ قبرم بنویسید آنقدر رای داد که مرد.