ایران من (۲) • جادوی تخت سلیمان در سرزمین آتش
۱۳۹۱ مهر ۱۳, پنجشنبه
مجموعههای تاریخی شناخته شده در ایران نظیر پرسپولیس یا بیشاپور روح جاودانه دورههای تاریخی نهفته در دل خود را به رخ میکشند و بازدیدکنندگان را مبهوت میکنند. اما "تاج و تخت سلیمان" آنگونه که کلاوس شیپمان کوتاه و مختصر گفته، به شکلی ویژه و منحصر به فرد روح و جادوی ایران باستان، خصوصا آذربایجان "سرزمین آتش"، را بازتاب میدهد.
ارتفاع زندان سلیمان کمی بیش از ۱۰۰ متر است و در درهایکه ۲ هزار متر بالاتر از سطح دریاست، قرار دارد. ۵۰ متر زیر محوطه آهکی تخت سلیمان، شمار زیادی چشمه آبگرم جاری هستند که به یک دریاچه سرازیر میشوند. مطمئنا همین پدیدههای طبیعی شگفتآور بودهاند که از هزاران سال پیش همانند آهنربا مردم را برای سکونت و نیز به جای آوردن مراسم عبادت به سوی خود جذب کردهاند.
اگر از بالا به تماشای این منطقه بنشینید، خاصیت جادویی آن بیش از پیش به چشم میآید؛ نظیر تصاویر هوایی که اریک فریدریش اشمیت (باستانشناس آلمانی−آمریکایی) یا گئورگ گرستر (خبرنگار و از پیشگامان عکاسی هوایی) انداختهاند. راه دیگر، تماشای منطقه از فراز کوه بلقیس است که در نزدیکی تخت سلیمان واقع شده است.
مجموعه باستانی تخت سلیمان از سوی یونسکو به عنوان میراث جهانی ثبت شده است. اگر از پارکینگ مجموعه به سوی ورودی اصلی بروید، متوجه آبی میشوید که از دریاچه آبگرم سرچشمه گرفته و چه در زمستان و چه در تابستان از دل زمین به بیرون میجوشد. باریکههای آب بر سر راه بستری از آهک میسازند پنداری که آب، کانال کوچکی برای خود کنده است.
از همین راه بوده که در طول میلیونها سال فلاتی که تخت سلیمان روی آن قرار گرفته، به وجود آمده است.
کوه مخروطی زندان سلیمان هم به همین شکل سربلند کرده، تا اینکه مدتها قبل بر اثر کاهش فشار آب، این مخروط فرو ریخت. برای همین هم بخشی از دیواره بالایی این کوه فرو ریخته و به اعماق سقوط کرده که امروزه از داخل آن گازهای نامطبوع خارج میشود.
بنابراین جای تعجب نیست که از عهد باستان مردم این منطقه نیروهای طبیعت و خدایان را پرستش میکردند. در سربالایی زندان سلیمان هنوز میتوان بقایای بناهایی را دید که مردم، هزار سال پیش از تولد مسیح برای به جای آوردن مناسک مذهبی از آن استفاده میکردند.
احتمالا اشکانیان پرستشگاهی در تخت سلیمان داشتهاند. البته این منطقه برای ساسانیان اهمیت بیشتری داشته چرا که آتشکده"آذرگشنسب"، آتش خاندان شاهنشاهی ساسانی یا آتش جنگجو، در این محل بنا شده بوده است. گفته میشود که حاکم ساسانی پس از تاجگذاریاش در تیسفون (در نزدیکی بغداد امروزی) به منظور دریافت موهبت و رحمت خدایان برای امپراتوریاش با پای پیاده راهی تخت سلیمان که در آن زمان "شیز" خوانده میشد، شده است.
در دوره اسلامی، قرن ۱۳ میلادی، این آتشکده حاکمان ایلخانان را که در مراغه به سر میبردند به سوی خود جذب کرد و آنها از بقایای به جای مانده از گذشته یک کاخ شکار برای خود بنا کردند؛ جذبهای که امروزه نیز مردم محلی یا مردمانی از سراسر جهان را به سوی خود میکشد.
در زمان برگزاری جشنهای سنتی جمعیت کرد ساکن این منطقه، زمانی که آنها در لباسهایی با رنگ روشن در این مکان به جستجوی پیشینیانشان بر میآیند، تخت سلیمان چهرهای زیبا و رنگارنگ به خود میگیرد.
برای باستانشناسان آلمانی نیز تخت سلیمان مکانی خاص به شمار میرفته است. بودهاند باستانشناسانی چون رودولف نائومان که بیش از ۵۰ سال آثار باستانی این منطقه را حفاری و بررسی کردهاند.
دوست من کلاوس شیپمان (Klaus Schippmann) که متأسفانه در سال ۲۰۱۰ دار فانی را وداع گفت، در این منطقه بود که علاقهاش به باستانشناسی را کشف کرد.
او که حقوق خوانده بود در سفری به ایران در سال ۱۹۶۰، باستانشناسان آلمانی را به هنگام کار دید و درجا تصمیم به تحصیل در رشته باستانشناسی گرفت. بعدها او پرفسور رشته باستانشناسی خاور نزدیک شد. کتاب "آتشکدههای مقدس ایرانیان" (Die iranischen Feuerheiligtümer) به قلم او هنوز هم یکی از آثار مرجع در این رشته به شمار میرود.
در آخرین سفرم به تخت سلیمان در سال ۲۰۱۱ یک یادگاری شخصی از کلاوس، پیپ قدیمیاش، را در شکاف یکی از دیوارها مخفی کردم تا شاید از این راه جزء کوچکی از او برای همیشه در این منطقه که برایش بسیار ارزش داشت، جاودانه بماند. شاید این کار من بتواند به قدرت جادویی این مکان غنای بیشتری دهد.
**************
در مورد نویسنده:
هارتموت نیمان متولد سال ۱۹۵۲، علاقه به کشورهای شرقی را در دوران دانشجویی در شهر گوتینگن و در میان همدورههای خارجی در خود یافت. تابستان سال ۱۹۷۹، چهار ماه پس از وقوع انقلاب در ایران او برای نخستین بار به آن کشور سفر کرد.
هارتموت نیمان در سال ۱۹۸۵ تحصیل در رشتهایرانشناسی نوین در دانشگاه "گئورگ آگوست" در گوتینگن را آغاز کرد. او از سال ۱۹۹۲ به عنوان مترجم زبان فارسی و نیز راهنمای گردشگری فعالیت دارد و بیش از ۳۰ سال است که گردشگران آلمانی را به تماشای ایران میبرد.
کتاب راهنمای گردشگری در ایران به قلم هارتموت نیمان و لودویگ پاول به زبان آلمانی از سوی انتشارات "Reise Know-How" در سال ۲۰۰۵ به بازار آمد.