1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

ایران به یک دیگ آش می‌ماند

۱۳۸۸ خرداد ۶, چهارشنبه

در ایران فرصتی پدید آمده تا نارضایتی‌ به زبان بلند بیان شود. در رسانه‌های خارجی نیز انتقادها بازتاب می‌یابند. اینترنت هم که بنابر سرشت خود نه اینجایی است نه آنجایی، جای خود را دارد. گرمای این روزها در همه جا محسوس است.

https://p.dw.com/p/HyN5
دارد مقداری بخاری از آن برمی‌خیزد
دارد مقداری بخار از آن برمی‌خیزدعکس: BilderBox

روزنامه‌ی "کلنر اشتات انتسایگر" (Kölner Stadtanzeiger) در آغاز گزارشی درباره‌ی انتخابات ریاست جمهوری در ایران، از قول یک سخنران در جلسه‌ا‌ی از جلسات تبلیغانی میرحسین موسوی در تهران می‌نویسد: «ایران به یک دیگ آش می‌ماند، اگر پرنده‌ای در آن کارخرابی کند، کل آش خراب می‌شود.»

نگاه رسانه‌ها به این دیگ آش دوخته است. همه از بو و مزه‌ی خوب آن در شگفت‌اند، البته در حالی که خراب‌نشده تصور شود. همه گزارش می‌دهند که آش ولرم است، اما دارد گرم می‌شود و بعید نیست که به زودی غلغل کند.

تصویری از آن چهار مرد

«ایران یک جامعه‌ی بسته است. در همه جای جهان رنگ وجود دارد، گل و موسیقی. اینجا چه وجود دارد؟» این نه پرسش مارتین گِلِن (Martin Gehlen)، گزارشگر "کلنر اشتات انتسایگر"، از یک اجتماع انتخاباتی در تهران، بلکه پرسش یک سخنران در این اجتماع است. به گزارش گلن، مردم برای کسی که چنین پرسشی طرح کرده، کف می‌زنند و او ادامه می‌‌دهد: «این چه کشوری است که که در آن آدم‌ها را دستگیر می‌کنند، وقتی نظرشان را می‌گویند».

در جامعه جوششی وجود دارد که گرمایش را تا گردهمایی‌های انتخاباتی می‌توان حس کرد، هر چند انتخابات محدود به گزینش میان چهار مرد تأییدشده‌ی نظام است.

مارتین گِلِن (Martin Gehlen)، گزارشگر "کلنر اشتات انتسایگر" در مورد مضمون رقابت میان این مردان می‌نویسد: «آنچه در نگاه نخست همچون نبرد دو اصلاح طلب علیه دو خشک‌اندیش به نظر می‌رسد، در واقعیت، مبارزه سه نفر علیه یک نفر است، زیرا محسن رضایی محافظه‌کار نیز می‌خواهد با تمام قدرت مانع دور دیگر ریاست احمد‌ی‌نژاد شود. گلن در مورد محسن رضایی می‌نویسد که به نظر او احمد‌ی‌نژاد کشور را تا لب پرتگاه کشانده است. او نیز می‌خواهد، همچون کروبی و موسوی با آمریکا رابطه برقرار کند.

تصویر مارتین گلن از موسوی، لابد به مذاق طرفداران او خوش نمی‌آید. گلن او را مردی بی‌رمق می‌بیند که در قلبش شوری نیست و در او اراده به پیروزی دیده نمی‌شود. «۶۵ درصد ایرانیان معتقدند که از زندگی در ایران نمی‌توان لذت برد.» گلن می‌نویسد که موسوی این جمله را با چنین بی‌حالی‌ای بیان می‌کند که انگار دارد در مورد صادرات و تورم آمار می‌دهد.

کروبی در مقابل می‌تواند شنوندگان را جذب خود کند، شبیه احمد‌ی‌نژاد. گلن می‌نویسد کروبی در انتخابات پیشین نیز کانیدا بود، اما خوابش رفت و پسر آیت‌الله خامنه‌ای، احمدی‌نژاد را بالا آورد، اما حالا مصمم است که بیدار بماند.

گزارش گلن درباره‌ی یک اجتماعی تبلیغی کروبی در یزد است. اکثر مردم درون سالن، هوادار اویند. طرفداران احمد‌ی‌نژاد بیشتر بیرون سالن جمع شده‌اند. از هر کدام از آنان که پرسش کنی، پاسخ مشابهی را می‌شنوی. می‌گویند که احمد‌ی‌نژاد به فقرا کمک می‌کند، ساده‌زیست است، فاسد نیست و سیاست خارجی خوبی را پیش می‌برد.

به نظر گلن، احمد‌ی‌نژاد را نباید دست کم گرفت. او ماشین تبلیغاتی قدرت را در اختیار دارد و امکان آن را دارد که سیب‌زمینی و پول تقسیم ‌کند.

مرد کوچولو و سیب‌زمینی‌هایش

کیومرث پوراحمد، فیلمساز، در مراسمی که برای بزرگداشت "دوم خرداد" در حضور خاتمی در ورزشگاه آزادی تهران برگزار شد، چنین گفت: «۴ سال با هر سفر رییس جمهور به استان، روستا و خارج از کشور من احساس حقارت می کردم. ۴ سال از هر تریبونی که دستشان می‌گرفتند، من احساس حقارت و کوچکی می کردم. وقتی که جواب نامه هر روستایی کشورم یک تراول چک بود، من احساس حقارت می کردم. وقتی که فقر تمام ایران را گرفت، من احساس حقارت کردم. چیزی که بیشتر از همه مرا ناراحت می کرد، دروغگویی بود. ۴ سال همه چیز را با دروغ پنهان کردند. ۴ سال یک آدم کوچولو منو کوچولو کرد. و حالا منتظر ۲۲ خرداد هستم.»

این سخنان بسیار پربازتاب بوده است، در اینترنت و نیز در روزنامه‌های خارجی. عنوان گزارشی در روزنامه‌ی "فرانکفورتر آلگماینه" (Frankfurter Allgemeine) به قلم روزنامه‌نگار ایرانی احمد طاهری از سخنرانی کیومرث پوراحمد برگرفته شده است: « یک آدم کوچولو ما را در جهان کوچولو کرد».

ممکن است وارد تاریخ شود
ممکن است وارد تاریخ شودعکس: BilderBox

در این گزارش آمده است که در ورزشگاه ۱۲آزادی، عده‌ای شعار می‌داده‌اند: «مرگ بر سیب‌زمینی!» نیوزویک هم در گزارشی در مورد استقبال تبریزیان از میرحسین موسوی به این شعار اشاره کرده است.

شعار سراسری

این شعار، که دیگر سراسری شده، ممکن است به یکی از شاخص‌های مبارزات انتخاباتی جاری تبدیل شود. در گوگل که جست‌وجو کنیم به حدود ۲۵۰۰ لینک می‌رسیم، لینک به صفحاتی که مطلبی در مورد «مرگ بر سیب‌زمینی» دارند.

«مرگ بر سیب‌زمینی» از اسفندماه بر سر زبان‌ها افتاده است. محمدعلی ابطحی، معاون رئیس جمهور پیشین، محمد خاتمی، در یادداشتی در وبلاگ خود به تاریخ ۱۹ اسفند ۱۳۸۷ در مورد سفر خاتمی به شیراز می‌نویسد: « از اتفاقات جالب حاشیه‌ای سفر هم بحث سیب زمینی بود. در یکی از این شهرها مردم شعار می‌داده‌اند مرگ بر سیب زمینی. اطرافیان نمی‌دانستند معنای این شعار چیست. پیغام داده بودند قبل از سفر شما در این‌جا بین مردم سیب زمینی مجانی توزیع کرده بودند. سیب زمینی تبلیغاتی! مردم این کارها را اهانت به خودشان تلقی می‌کنند. کسانی هم که معتقدند روستائیان به خاطر تقسیم پول به رییس جمهورفعلی رأی خواهند داد همین اشتباه را می‌کنند. مردم روستاها آدم های باهوشی هستند. آن‌ها هم این کارها را اهانت می‌دانند.»

نویسنده: رضا نیکجو

تحریریه: آذین حیدری‌نژاد