1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

ايران: تنها يك سقف امن براى مهاجران افغانستانى

ميترا شجاعى۱۳۸۵ بهمن ۱۹, پنجشنبه

طرح بازگرداندن مهاجرين افغانى از سال ۱۳۸۱ در دولت ايران مطرح شد ولى هيچگاه به طور جدى پيگرى نشد. به تازگى فرمانده نيروى انتظامى اعلام كرد كه از ارديبهشت ماه و با گرم شدن هوا اين طرح به طور جدى اجرا خواهد شد. در اين ميان نقش سازمانهاى غير دولتى فعال در زمينه حقوق پناهندگان چيست؟

https://p.dw.com/p/A5wX
عکس: AP

مسئله بازگشت داوطلبانه مهاجران افغان و اخراج آن دسته از آنان كه اجازه اقامت ندارند، بار ديگر در دستور كار دولت ايران قرار گرفته است و يكبار ديگر يك ميليون پناهنده افغانى غيرمجاز، خود را در خانه‌ها حبس كرده‌اند تا از دسترس مأموران به دور باشند.

بازگشت داوطلبانه هرچند همانطور كه از نامش پيداست بايد به خواست خود فرد صورت گيرد اما در اصل اينگونه نيست. پناهندگان با سلب اجازه كار و يا تسهيلات ديگرى كه در اختيارشان گذاشته شده، در حقيقت مجبور به بازگشت مى‌شوند. تعدادى هم كه در سالهاى ۸۱ و ۸۲ به طور داوطلبانه برگشته بودند بعد از مشاهده شرايط وحشتناك افغانستان، قحطى و خشكسالى، نبودن هيچگونه امكانات زندگى و هزاران مشكل ديگر دوباره به ايران برگشتند.

در كشورهاى ديگر مثل آلمان، وقتى قضيه بازگشت پناهندگان مطرح مى‌شود، صدها سازمان غيردولتى فعال در اين زمينه با تشكيل اكسيون، كمپين، تظاهرات و برگزارى سمينارها و ميزگردهاى تخصصى سعى در حساس كردن افكار عمومى نسبت به اين قضيه مى‌كنند. همزمان با اين فعاليتها براى آندسته از پناهندگانى كه به اين انجمنها مراجعه كرده‌اند، امكاناتى از قبيل گرفتن وكيل فراهم كرده و سعى در به تعويق انداختن تاريخ بازگشتشان مى‌كنند. براى اينكه ببينيم ميزان و نحوه اين فعاليتها در ايران چگونه است به سراغ انجمن حامى مى‌رويم.

بنا به اطلاع ما انجمن حامى تنها انجمن غير دولتى است كه فقط در ارتباط با پناهندگان و در داخل خاك ايران فعال است. انجمنهاى ديگر بيشتر به ارائه خدمات در خارج از ايران مثل افغانستان و عراق مى‌پردازند و يا اينكه رسيدگى به امور پناهندگان، فعاليت منحصر به فرد آنها نيست. اين مسئله، توقعات را از اين سازمان غير دولتى افزون مى‌كند. اما مهندس صفرى، عضو هيئت مديره انجمن حامى معتقد است كه وظيفه اين انجمن چيز ديگرى است: «حامی معمولا در زمينه توانمندسازی آن بخشی از جامعه افغانی که زنان و کودکان هستند فعاليت مى‌كند، توانمندسازی و آموزش برای ایجاد اشتغال، گذاشتن دوره‌های فنی و حرفه‌ای برای ایجاد فرصت‌های شغلی وغيره. و ضمنن تعاملاتی که با دو دولت ايران و افغانستان دارد، با کمیساریاى عالى پناهندگان دارد به اين منظور كه کسانی که مى‌خواهند بازگشت کنند، شرایط بهتری را هم از نظر حرفه‌ای بلد باشند و هم آنجا جایی را برای اشتغال‌شان بتوانند فراهم بکنند. به اضافه‌ی رایزنی‌هایی که در خصوص تحصیل و یا خدمات بیمه‌ای یا حتا رایزنی برای اشتغال در داخل ایران و یا در افغانستان برای مهاجرین و پناهندگان انجام مى‌دهند».

تصميم به بازگرداندن مهاجران افغان، تصميمى است كه از طرف دو دولت ايران و افغانستان و با موافقت كميسارياى عالى پناهندگان گرفته مى‌شود و در حقيقت سازمان ملل با اين تصميم موافقت كرده است. صفرى معتقد است كه به همين دليل در زمينه جلوگيرى از بازگرداندن پناهندگان، كارى از دست انجمنهاى غيردولتى بر نمى‌آيد: «اين طرح، يك طرح توافقی بین دولتین ایران و افغانستان است با حمایت کمیساریاى عالى پناهندگان. یعنی طرحی است که هم دولت افغانستان و هم دولت ایران و هم کمیساریا روى آن توافق كرده‌اند، یعنی کمیساریا واقعا کمک می‌کند، چون هزینه دارد، وقتی مثلا یک خانواده داوطلب بشود که از کشور ایران خارج بشود، برود به کشور خودش، این هزینه‌هایش را کمیساریا تقبل می‌کند. البته پناهندگان این را قبول ندارند اما چون این توافق‌شده هست بین دو دولت و کمیساریا، ما نمی‌توانیم مخالفت داشته باشیم».

در سال ۱۳۸۳، ۱۳۰ هزار افغانى مقيم استان تهران به افغانستان بازگشتند اما تعداد زيادى از آنها بعد از مدت كوتاهى دوباره به ايران آمدند. اين مهاجران در ايران يك سقف، يك وعده غذاى گرم در روز و اندكى امنيت دارند. نداشتن يك اتاق گرم، گرسنگى، بيكارى، ناامنى و هزاران مشكل ديگر در افغانستان، شايد براى به تعويق انداختن طرح بازگشت دلايل محكمى نباشد اما شايد بتواند شاخكهاى حساس به حقوق بشر را تحريك كند.