انسانی که هنرش را فدای فعالیتهای حزبی کرد
۱۳۹۸ مرداد ۲۵, جمعهتینا مودوتی (Tina Modotti) خانواده تنگدستی داشت.
۹ ساله بود که پدرش به هوای یافتن کار بهتر خانواده را واگذاشت و به سانفرانسیسکو رفت.
۱۲ ساله بود که در کارگاههای گوناگون ابریشم میبافت، پیراهن میدوخت و پس از گذراندن کلاس چهارم دبستان برای تأمین هزینه خانواده از ادامه تحصیل بازماند.
۱۶ ساله بود که به تنهایی به آمریکا سفر کرد و به پدرش پیوست و از آنجا که استعداد هنرپیشگی داشت در اپراخانه سانفرانسیسکو بارها روی صحنه رفت.
۱۹ ساله بود که با شاعر و نقاش کانادایی روبِه آبری ریشی آشنا شد و با او به لس آنجلس رفت و ازدواج کرد. در آنجا در سه فیلم بازی کرد ولی دیری نپایید که با عکاس بنام آن زمان ادوارد وِستون آشنا شد و به او و هنر عکاسی دل بست و از آن پس در کنار فعالیت سیاسی به سود کمونیستهای آمریکای جنوبی، به عکاسی پرداخت و عکسهای ماندگاری از کارگران و کشاورزان و همچنین هنرمندان پیرامونش به جا گذاشت.
۲۷ ساله بود که با وِستون به پایتخت مکزیک رفت و در آنجا با حزب کمونیست همکاری نزدیک داشت و به عضویت آن حزب درآمد.
۳۲ ساله بود که با انقلابیِ کوبایی خولیو آنتونیو مِلا آشنا شد و دل به او بست. یک سال پس از آن مِلا ترور شد و مودوتی تصمیم گرفت همه توان و وقتش را صرف خدمت به هدفهای سوسیالیستی او کند.
در پی سوء قصد به جان رئیس جمهور مکزیک، با اینکه مدرکی دال بر دخالت او در این کار نیافتند، او را نخست زندانی و سپس از آن کشور اخراج کردند. از آنجا که او میخواست در خدمت اهداف جهان سوسیالیستی باشد به اتحاد شوروی مهاجرت کرد و به جای دنبال کردن هنر عکاسی از فعالان حزب کمونیست در بخش بینالمللی شد. از آن پس با اینکه متنهای بسیاری از لنین و بزرگان مکتب کمونیسم را به زبانهای انگلیسی، اسپانیولی و ایتالیایی ترجمه کرد و گزارشهای مفصلی از کار در شوروی برای نشریههای آمریکای جنوبی نوشت، نامی از او در میان نبود.
۳۹ ساله بود که به همراه همرزمانش به اسپانیا رفت و در جنگ داخلی علیه رژیم فاشیستی فرانکو شرکت کرد ولی با شکست جبهه ضد فاشیستی باز به مکزیک پناه برد.
تینا مودوتی در ۴۵ سالگی در پایتخت مکزيک درگذشت.