"امشب دلم میان خیابان است"؛ در همگامی با اعتراضات اخیر ایران
۱۳۹۶ بهمن ۲۹, یکشنبهروز شنبه ۲۸ بهمن / ۱۷ فوريه ۲۰۱۸ نشستی از سوی "شبكه همبستگی با مبارزات مردم ايران" در شهر فرانکفورت برگزار شد.
در اين برنامه كه به همراهی چند سازمان حقوق بشری و سياسی مقیم شهر ماینز آلمان تدارک ديده شده بود، پس از خوشآمدگويی مهدی اصلانی، كنشگر حقوق بشری و سخنان نمايندگان چند سازمان سياسی، منيره برادران تلاشگر اجتماعی، هادی خرسندی طنزپرداز و اسفنديار منفردزاده آهنگساز و موسيقیدان سخنرانی كردند.
نخست منيره برادران در اين باره توضيح داد كه چرا كارگران شركت هپكو در اراک در ماه دی سال جاری شعار میدادند: "مرگ بر كارگر، زندهباد ستمگر"
منيره برادران گفت، كارگران با جابجايی كارگر و ستمگر در اين شعار، افزون بر طنزپردازی میخواستهاند واقعيت عريان جامعه و سياست موجود را اظهار كنند.
خانم برادران در ادامه از ويدا موحد كه روسريش را پرچم كرده و به نمايش گذاشته گفت و اين كار را "هنر خيابانی" خواند.
منيره برادران سخنانش را با اشاره به عدد ۴۰ پايان داد و ابراز اميدواری كرد كه چله سركوب آزادی در ايران در چهلمين سال انقلاب به سر آمده باشد.
در بخش دوم برنامه اسفنديار منفردزاده، آهنگساز چندين فيلم و معرف صدای ماندگار فرهاد در سخنان پر احساسش از هشتم مارس ۱۳۵۷ و مقاومت زنان عليه سركوب مضاعف در ايران گفت و اينكه "به خاطر ديدگاه سنتی چه دير به آنان پيوستيم". او در ادامه شعر ايرج ميرزا را به نشان هشدار به اختلافها در طيف چپ خواند:
«دو نفر دزد، خری دزديدند / سر تقسيم به هم جنگيدند / آندو بودند چو گرمِ زد و خورد / دزد سوم زد و آن خر را برد»
منفردزاده در ادامه از آهنگهايی گفت كه ترانههای آنها دردسرانگيز بودند: «خواننده در ترانه "گنجشكک اشی مشی" در فيلم گوزنها بايد میخواند: «كی میخوره، حاكمباشی ولی من از ترس اينكه ترانه سانسور شود، "حاكم باشی" را به "حكيم باشی" تغيير دادم.»
او ترانه "نماز" که با صدای فريدون فروغی و رامش خوانده شده بود را هم مثال زد كه در آن شهيار قنبری زير فشار سازمان امنيت وقت، مجبور شد "من نمازم ترا هر روز ديدنه" را به "من نيازم ترا هر روز ديدنه"، تغيير دهد "چون بازجو به ما میگفت شما با اين كارتان قم را به هم ريختهايد."
اسفنديار منفردزاده سخنانش را با خواندن چند ترانهای كه آهنگهايشان را خود ساخته بود، پايان داد.
در بخش بعدی برنامه مجيد كاظمی خواننده نسل جوان، چند ترانه با درونمايه اجتماعی از ساختههای ايرج جنتی عطايی را با گيتار نواخت و خواند.
در بخش پايانی برنامه هادی خرسندی نخست از آثار و تلاشهای سرايندگان و نويسندگان حاضر در برنامه ياد كرد و بخشی از آثار آنها را برشمرد سپس یکی از سرودههایش را خواند و يک سره همگان را خنداند، گرچه كه در ميان شوخیها حرفهای تأثرانگيز هم گنجانده بود: «ديدی آخر هرچه رشتم پنبه شد؟ جمعههايم ناگهان يكشنبه شد؟»
نكته مشترک ديگر در سخنرانیها و اجرای موسيقی در اين برنامه اذعان به اشتباهات گذشته و اميد به كار و تلاش نسل كنونی و آينده بود.