1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

امروز و آینده‌ی شعر معاصر فارسی

۱۳۸۴ اردیبهشت ۲۸, چهارشنبه

شعر امروز، به اعتقاد بسیاری، جایگاهی را که پیش از انقلاب و به‌ویژه در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ داشت از دست داده است. تیراژ کتابهای شعر شاعران جوان به شدت تنزل کرده و خوانندگان شعر معاصر همچنان شاعران دهه‌های پیش را ترجیح می‌دهند. شاپور جوركش از شاعران و منتقدان مطرح معاصر ايران در گفتگويى با صداى آلمان تغییر موقعیت شعر معاصر را مورد بررسى قرار داده است.

https://p.dw.com/p/A6H7
عکس: dpa

بسیاری بر این اعتقادند که شعر امروز فارسی دوران رکود را می‌گذراند. در این میان گرچه استقبال خوانندگان از شعر کاهش یافته، علاقه به سرودن و انتشار آن تغییری نکرده است. تیراژ بسیاری از کتابهای شعر اگر از تعداد شاعران کمتر نباشد چندان بیشتر هم نیست.

شعر که قرنها گونه‌ی برتر و بعضا یگانه‌ی ادبی محسوب می‌شد رفته رفته جای خود را به گونه‌های دیگر، به‌ویژه داستان و رمان، می‌دهد. ظاهرا تحولات ربع قرن اخیر پسند و رویکرد خوانندگان را نیز دگرگون کرده است. اما علل اين امر را بايد در چه جست؟

شاپور جورکش که در کنار کار شعر به نوشتن نقد و ترجمه‌ی ادبیات نیز می‌پردازد عدم استقبال خوانندگان از شعر را به دگرگونیهایی مربوط می داند که انقلاب سال ۵۷ زمینه‌ساز آن بوده است:

«انقلابی که [سال ۱۳۵۷] اتفاق افتاد یم نگاه به عقب را می‌طلبید. مردم رفتند تاریخ و فلسفه خواندند. اینها را دنبال می‌کردند که بدانند چرا وضع به اینجا رسید. یعنی نیاز به تعقل و چرایی را بیشتر در نثر دنبال می‌کنند تا توی نظم. رویکرد به داستان و از طرف دیگر جلساتی که هوشنگ گلشیری از دراز مدت توی تهران داشت خیلی تعیین کننده بود. یک نظم خاص و یک رواداری خاصی بین بچه‌های نویسنده هست که توی شعر خیلی کمتر است. آن متکلم‌وحده‌ای که توی شعر هست توی داستان کمتر است، چون خواه ناخواه کسی که داستان می‌نویسد با چندتا شخصیت سر و کار دارد، یعنی فضای داستان‌نویسی دموکراتیک‌تر است تا شعر. در شعر هر کسی برای خودش خدای شاعران است. بنابراین طلبی که مردم از داستان می‌کردند خود به‌خود زمینه را برای داستان‌نویسان باز کرد. از طرفی، به محض اینکه اسم شعر را می‌آوریم فکر می‌کنند یک نفر زیر یک درختی نشسته و دارد بلبل و گل می‌شمارد. در حالی که توی داستان توقعات منطقی‌تری وجود دارد.»

جورکش اعتقاد دارد که رابطه‌ی خوانندگان با شعر، در این دوران نامشخص و مخدوش شده است:

«فضای آشفته‌ای که خود به‌خود زمینه‌اش توی جامعه بود و با مباحث جدید تئوریک بیشتر شد رویکرد به شعر را مخدوش کرد. یعنی این که می‌دیدیم با تیراژ دوهزارتایی در طول سال چیزی حدود هزارتا کتاب شعر بیرون می‌آید. اگر خوب نگاه کنید توی هر دهاتی الان با هزینه‌ی شخصی کتاب چاپ می‌شود. این بازار و تورمی که روی پیشخوان کتابفروشیها هست از یک طرف، از طرف دیگر مردم به محض اینکه به طرفش می‌روند نمی‌دانند با چه روبرو می‌شوند خود به خود شعر را همچنان به عقب می‌برد. در حالی که شعر فروغ هنوز خوانندگان خودش را دارد، در حالی که شعر فریدون مشیری هنوز جزو پرفروشهاست، به‌خصوص توی دبیرستانهای دخترانه. اما ما چرا نمی‌توانیم این مخاطب را جذب کنیم، من فکر می‌کنم وضعیت بحرانی امروز را به‌جای کلمه‌ی بحران الان می‌توانیم توقف برای بازاندیشی بگوییم. یعنی اید شاعر دارد فکر می‌کند قدم بعدی‌اش چه باید باشد و چه راهی را باید پیش بگیرد. من اسم این را سردرگمی و بحران نمی‌گذارم. فکر می‌کنم برای شعر آینده‌ی روشنی داشته باشیم.»

دومین مجموعه شعر شاپور جورکش، «نام دیگر دوزخ»، برنده‌ی نخستین دوره‌ی جایزه‌ی شعر کارنامه شد. او در دوره‌ی دوم عضو هیئت داوران این جایزه بود؛ ایا جایزه‌های ادبی و گسترش آنها می‌تواند در بهبود وضع شعر یا رابطه‌ی آن با مخاطب موثر باشد؟

«اضافه شدن این جایزه‌ها نمی‌تواند کیفیت شعر ما را بهتر کند. یعنی، در واقع ما باید منتظر باشیم تا شعرمان آن مراحل گذار را طی کند تا به‌جایی برسد.»

شاپور جورکش اخیر کتاب «بوطيقاي شعر نو»، نگاهي ديگر به نظريه و شعر نيما يوشيج را منتشر کرده است. او در این کتاب می‌کوشد نشان دهد که جنبه‌های بسیاری از نوآوریهای نیما از سوی پیروانش به‌درستی درک نشده است. به اعتقاد او آنچه بسیاری از منتقدان امروز زیرعنوان فرارفتن از نیما مطرح می‌کنند تکرار دریافتهای پایه‌گذار شعرنو، نیما یوشیج است.

بهزاد کشمیری‌پور، گزارشگر صدای آلمان در تهران