1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

اعتصاب غذای برخی از بازداشت‌شدگان اخیر

۱۳۸۸ مرداد ۲۶, دوشنبه

در حالی‌که روز دوشنبه ۲۶ مرداد تعدادی از خانواده‌های زندانیان سیاسی موفق شدند با آنان ملاقات کنند، سخنگوی کمیته پیگیری بازداشت‌های خودسرانه از احتمال اعتصاب غذای سایر زندانیان خبر داد.

https://p.dw.com/p/JD3m

روز دوشنبه بیست و ششم مرداد برای خانواده تعدادی از بازداشت‌شدگان اخیر، روز بزرگی بود. خانواده دکتر احمد زیدآبادی، عیسی سحرخیز و نیز خانواده شیوا نظرآهاری توانستند برای اولین بار با زندانیان‌شان ملاقات کنند.

در این روز همچنین خانواده‌های ژیلا بنی‌یعقوب، محمد قوچانی، عبدالفتاح سلطانی و سمیه توحیدلو نیز با این افراد ملاقات کردند. به خانواده ژیلا بنی‌یعقوب اجازه داده نشد که ملاقاتی نیز با بهمن احمدی امویی، همسر ژیلا، ملاقات داشته باشند.

اما تعداد دیگری از زندانیان همچنان ممنوع‌الملاقات هستند از جمله سعید لیلاز، بهزاد نبوی و مصطفی تاجزاده.

از سوی دیگر در پنجمین بیانیه‌ی خانواده‌های زندانیان سیاسی اعلام شده که برخی از زندانیان از روز دوشنبه ۲۶ مرداد در اعتراض به بلاتکلیفی خود و ادامه‌ی بازجویی‌های غیرقانونی دست به اعتصاب غذا می‌زنند. خبرنامه امیرکبیر با انتشار نامه‌ای از تعدادی از زندانیان قرنطینه‌ی اندرزگاه شماره ۷ اوین نام این افراد را نیز منتشر کرده است.

در این نامه آمده است:«ما مدتهاست كه در بلاتكلیفی به سر می‌بریم و از روند قضایی پرونده‌هامان بی‌اطلاعیم. دراین مدت بارها در شرایط خشونت‌باری بازجویی شدیم و جهت اقرار به كارهای ناكرده تحت فشار قرارگرفتیم، اتهامات واهی و بی‌اساس بر ما تحمیل گردید، امكان دفاع آزادانه از ما سلب و حقوق شهروندی اولیه‌مان نادیده انگاشته شد. ازهمین رو به نشانه‌ی اعتراض به وضعیت موجود از روز دوشنبه مورخه بیست و ششم مردادماه دست به اعتصاب غذا خواهیم زد تا صدای ناشنیده مانده‌مان را به گوش متولیان امر برسانیم».

حسن اسدی زیدآبادی سخنگوی کمیته پیگیری بازداشت‌های خودسرانه با تاکید بر این که نمی‌توان اخبار داخل زندان را رسما تایید یا تکذیب کرد، می‌گوید که احتمالا این اعتصاب غذا آغاز شده است.

دویچه‌وله: آقای اسدی، خبر رسیده که احتمالاً از امروز بخشی از زندانیان سیاسی قرار است در اعتراض به وضعیت‌شان دست به اعتصاب بزنند. آیا این خبر صحت دارد؟

حسن اسدی زیدآبادی: این خبر منتشر شده است. البته شما می‌دانید که زندانیان و بازداشت‌شدگانی که پس از انتخابات در بازداشتگاه‌ها بسرمی‌برند و با آنها برخورد قضایی شده است، هم از لحاظ نوع فعالیت‌هایی که داشتند و هم از نظر نوع‌اتهام‌هایشان و نیز پایگاهی که برخوردار بودند، همینطور جایی که بازداشت هستند، با همدیگر متفاوت هستند و نمی‌شود در مورد همه‌ی آنها یک حکم کلی صادر کرد. این خبر در مورد برخی از آنها و احتمالاً در مورد یکی دوتا از بازداشتگاه‌ها و بندهایی از اوین ممکن است صحیح باشد. علی‌رغم این که بهرحال وقتی در بازداشتگاه یا زندان اتفاقی می‌افتد یا خبری منتشر می‌شود، ما منبع مشخصی برای ارتباط با آنها نداریم. شما می‌دانید که حتا بخش عمده‌ای از خانواده‌ها هم امکان ملاقات با فرزندانشان را ندارند. از این جهت است که به اخبار به صورت خیلی موثق نمی‌شود نگاه کرد. ولی به نظر می‌رسد که در مورد بخش‌هایی از این زندانیان، این تصمیم وجود دارد و احتمالاً عملی هم شده است.

اطلاع دارید که این بخش‌ها کدام زندانیان هستند؟ آیا چهره‌های شناخته‌شده و فعال سیاسی‌اند و یا کسانی‌اند که در درگیری‌های خیابانی دستگیر شده‌اند؟

به نظر نمی‌رسد که فعالین و چهره‌های سیاسی باشند. چون تعدادی از آنها همین امروز و یا در روزهای گذشته، هم تماس‌های تلفنی داشتند و هم با خانواد‌ه‌ها ملاقات کردند و این با این موضوع که بخواهند اعتراضی داشته باشند و یک اقدام اعتراض‌آمیز را شروع کرده باشند نمی‌خواند. به نظر می‌رسد بخشی از بازداشت‌شدگانی که شهروندان عادی معترض به نتایج انتخابات هستند، تصمیم به این مسئله گرفته باشند.

بیانیه‌ای از طرف خانواده‌های این زندانیان منتشر شده و در آن بیانیه عنوان شده که برخی از خانواده‌ها به شدت متعجب و نگران از این مسئله هستند که زندانیان‌شان اصرار برعدم نیاز به وکیل دارند. چه طور ممکن است یک زندانی در زندان باشد و اصرار بکند که من نیازی به وکیل ندارم؟ آیا این خبر صحیح است و اگر صحیح است، نظر شما راجع به آن چیست؟

بله، این خبر صحیح است. در واقع این روندی نیست که متعلق به یکی دوماه اخیر باشد. از سالها پیش زندانیان عقیدتی یا آنهایی که به جرائم امنیتی یا سیاسی بازداشت می‌شدند، از سوی بازجویان و کارشناسان اطلاعاتی و یا حتا خود مقامات قضایی، این مسئله به شکل توصیه یا حتا به شکل اجبار و تهدید به آنها تأکید می‌شده که به خانواده‌ها بگویند که نیازی به وکیل ندارند و اینطور وضع‌شان سریع‌تر مشخص می‌شود و این به صلاح‌شان است. البته این کاملاً در تناقض با قوانین آیین‌‌دادرسی و حقوق متهمان است و بیشتر در مورد افرادی این سناریو اجرا می‌شود که تجربه‌ی اول بازداشت‌شان است یا این که از چهره‌های شناخته‌شده و فعالان سیاسی نیستند و سعی می‌شود با این ابزار از اطلاع‌رسانی، که معمولاً وکلا انجام می‌دهند، در مورد روند پرونده‌ها و نقض حقوق بشر، جلوگیری بشود.

در این بیانیه همین طور عنوان شده که فشار روی خانواده‌های بعضی از زندانیان برای عدم انجام مصاحبه هست. آیا شما مورد مشخصی را می‌توانید برای ما عنوان کنید؟

تقریباً همه‌ی خانواده‌ها مورد مشخصی هستند دراین بحثی که با آنها داشته‌اند. در واقع این فشار هم بر روی زندانیان است و هم بر روی خانواده‌ها. زندانیانی که تماس گرفتند یا ملاقاتی با خانواده‌ها داشتند، اولاً این ملاقات‌ها در حضور مقامات بازداشت‌کننده بوده و مرتباً تأکید می‌شده که حرفی به جز حرفهایی که در چارچوب احوال‌پرسی و مسایل روزانه و شخصی است، زده نشود و تأکید شده که در صورتی که این مسئله نقض بشود، همین تماس‌ها یا ملاقات‌ها هم محدود خواهد شد. پس از آن هم در واقع خانواده‌ها یا همسران و یا مادرانی که با رسانه‌ها مصاحبه‌هایی کردند، بلافاصله با آنها تماس گرفته شده است. هم از طرف مقامات قضایی و هم از طرف مقامات اطلاعاتی و یا حتا خود زندانی را مجبور کردند که با خانواده‌اش تماس بگیرد و به آنها بگوید که به نفع فرد بازداشت‌شده است که اینها مصاحبه نکنند. در واقع این همان روشی است که گفتم، این که از انتشار اطلاعات و اخبار مربوط به نقض حقوق متهمان جلوگیری بکنند.

در مورد استعمال داروهایی که گفته می‌شود «روان گردان» است، در این بیانیه اظهار نگرانی شده است. گفته‌اند که به زندانیان به خصوص قبل از بازجویی، داروهای خاص می‌دهند. صحت‌این خبر را شما چه طور می‌توانید تأیید بکنید؟

البته همان طور که گفتم، در مورد این مسئله نمی‌شود اظهارنظر قطعی کرد. اما چند نشانه وجود دارد که می‌تواند ما را به صحت این مسئله برساند. به نظر می‌رسد که با چهره‌های سیاسی و فعالین سیاسی نمی‌شود با شکنجه‌های جسمی و یا فشارهای جسمی رفتار کرد. به دلیل این که هم سابقه‌ای در این زمینه دارند و هم احتمالاً روحیه‌ی مقاومت در آنها تقویت می‌شود. و البته آثاری هم بعدها خواهد داشت. بهرحال روزی که اینها آزاد بشوند، این مسایل را بازگو خواهند کرد. در نهایت چیزی که برای طراحان این سناریو مهم است، این است که این افراد به لحاظ روانی و به لحاظ اعتقادی به جایی برسند که آنچه آنها می‌گویند را تکرار بکنند. این مسئله در نهایت یک مسئله‌ی کاملاً روانی و اعتقادی است و به نظر می‌رسد که شکنجه‌ی جسمی در مورد آنهایی که می‌خواهند ازشان اعتراف بگیرند، کارکردی نداشته باشد و خیلی هم تضمین شده نباشد. از این جهت به نظر می‌رسد استفاده از به اصطلاح داروهای روان‌گردان و یا قرص‌های مخصوص امر بعیدی نباشد. همچنین در تحقیقات پزشکی که در برخی از رسانه‌ها و وبلاگ‌ها منتشر شده است، برخی از پزشکان هم اظهارنظر کردند که این زندانیانی که در دادگاه نشان‌ داده‌اند و در مدت کمی حجم زیادی وزن کم کرده‌اند، این هم می‌تواند یکی از آثار این مسئله باشد. یعنی یکی از آثار استفاده از این قرص‌های روان‌گردان از لحاظ پزشکی همین وزن کم کردن زیاد است. البته خانواد‌ه‌ها هم در صحبت‌هایی که با اینها داشتند، در ملاقات‌هایی که با آنها داشتند و آنها را دیده‌اند، همگی تصریح کرده‌اند که نوع صحبت‌کردن، نوع ادبیات و نوع رفتاری که عزیزان‌شان داشتند، از چیزی که قبلاً در آنها سراغ داشتند کاملاً متفاوت بوده و تقریباً همگی ابراز کرده‌اند که در این تماس‌ها و ملاقات‌ها با آدم‌های دیگری مواجه شدند. خب این مسئله هم می‌تواند حکایت از این داشته باشد که این یک امر سازماندهی شده یا یک امر سیستماتیکی باشد که در مورد همه‌ی اینها اعمال شده است.

در روزهای ابتدای اعتراضات‌، تعداد زیادی از بازداشت‌شدگان عنوان "مفقودشده" داشتند. یعنی اسم‌شان نه در بازداشت‌شدگان بود و نه در کشته‌شدگان. آیا هنوز هم هستند کسانی که مفقود باشند و خانواده‌ها ندانند که آنها کجا هستند ؟

از سوی کمیته‌ای که آقایان موسوی و کروبی تشکیل داده‌اند، پیش از این اعلام شد که تعداد مفقودشدگان بالغ بر ششصد نفر است. وقتی خود سخنگوی قوه قضاییه چهارهزار دستگیری را اعلام می‌کند که به نظر ما بیش از اینها بازداشت شده‌اند، طبعاً با توجه به تعدد نهادهایی که امر بازداشت و برخورد با معترضان را برعهده داشتند، این اطلاعات ممکن است با همدیگر همخوانی نداشته باشد و تعدادی نتوانند از سرنوشت عزیزان‌شان اطلاعاتی به دست بیاورند. ولی من اطلاع مشخصی ندارم که آیا آن تعدادی که بیش از ششصد نفر اعلام شده‌اند، خانواده‌هایشان اطلاعی از وضعیت‌شان پیدا کرده‌اند یا این که هنوز نتوانسته‌اند اطلاعی به‌دست بیاورند. ولی فکر می‌کنم هنوز تعدادی باشند که از سرنوشت عزیزان‌شان اطلاعی در دست نداشته باشند.

یکی از اعضای کمیته‌ی پیگیری که مجلس برای بازداشت‌شدگان تشکیل داده است، اعلام کرده که بعضی از افراد بازداشت‌شده، خودشان را با نام جعلی معرفی کرده‌اند و به همین دلیل الان خانواده‌هایشان سرگردانند. آیا چنین چیزی می‌تواند صحت داشته باشد؟

البته در محیط زندان این مسایل قابل پیش‌بینی و قابل توجه است و این در عرف بازداشتگاهها و زندانها مسبوق به سابقه است و ممکن است اسامی تعدادی هم به این دلیل مشخص نباشد. ولی در مورد زندانیانی که به جرائم سیاسی بازداشت ‌می‌شوند و این نوع اتهامات عقیدتی به آنها زده می‌شود، به این مسئله کمتر می‌شود توجه کرد. در عین حال ما نباید فراموش کنیم که مسئله‌‌ی اصلی در این بی‌اطلاعی، عدم امکان تماس بازداشت‌شدگان با خانواده‌ها هست، که در بازداشتگاه‌های متعددی هستند. در واقع این یک نوع صحبت ناجوانمردانه است که بخواهند مسئله‌ی بی‌اطلاعی خانواده‌ها را به این شکل توجیه بکنند.

مصاحبه‌کننده: میترا شجاعی

تحریریه: داود خدابخش

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه