1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

اشتباه در قضاوت فوتبال و معضل سر زبان افتادن · گپی با بابک رفعتی

۱۳۹۰ خرداد ۶, جمعه

رقابت‌های فصل جاری بوندس‌لیگا با برگزاری دیدار حذفی رفت و برگشت میان بوندس‌بوخوم و مونشن‌گلادباخ و ماندن گلادباخ در لیگ دسته اول خاتمه یافت. گفتگویی با بابک رفعتی، داور بوندس‌لیگا، درباره فصلی که گذشت و اشتباهات داوران.

https://p.dw.com/p/11P3X
بابک رفعتی
بابک رفعتیعکس: picture-alliance/Eibner-Pressefoto

دویچه وله: فصل ۲۰۱۱ / ۲۰۱۰ بوندس لیگا به پایان رسید. به عقیده‌ی فوتبال‌دوستان آلمان، این فصل فصلی عجیبی بود، چون تیم‌هایی مانند بوروسیا دورتموند، هانوفر و ماینس جزو پنج تیم نخست جدول قرار گرفتند و اتفاقات دور از انتظار زیادی رخ می‌داد. نظر شخصی شما در مورد این فصل چیست؟

بابک رفعتی: البته مردم این صحبت را می‌کنند، چون امسال تیمی قهرمان شد که که چندین و چند سال بود که اول نشده بود. تا به‌حال همیشه در طی این چندسال بایرن مونیخ یا برمن اول می‌شدند. از این نظر باید بگویم که برای تماشاچیان خیلی هیجان داشت و همان طور که گفتم، امسال تیمی برد که هیچ کس فکرش را نمی‌کرد. بنابراین فکر می‌کنم که امسال واقعاً با سال‌های پیش خیلی فرق داشت. البته من به‌عنوان داور بیطرف هستم. به خاطر این به نظر من هر تیمی اگر بهترین تیم باشد، باید نهایتاً اول شود.

ارزیابی‌تان از دیدگاه داوری به چه صورت است؟

اگر بخواهم از خودم صحبت کنم، باید بگویم که امسال سال چندان خوبی برای من نبود. نیم‌فصل اول همه چیز معمولی بود. در نیم‌فصل دوم، دو بازی داشتم که در یک بازی دو اشتباه کردم که دیدار میان نورنبرگ و مونشن‌گلادباخ بود. بازی دوم هم خیلی بدشانسی آوردم و آن این که داور خطی توپی را که هنوز جلوی خط بود و در تصاویر تلویزیونی هم معلوم بود که اصلا پشت خط نیست، گل اعلام کرد. خب اسم آدم در تلویزیون و روزنامه‌ها مطرح می‌شود و همه می‌گویند چه جوری می‌شود که آدم چنین صحنه‌ای را گل ببیند. ولی باید بگویم که داور هم انسان است و با چشم نگاه می‌کند و ممکن است که اشتباه ببیند. در این صحنه هم داور خطی اشتباه دید، اما مسئولیت نهایی با داور وسط است که در این مورد، من بودم. و چون من هم یک هفته‌ی قبل در بازی نورنبرگ اشتباه کردم، به‌هرحال اسمم در روزنامه‌ها زیاد نوشته ‌شد. اما در ورزش همیشه برد و باخت وجود دارد. از این نظر است که در آلمان می‌گویند به جلو نگاه می‌کنیم، چون این لحظه باز از صفر شروع می‌شود و امیدواریم که سال نو بهتر شود.

همان طور که اشاره کردید، داورها هم در یک تیم باید با هم کار کنند و به یکدیگر اطمینان و اعتماد کامل داشته باشند. شما به کمک داورتان اطمینان داشتید و سرانجام چنین مشکلی به‌وجود آمد. حالا در پی بررسی و تحلیل این مشکل به چه نتیجه‌ای با همکارانتان رسیدید، چه گونه راجع به این اتفاق و این اشتباه صحبت کردید و کلاً با آن کنار آمدید؟

ما همیشه بعد از بازی، هم با داور خط و هم با آن کسی که می‌آید به ما شماره می‌دهد، درباره‌ی این صحنه‌ها صحبت می‌کنیم. این هم صحنه‌ای بود که آدم فقط می‌تواند بگوید که چشم این صحنه را اشتباه دیده است. من هم هرچه از او سئوال کردم که آخر تو این صحنه را چرا به‌عنوان گل دیدی، گفت من هر بار این فیلم را عقب و جلو می‌برم، بازهم مانده‌ام که چرا من توپ را پشت خط دیدم و فکر کردم گل است. یعنی آدم نمی‌تواند دلیلش را پیدا کند که چرا این جوری شد. تنها کاری که ما کردیم این که صحبت کردیم و آخرش هم گفتیم که هر وقت آدم صددرصد مطمئن نیست، بهتر است که تصمیم نگیرد. بهترین کار این است که به‌عنوان داورخطی با این پرچمی که در دستش هست، اصلاً هیچ کاری نکند. حتی در مورد داور هم همین طور است. وقتی آدم صددرصد مطمئن نیست، بهترین کار این است که بگذارد بازی ادامه داشته باشد و بازی را قطع نکند. چون بیش‌تر اشتباه‌ها همیشه با این اتفاق می‌افتد که آدم بازی را قطع می‌کند، چه به‌عنوان داور که سوت می‌زند چه به‌عنوان داور خطی موقعی که پرچم را بالا می‌برد. واقعاً ثابت شده که آدم هرچه کمتر در بازی دخالت کند، نهایتاً بهتر است. ممکن است که بازهم اشتباه کند. اما در مجموع آدم یاد می‌گیرد که هرچه کمتر در بازی دخالت کند، نهایتاً کمتر هم اشتباه می‌کند. ما همیشه بازی را پس انجام دیدار و همچنین در کلاس‌هایی که هر شش ماه یکبار داریم، آنالیز می‌کنیم. اما هرچه قدرهم که ما صحبت کنیم، بازهم در بازی‌های دیگر به‌هرحال اشتباهی اتفاق می‌افتد. جایی که انسان کار می‌کند، همیشه امکان اشتباه هست.

به عقید‌ه‌ی شما فصلی که به پایان رسیده، تا چه مقدار تحت شعاع اشتباهات داوری در جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی قرار داشت؟

نمی‌شود اینطور به قضیه نگاه کرد. چون همانطور که گفتم اشتباه همیشه در بازی هست و نمی‌توان گفت که چون در جام جهانی این همه اشتباه شد، پس ما هم در بوندس لیگای آلمان اشتباه کردیم. به نظر من این دو ربطی به یکدیگر ندارند. زمانی شما می‌بینید که مثلاً ممکن است از نظر داوری جام جهانی خیلی خیلی خوب باشد، اما در بوندس لیگا بد باشد. تنها چیزی که باید به آن توجه کرد و من همیشه می‌گویم، این است که ما به‌عنوان داور باید واقعاً از اشتباهات خود بیاموزیم تا در دفعات بعد تکرار نشود. ولی خب اشتباه همیشه ممکن است که اتفاق بیافتد. شما حتی فوتبالیست‌ها را ببینید؛ مربی‌شان قبلاً برای آنها تاکتیک را تعیین می‌کند که این کار را بکنید یا نکنید. اما در نهایت شاید در پی اشتباهی کوچک گلی به ثمر برسد.

Babak Rafati Schiedsrichter Bundesliga Fußball Flash-Galerie
عکس: AP

در همین راستا و در زمینه‌ی کاهش اشتباهات داوری، سالیان سال است که درباره‌ی استفاده از ابزاری مانند توپ هوشمند یا اثبات ویدئویی صحبت می‌شود. نظر شخصی شما در مورد استفاده کردن از این ابزار کمکی برای کاهش اشتباهات چیست؟

در اصل می‌توان گفت که همه‌ی کسانی که در فوتبال هستند، اعم از فوتبالیست‌ها، مربی‌ها و حتی داورها، همیشه گفته‌اند که خواهان توپی هوشمند هستند که اگر خورد به تیر و آمد روی زمین، در رابطه با این که توپ پشت خط است یا جلوی خط است، بتواند به ما کمک کند و به ساعت داور سیگنال بدهد که این توپ پشت خط بود یا جلوی خط. همه واقعاً در فوتبال چنین چیزی را می‌خواهند. تنها چیزی که هست این که تا به‌حال هنوز سیستمی که صددرصد کار کند، ابداع نشده است. البته توپ‌هایی را تست کردند، مثلا در جام جهانی جوانان، اما صددرصد کمک نکرده است. هنوز دارند روی آن کار می‌کنند. ما در جام جهانی هم چنین صحنه‌ای را داشتیم، در بازی آلمان با انگلیس، که همه می‌گویند انتقام ۱۹۶۶ بود. اما در اصل خب هیچ کس این جور صحنه‌ها را دوست ندارد و آن لحظه برای داور از همه بدتر است. در رابطه با ویدئو که شما به آن اشاره کردید، همیشه می‌گویند فوتبال ورزشی‌ست که باید همین طور بدون ویدئو اجرا شود. چون اگر آدم بخواهد مدام بازی را متوقف کند، به کاراکتر فوتبال اصلا نمی‌خورد.

یکی از خاطرات به‌یادماندنی شما در فصل اخیر یقیناً حضورتان در دیدار نیمه نهایی لیگ قهرمانان باشگاه‌های اروپا بین تیم‌های رئال مادرید و بارسلونا در شهر مادرید بود. شما در این بازی نقش داور خط دروازه را برعهده داشتید. نقشی که در سایر لیگ‌های آلمان و اروپا عرف نیست. لطفا در مورد خاطره‌تان از این بازی برایمان تعریف کنید.

در بازی‌های لیگ قهرمانان باشگاه‌های اروپا یا لیگ اروپا، اکنون یک سال و نیم است که داور پشت دروازه را دارند تست می‌کنند. یعنی تا به‌حال همیشه چهار داور برای لیگ قهرمانان و لیگ اروپا داشتند اما الان داورها را شش نفر کرده‌اند. یعنی دو داور می‌روند پشت یک گل می‌ایستند و مواظب هستند که اگر در محوطه‌ی جریمه، بازیکنی بازیکن دیگری را نگه دارد یا موقعی که ضربه‌ی کرنر ارسال می‌شود در اصل می‌گویند دو چشم پشت دروازه می‌توانند کمک کنند که این قدر بازیکنان همدیگر را در محوطه‌ی جریمه نگه ندارند. این یک دلیلش است. دلیل دوم این است که یک موقعی اگر توپ برود توی گل، آدم بتواند از نزدیک، چون کنار دروازه ایستاده، بهتر ببیند که توپ واقعا درون دروازه است یا نه. همان طور که گفتم البته این هنوز در مرحله‌ی آزمایشی است که این کار را می‌خواهند سال دیگر در جام اروپایی در لهستان و اوکرائین انجام دهند. البته من در این بازی پشت دروازه بودم با داور ولفگانگ اشتارک که در آلمان شماره یک است. من تا به‌حال در چند بازی لیگ قهرمانان داور پشت دروازه بودم، اما خب این بازی خیلی بازی جالبی بود.

از دیگر ویژگی‌ها و فضای حاکم در این دیدار برایمان بگویید!

می‌شود گفت که بازی خیلی سختی بود، کلاً برای همه و برای هر شش داور. چون صحنه‌ها خیلی حساس بودند و کم اتفاق می‌‌افتد که دو تیم از یک کشور مقابل یکدیگر در لیگ قهرمانان بازی کنند. سه روز پیش از آن هم همین دو تیم در فینال جام حذفی روبروی هم قرار گرفتند که با پیروزی و قهرمانی مادرید پایان گرفت. از این نظر ما می‌بایست خیلی مواظب بودیم تا صحنه‌هایی که در بازی فینال جام حذفی بود، اتفاق نیفتد و درگیری میان بازیکنان دو تیم پیش نیاید. می‌توانم بگویم که واقعا خیلی بازی جالبی بود و خیلی هم سخت بود برای هر شش داور. چون در نیمه‌ی اول، دروازه‌بان ذخیره‌ی مادرید که بیرون نشسته بود، حتی کسی را کتک زد و داور چهارم که بیرون می‌ایستد و مواظب مربی‌ها هست، این صحنه را دید و بنابراین داور به این بازیکن کارت قرمز داد. می‌شود گفت که بازی واقعاً خیلی خیلی خشن بود، اما به نظر من می‌توان با آنالیز دیدار دید که داوران کنترل بازی را خوب در دست داشتند. به هر حال تجربه‌‌ای فراموش‌نشدنی‌ بود.

شما الان بیش از ده سال است که در عرصه‌ی لیگ‌های دسته اول و دوم آلمان به‌عنوان داور فعال هستید. چه هدف‌های دیگری را برای خودتان تعیین کرده‌اید و چه قدم‌های دیگری را می‌خواهید در طول سال‌های آینده بردارید؟

من البته امیدوارم که چند سال دیگر بتوانم در بوندس لیگا داوری کنم و سال به سال بهتر شوم. در سطح ملی یعنی در بوندس‌لیگا امیدوارم که تا پایان سن مجاز برای داوری که ۴۷ سالگی است، سوت بزنم. اما الان کم کم دارند داوران جوانان جلو می‌آیند و ممکن است سه چهار سال دیگر داوران جوان بیآیند و من بروم بیرون. اما خب سعی می‌کنم تا جایی که می‌توانم و با تجربه‌ای که دارم، ادامه دهم. می‌توانم بگویم ادامه کار در سطح بین‌المللی سخت است، چون داورهای خیلی خوبی ما در جهان داریم که آدم نمی‌تواند خودش را به آن‌ها برساند، چون چندین و چند سال است که در رقابت‌های مختلف جهانی از جمله جام جهانی داوری می‌کنند. با وجود این راضی هستم و خوشحال که کار را تا به اینجا کار رسانده‌ام. فکر نکنم که در سطح بین‌المللی بتوانم یکی دو پله بالاتر بیایم که در بازیی مثل رئال مادرید و بارسلونا سوت بزنم. اگر بتوانم چند سال دیگر باز در بوندس‌لیگا سوت بزنم، خیلی راضی هستم.

مصاحبه‌گر: فرید اشرفیان
تحریریه: شهرام احدی