اختلاف در رهبری سوسیالیستهای فرانسه
۱۳۸۷ آبان ۲۷, دوشنبهسگولن رویال که به عنوان نامزد حزب سوسیالیست فرانسه در انتخابات ریاستجمهوری اخیر این کشور در برابر ٰنیکولا سرکوزیٰ از حزب ٰجنبش برای اتحاد مردمیٰ شکست خورد، گروههای رقیب را سبب ایجاد شرایط ناگوار کنونی معرفی کرده است.
روزنامههای اروپایی موضوع کنگره اخیر این حزب را را با دقت دنبال کردهاند:
روزنامهی فیگارو که در پاریس منتشر میشود در تفسیری در روز هفدهم نوامبر در این مورد از جمله نوشت: «هنوز مشخص نیست که آیا روزی فرا خواهد رسید که رهبران حزب سوسیالیست فرانسه به هم علاقمند شوند یا نه. آنچه امروز مشخص است این است که آنها تا کنون این قدر از هم متنفر نبودهاند. این اقدامات آنها اما احمقانه است. خودپرستیها و دشمنیها حزب سوسیالیست فرانسه را به شرایط خطرناکی میکشاند. خانم ٰسگولن رویالٰ، نامزد حزب سوسیالیست فرانسه در انتخابات ریاست جمهوری این کشور، در موضعگیریهایش سرسخت باقی مانده و رقیب او خانم ٰمارتین اوبریٰ، شهردار شهر لیل نیز در موضع خود پابرجاست. در شرایط موجود امکان نزدیک شدن مواضع این دو به هم به هیچ وجه وجود ندارد. در چنین شرایطی اگرچه کلماتی مثل انشعاب در کنگرهی حزب بر زبان کسی جاری نشد، اما همهی شرکتکنندگان در کنگره به چنین کلمهای فکر کردند.»
مفسر روزنامهی فرانسوی ِ «لاکروا» که در پاریس منتشر میشود، نیز در مورد اختلافات در حزب سوسیالیست فرانسه از جمله نوشت: «اختلافات در حزب سوسیالیست فرانسه، در کنگره اخیر این حزب در رمس، خبری ناخوشایند است. ناخوشاند بخاطر شرایط دموکراسی در فرانسه، زیرا تعادل سیاسی گویا در این جامعه حفظ نمیشود و قبول دیدگاههای اقلیت سیاسی هنوز به اندازه کافی رعایت نمیگردد. البته نگرانیها کمتر میبود اگر اختلافات درونی در حزب سوسیالیست فرانسه، برای شفافسازی دیدگاهها میان شاخههای فکری مختلف در داخل حزب بود. مثلا شفافسازی میان نظرگاههای اصلاحطلبانه و نظرگاههایی که مخالفت خود را با لیبرالیسم افراطی اعلام میکنند. چنین برخوردهای نظری در درون احزاب میتواند جامعه را به پیش برند، اما برخوردهای درونحزبی در حزب سوسیالیست فرانسه تنها به گنگی عمومی انجامیده است و سودی برای جامعه ندارد.»
و روزنامهی «بازلر تسایتونگ» نیز در همین مورد نوشت: «سگولن رویال، با ژستهای تحریکآمیز، خود را ٰتونی بلرٰ و ٰباراک اوباماٰی حزب سوسیالیست فرانسه معرفی میکند. او به عمق موقعیت فاجعهآمیز در درون حزب خود میپردازد و مشکلات را نشان میدهد. او خواستار نوگرایی عمیق در درون حزب است. اما گویی خانم ٰسگولن رویالٰ خود هیچ مسئولیتی در قبال این نارساییهای درون حزبی نداشته است. او با رفتار خودبزرگبینانهاش رفقا را پند میدهد که رفتارشان را با آنچه او صحیح تشخیص میدهد، مطابقت دهند. در مقابل سیاست غلط خانم رویال، سیاست مخالفان او نیز صحیح نیست، زیرا تنها مخالفت با ٰسگولن رویالٰ دردی را دوا نمیکند. باید برنامهای داشت و برای تحقق آن کوشید و به مخالفت بسنده نکرد. به همین جهت است که خانم رویال بخت فراوانی دارد که جنبش مخالفان را به رهبری خانم ٰمارتین اوبریٰ ناکام سازد و در راس حزب از یار قدیمی خود ٰفرانسوا آلاندٰ نیز انتقام بگیرد، که برای بار دوم به هنگام نیاز او در جبههی مخالفان، یعنی جبههی ٰبرتران دلانوئهٰ قرار گرفت.»