آیا ایران واردکنندهی نفت میشود؟
۱۳۸۸ آبان ۵, سهشنبهبر اساس برنامه پنجم توسعه، که از ابتدای سال ۱۳۸۹ اجرایی میشود جمهوری اسلامی باید تولید نفت خود را روزانه به پنج میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه در روز افزایش دهد. از چهار سال پیش میزان تولید نفت سیری نزولی داشته و به کمتر از چهار میلیون بشکه در روز رسیده است. روز دوشنبه چهارم آبانماه ۸۸ وزیر نفت مسعود میرکاظمی در اهواز گفت، برای دست یافتن به هدفهای برنامه پنجم توسعه «هر سال لازم است علاوه بر جبران افت تولید سالانه مخازن نفتی، تولید اضافه تری نیز داشته باشیم.» به گزارش روابط عمومی وزارت نفت، میرکاظمی همکاری بخش خصوصی را برای دست یافتن به این هدفها ضروری عنوان کرده است.
کاهش تولید و صادرات نفت خام
همزمان با سخنان وزیر نفت در اهواز که به مناسبت تعمیر و بازسازی دو دکل حفاری ایراد شد بانک مرکزی جمهوری اسلامی گزارشی در مورد وضعیت تولید و صادرات نفت خام در سالهای اخیر منتشر کرده است. بنابر این گزارش متوسط تولید نفت از ۴ میلیون و ۱۰۶ هزار بشکه در روز در سال ۸۴ به حدود ۳ میلیون و ۹۴۶ هزار بشکه در روز در سال گذشته کاهش یافته. میزان صادرات نفت در سال ۸۴ نیز ۲ میلیون و ۶۹۱ هزار بشکه در روز بوده که در سال ۸۷ به ۲ میلیون و ۳۱۰ هزار بشکه تنزل پیدا کرده است. این کاهش نسبت به سال پیش از آن بیش از هشت درصد بوده است. دو عامل اصلی کاهش صادرات را افزایش مصرف داخلی و محدودیتهای اعمال شده از سوی اوپک برای کنترل قیمتهای جهانی ذکر میکنند. بهرهوری پایین مخازن و فرسودگی تجهیزات استخراج نفت یکی دیگر از عوامل مهم کاهش تولید به شمار میرود. جمهوری اسلامی برای تعمیر، نگهداری و تجهیز تاسیسات نفتی خود محتاج سرمایه-گذاریهای عظیمی است که برای دست یافتن به آنها، به ویژه در شرایط تحریم، با مشکلات فراوانی روبروست.
کمبود سرمایهگذاری خارجی
محافل اقتصادی بینالمللی جمهوری اسلامی را یکی از پر ریسکترین کشورهای جهان برای سرمایهگذاریهای خارجی معرفی میکنند. بیثباتی در سیاستهای کلان اطمینان لازم را برای فعالیت درازمدت شرکتهای خارجی فراهم نمیکند. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی که اول آبانماه منتشر شد به این نتیجه رسیده که صنعت نفت به دلیل «افزایش چشمگیر مصرف داخلی» و «روند رو به استهلاك مخازن ایران» دچار کاهش صادرات شده. مطابق این گزارش «برای جبران این كاهش، صنعت نفت ایران نیاز به یك سلسله سرمایهگذاریهای اساسی و جدی دارد.» مرکز پژوهشها در گزارش خود میزان سرمایهگذاری لازم را سالانه چهار و نیم میلیارد دلار ارزیابی کرده و مینویسد «با توجه به رشد منفی سرمایهگذاری خارجی در كشور، تامین این میزان سرمایه بعید به نظر میرسد.»
سرمایههایی که وارد کشور نمیشوند
"بعید بودن" امکان تامین سرمایهی لازم، از جمله به موانعی بازمیگردد که در راه جذب سرمایههای خارجی وجود دارد. در سالهای اخیر تفاوت میان حجم سرمایهگذاریهای خارجی که به تصویب رسیده با میزانی که واقعا جذب شده ابعاد این معضل را آشکارتر میکند. خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، ششم مهرماه سال جاری از قول بهروز علیشیری، رییس سازمان سرمایه گذاری و کمک های فنی و اقتصادی ایران، گزارش داد، در سال ۸۶ بیش از ۱۲ میلیارد دلار سرمایهگذاری به تصویب رسیده اما میزان کل سرمایهای که جذب شده یک و نیم میلیارد دلار بیشتر نبوده است. بهروز علیشهری گفته است «یکی از نقاط ضعف و شکاف بین سرمایه گذاری مصوب و سرمایه گذاری جذب شده فرآیند گردش کار و نظام اداری در کشور است.» او میگوید «سرمایه گذاران پس از ورود به کشور با مشکلات متعددی مواجه می شوند.» یکی دیگر از موانع به مشکلات پیش از ورود سرمایههای خارجی مربوط است که قطعنامههای تحریمی شورای امنیت سازمان ملل در آن نقشی تعیین کننده دارد.
سناریوهای مختلف آیندهی نفت
مرکز پژوهشهای مجلس برای آیندهی تولید و صادرات نفت سه سناریوی مختلف پیشبینی و آنها را «خوشبینانه، پایه و بدبینانه» طبقه بندی کرده است. بر اساس بررسیهای این مرکز در حالت بدبینانه «صادرات نفت خام ایران تا ۸ سال آینده به صفر خواهد رسید و ایران از یك كشور صادركننده نفت به یك كشور واردكننده آن تبدیل خواهد شد كه با در نظر گرفتن سناریوی پایه، این زمان به ۱۶ سال افزایش خواهد یافت.» در صورت ادامه شرایط موجود وضعیت صنعت نفت ایران در حالت «خوش بینانه» نیز چندان روشن نخواهد بود. جمهوری اسلامی در صورتیکه بتواند سرمایههای لازم را برای توقف روند نزولی صادرات نفت خام تامین کنند و میزان آن را ثابت نگه دارد، باز هم قادر به حفاظت از جایگاه کنونی خود در بازار جهانی نخواهد بود.
چشمانداز مبهم اقتصاد بدون نفت
سهم ایران از سبد نفتی اوپک در سال گذشته اندکی بیش از ۱۲ درصد بوده است. به نظر مرکز پژوهشهای مجلس، با در نظر داشتن افزایش تولید کشورهای عضو اوپک، سهم ایران با حفظ میزان تولید کنونی، تا سال ۲۰۳۰ میلادی به کمتر از نصف کاهش پیدا میکند. این سناریوی خوشبینانهی وضعیت تولید و صادرات نفت ایران، و شرط تحقق آن تامین چهار و نیم میلیارد دلار سرمایه گذاری سالانه است. با توجه به میزان سرمایه جذب شده در دو سال گذشته این سناریو نیز با واقعیت فاصلهی بسیاری دارد؛ کل سرمایههای خارجی که جمهوری اسلامی در سالهای ۸۶ و ۸۷ موفق به جذب آنها شده اندکی بیش از سه میلیارد دلار بوده است که ۶ میلیارد دلار کمتر از سرمایهایست که برای حفظ میزان تولید و صادرات کنونی نفت نیاز دارد. وضعیت تولید و صادرات نفت، جمهوری اسلامی را در موقعیتی بغرنج قرار داده است. کاهش سهم ایران از سبد نفتی اوپک میتواند به تنزل جایگاه جمهوری اسلامی در معادلات منطقه و جهان منجر شود و به صفر رسیدن صادرات نفت برای کشوری که درآمد اصلی ارزی خود را از این راه به دست میآورد چشمانداز روشنی ترسیم نمیکند.
BK/MM