آوای زن در ميان مردسالاران
۱۳۹۹ آبان ۳۰, جمعهپدر ماهشرف خانم كردستانی مشهور به مستوره اردلان از خوشنويسان و فرهيختگان محل و مادرش از نجيبزادگان بود و هردو بر خلاف هنجارهای حاكم مردسالارانه، برای آموزش و پرورش دخترشان كوشش بسيار كردند.
او در كنار زبان كردی، ادبيات فارسی و عربی را نزد آموزگاران سرخانه آموخت و خوشنويسی را از پدرش فرا گرفت.
۱۷ ساله بود كه فرماندار سنندج پدرش را به زندان انداخت و ماهشرف را به پيوند زناشويی با خود مجبور ساخت. از آن پس نام "مستوره اردلان" را پذيرفت و با تخلص "مستوره" میسرود.
اگرچه فرماندار خسرو خان او را به زور به همسری گرفته بود اما چون دست بلندی در ادبيات داشت، مستوره با او آشتی كرد و با اينكه "زن دوم" بود خرسند از اين بود كه میتوانست همه وقتش را صرف نويسندگی و سرايش كند.
سرودههای او در "سبک بازگشت" بيشتر به سبک عراقی و غزلياتش به شعر سعدی نزديكند و خواننده را كمتر متوجه سراينده آن كه زنی درگير جامعه مردسالار است، میكنند اما گاه برای دفاع به ستايش خود میپردازد كه:
"من آن زنم كه به ملک عفاف صدر گزينم
ز خيل پردگيان نيست در زمانه قرينم
به زير مقنعه ما را سریست لايق افسر
ولی چه سود كه دوران نموده خوار چنينم".
از آنجا كه بيشتر نوشتههای او از ميان رفته نه آگاهی دقيقی از زندگیاش در دست است و نه میتوان تصوير جامعی از آثار او ارائه داد.
از ديوان او كه بيش از ۱۰ هزار بيت بوده حدود ۲ هزار بيت باقی مانده و از آثار ديگرش "تاريخ كردستان" است كه در آن كوشيده پيشينه تيرهها و طايفههای گوناگون كردستان را بيان كند؛ اگرچه به شيوه تاريخنويسی گذشتگان، سرآغاز كار را به اسطورهها و افسانه ضحاک پيوند میدهد:
"وارستگان تيغ سياست از بيم ضحاک ناپاک در شبان تار گريخته و در بيابان و كوهسار سخت پنهان آمدند. قول آن است كه يكی از آنها موسوم به كُرد بوده و عموم اكراد از نسل آن نيکنهاد به وجود آمدند".
۳۰ ساله بود كه همسرش درگذشت و او كه ديگر پشتيبانی نداشت به عثمانی پناه برد.
مستوره كردستانی در ۴۲ سالگی در اربيل در كردستان عراق كنونی درگذشت.