آلمان و فرانسه؛ دشمنانی که با یکدیگر دوست شدند
۱۳۹۱ بهمن ۷, شنبهپیمان دوستی میان دو کشور آلمان و فرانسه در ۲۲ ژانویهی سال ۱۹۶۳ از سوی ژنرال شارل دوگل، رئیس جمهوری وقت فرانسه، و کنراد آدناور، صدراعظم وقت آلمان، در پاریس به امضا رسید. آشتی بین این دو "دشمن پیشین، راه را برای همکاریهای مشترک این دو کشور در خصوص اجرای برنامههای سازنده در زمینههای امنیتی، تبادل دانشجو و جوانان، اتخاذ سیاست خارجی و فرهنگی گشود.
صلح تضمینشده در اروپا
به باور مدیر مجلهی "اسناد"، ژرار فوسیه، دوستی بین آلمان و فرانسه به این دلیل اهمیت دارد که "نشان میدهد، صلح در اروپا ممکن است". به گفتهی فوسیه که در نشریهی خود اسناد و مدارک این "همکاری غیرمتعارف" را به چاپ میرساند، آغاز این دوستی چندان ساده نبود: «پیمان الیزه هنگامی بسته شد که بسیاری هنوز از "میراث دشمنیها" و حفظ آنها در اروپا سخن میگفتند.»
فوسیه معتقد است که نتایج اجرای موفقیتآمیز این پیمان، پس از پنجاه سال نشان میدهند که کشورهای دیگر نیز میتوانند برای پایان دادن به روابط خصومتآمیز با سایر دولتها از آن به عنوان "سرمشق" استفاده کنند.
این موضوع دستمایهی کتاب اشتفان زایدندورف، با عنوان "رابطهی آلمان و فرانسه به عنوان الگوی نظمی صلحآمیز"، نیز هست. زایدندورف در این کتاب که در "نهاد روابط بین آلمان ـ فرانسه" منتشر شده، به آن دسته از موازین و اصلهای پیمان الیزه میپردازد که میتوانند در پایان دادن به رابطهی خصمانه بین دو کشور همسایه موثر واقع شوند. زایدندورف در این راستا به مادهای در پیمان الیزه اشاره میکند که دیدارهای مرتب نمایندگان این دو کشور را در تمامی زمینهها پیشبینی کرده است. او میگوید: «شرکت در این دیدارها اجباری بود.»
این وظیفه حتی در مواقعی که روابط دو کشور چندان دوستانه نبود و "نمایندگان ترجیح میدادند با هم روبرو نشوند"، رعایت میشد. به گفتهی زایدندورف، این نمایندگان گاهی هم موضوعی برای بحث نداشتند. با این حال این دیدارها "فرصتی بود که دو کشور از مواضع یکدیگر در موارد گوناگون باخبر شوند. از آن گذشته حضور خبرنگاران و روزنامهنگاران بود که همیشه پس از این دیدارها پرسشهایی دربارهی مسائل مورد گفتوگو مطرح میکردند. یعنی هر دو طرف زیر فشار بودند که در مورد این و آن مسئله به توافق برسند".
به نظر زایدندورف، اصل "دیدار و گفتوگوهای مرتب" که تا به امروز هم بین آلمان و فرانسه پا برجاست، از جمله مواردی است که کشورهای دیگر میتوانند در جهت بهبود رابطهی غیردوستانهی خود با کشور همسایه به کار بندند.
جوانان، نمایندگان صلحی پایدار
برای امضاکنندگان پیمان الیزه، در کنار برقراری رابطهی سیاسی دوستانه تشکیل و تقویت نهادهای مدنی که جوانان در پیشبرد مقاصد آنها سهم تعیینکنندهای داشتند، نیز از اهمیت ویژهای برخوردار بود. از این رو در ۵ ژوئن ۱۹۶۳ "کارگاه جوانان آلمانی ـ فرانسوی" بر اساس مفاد این پیمان تاسیس شد. در دستور کار این کارگاه، برگزاری دیدارها و اجرای برنامههای مشترک بین جوانان دو کشور قرار داشت.
بر این پایه، بیش از ۸ میلیون جوان فرانسوی و آلمانی در چارچوب ۳۰۰ هزار برنامهی متنوع با یکدیگر آشنا شدند و در شکلگیری روابط دوستانه دو کشور سهم مهمی ایجاد کردند: «ویژگی کارگاه جوانان آلمانی ـ فرانسوی در این بود که دولتها حق دخالت در امور آن را نداشتند و نمیتوانستند به عنوان مثال آن را منحل کنند. در واقع این نهاد، از نظر سیاسی و حقوقی مستقل و غیروابسته به دولتهای آلمان و فرانسه بود.»
با اینحال تحکیم پایههای دوستی بین این دو کشور همواره با دشواریهای بسیاری همراه بوده است. به گفتهی ژرار فوسیه، وجود این مشکلها و غلبه بر آن، بر ارزش "نمونهوار شدن" این پیمان میافزاید. او در این رابطه میگوید: «اگر ما بتوانیم درستی این راه را به دیگران بهخوبی منتقل کنیم، آنوقت ممکن است برخی از کشورهای دیگر، مثل فلسطینیها و اسرائیل هم به این فکر بیفتند که زمان دستیابی به این پیشرفتها فرا رسیده است.»