آخرین روز احمدینژاد در آمریکا
۱۳۸۶ مهر ۵, پنجشنبهبه دنبال برخوردهای خصمانه و بحث انگیزی که رئیسجمهور ایران در دانشگاه کلمبیا و در مصاحبههای رسانهای با آنها مواجه شد، سرانجام در روز آخر اقامتش در نیویورک، احمدی نژاد در محیطی دوستانه با تعدادی از رهبران فرقه های منونایت، ژزوئیت و کویکر دیدار کرد. در میان مهمانداران، رهبران کاتولیک، انگلیکن، و بابتیست نیز شرکت داشتند. این نشست دو ساعته در کلیسای کوچکی در نزدیکی ساختمان سازمان ملل متحد صورت گرفت.
فرقههای کویکر و منونایت از لحاظ اعتقادی پاسیفیست یا آشتیجو محسوب میشوند. این فرقهها همواره و تحت هر شرایطی با جنگ مخالفت میورزند. سازمان دهندگان این جلسه نیز همین دو فرقه بودند. شرکتکنندگان، متشکل از صدوچهل تن از رهبران دینی فرقههای گوناگون مسیحی بودند.
به رهبران بهایی اجازهی شرکت در جلسه داده نشد
با وجود دعوت سازماندهندگان، هیچیک از رهبران مذهبی یهودی حاضر به شرکت در این جلسه نشده بودند. از سوی دیگر، رهبران بهایی اظهار تمایل کرده بودند که در این جلسه حضور داشته باشند اما احمدینژاد و هیأت نمایندگی ایران تهدید کرده بودند، در صورت شرکت بهاییان، آنها به دعوت، پاسخ منفی خواهند داد.
پرسشهای محترمانه و پاسخهای نرمتر
پدر روحانی آلبرت لوب، مدیر کمیتهی مرکزی منونایتها خطاب به آقای احمدی نژاد گفت: «ما می خواهیم احترام و پذیراییای را که شایستهی رهبر یک دولت است، بهجا بیاوریم.» در این جلسه با ملایمترین لحن و به نحوی که به احمدی نژاد برنخورد، پرسشهایی دربارهی هالوکاست، دولت اسراییل، برنامهی هستهای، و نقض حقوق بشر در ایران مطرح شد. احمدی نژاد نیز پاسخهای همیشگیاش را، این بار با زبانی دوستانهتر، بیان داشت. او گفت، نابودی یک دولت الزاماً از راه جنگ صورت نمیگیرد، چنانکه دولت اتحاد جماهیر شوروی با خواست مردم و بدون جنگ و خونریزی از صفحهی روزگار محو شد.
قصد رهبران دینی صلح طلب در آمریکا از این دیدار، فشار به دولت آمریکا بود تا تنها از راههای دیپلماتیک و آشتیجویانه اختلافات خود را با حکومت اسلامی ایران حل کند.
سیرک سیار محمود احمدینژاد
روزنامهی والستریت جورنال در سرمقالهی امروز خود می نویسد: «سیرک سـیار محمود احمدینژاد این هفته نمایش سیاسی خوبی را برصحنه آورد، اما این نمایش ِ خنده آور نباید ما را از پیام گستاخانهی پشت آن غافل کند: رئیسجمهور ایران باور دارد که دنیا ارادهاش را برای متوقف کردن برنامهی هستهای ِ کشور او از دست داده، و آمریکا نیز قادر نیست به تلافی کشتن سربازاناش در عراق قدمی بردارد. اکنون پرسش آن است که جورج بوش میخواهد در شانزده ماه باقی مانده از دورهی خدمتاش، چه اقدامی در این باره بکند.»