سیاست خارجی شاه به روایت تصاویر آرشیو خبرگزاری آلمان
از نگاه منتقدان، در چهل سالگی انقلاب اسلامی، حاصل سیاست خارجی ایران، تشنج، انزوا و تحریم اقتصادی بوده است و پاسپورت شهروندان ایران نیز ارزش چندانی ندارد. اما سیاست خارجی شاه چگونه بود و چه دستاوردی برای ایران داشت؟
از نگاه منتقدان، چهل سال پس از انقلاب اسلامی، حکومت جدید در عرصه سیاست خارجی خود ناکام بوده است. از نظر آنان، جمهوری اسلامی در جهان جز چند کشور که خود در وضعیتی مشابه به سر میبرند و چند گروه که در لیست گروههای تروریستی جای دارند دوستی ندارد. به دلیل سیاست اتمیاش در تحریمهای اقتصادی قرار دارد و پول ملی و پاسپورت شهروندانش نیز ارزش خود را از دست دادهاند. اما سیاست خارجی شاه چگونه بود؟
در دوران حکومت پهلوی جهان به دو قطب غرب به رهبری آمریکا و پیمان نظامی ناتو از یک سو و قطب شرق به رهبری اتحاد جماهیر شوروی و پیمان نظامی ورشو تقسیم شده بود. کشورهایی که از این دو بلوک پیروی نمیکردند نیز در "جنبش عدم تعهد" گرد آمده بودند. (عکس: ۱۴ آوریل ۱۹۶۲ محمد رضا پهلوی در کنار جان اف کندی، رئیس جمهور آمریکا در مانور نیروی دریایی در کارولینای شمالی)
ایران گرچه در دورانهای گوناگون وزیر خارجه داشت، اما سیاست کلان در عرصه خارجی توسط شاه تعیین میشد. سیاست خارجی شاه بطور واضح و روشن در چارچوب بلوک غرب و ضد کمونیستی تعریف میشد. (عکس: ۲۴ ژوئیه ۱۹۷۳، دیدار شاه و ریچارد نیکسون، رئیس جمهور آمریکا در کاخ سفید)
شاه در دوران سلطنت خود با تمامی روسای جمهور آمریکا دیدار و گفتگو داشته است. (عکس: یک سال پس از آغاز ریاست جمهوری دوایت آیزنهاور، شاه و همسر دوماش، ملکه ثریا در روز ۱۳ دسامبر سال ۱۹۵۴ به دیدار رئیس جمهور آمریکا رفتند.)
با آغاز ناآرامیها در ایران جیمی کارتر، رئیس جمهور آمریکا به ایران سفر کرد و ضمن "جزیره ثبات" خواندن ایران گفت:« هیچ کشور دیگری برای بررسی مشکلات منطقهای که مورد علاقه هر دو طرف ما نیز هست ارتباط نزدیکتری از ایران با ما ندارد و هیچ رهبر دیگری نزد من احترامی عمیقتر و رابطهای دوستانهتر ندارد». (عکس ۱۵ نوامبر ۱۹۷۷، سفر شاه و شهبانو به آمریکا که با اعتراضات دانشجویی همراه شد)
فرانسه بخصوص در دوران ریاست جمهوری والری ژیسکاردستن از دیگر شرکای مهم سیاست خارجی شاه بود. البته هنوز درباره نقش دولت فرانسه در نشست گوادلوپ که در بحبوحه انقلاب و اوایل دی ماه ۱۳۵۷ با حضور رهبران آمریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمان در مورد وضعیت ایران برگزار شد نقل قولهای ضد و نقیضی گفته میشود. (عکس: ۱۷ فوریه ۱۹۷۵، سفر شاه به سوئیس و دیدار با والری ژیسکاردستن)
یکی دیگر از ارکان سیاست خارجی شاه روابط نزدیک و دوستانه با کشورهای سلطنتی جهان بود. شاه در اردیبهشت سال ۱۳۳۸ برای بازدید عازم کشورهای بریتانیا، دانمارک و هلند شد. او در این سفر در روز ۱۶ اردبیهشت از مرکز پژوهشهای اتمی بریتانیا نیز دیدار کرد. (عکس: کمک به ملکه الیزابت برای پایین آمدن از کالسکه سلطنتی بعد از عبور از خیابانهای شهر لندن)
دیدار و ایجاد رابطه با خانوادههای سلطنتی در شرق آسیا نیز از دیگر اهداف سیاست خارجی شاه بود. او بطور مشخص به تایلند و مالزی نیز سفر کرده بود. (عکس: ژانویه ۱۹۶۸، از چپ: ملکه مالزی، محمدرضا شاه، دولی دولی یانگماها مولیا ساری پادوکابانگویدا یانگدی پرتوان آگونگ، پادشاه مالزی و فرح دیبا)
یکی از نکات جالب در سیاست خارجی شاه، رابطه او با بلوک شرق یا کشورهای کمونیستی است. او بنا به دلایل داخلی (فعالیت حزب توده) و نزدیکیاش با غرب میتوانست سیاست خصمانهای در مقابل اتحاد شوروی و بلوک شرق اتخاذ کند. اما عملا روابط دوستانهای با این کشورها داشت. (عکس: سال ۱۹۶۰ سفر لئونید برژنف، رئیس شورای عالی اتحاد شوروی به تهران)
عکس: ۱۰ اکتبر سال ۱۹۷۲، سفر شاه به اتحاد جماهیر شوروی. دیدار با نیکلای پادگورنی، رئیس جمهور و آلکسی کاسگین، نخست وزیر. شاه در این سفر قرارداد ۱۵ ساله همکاریهای اقتصادی و صنعتی را امضا کرد.
عکس: ۱۵ مارس ۱۹۷۳، سفر الکسی کاسگین، نخست وزیر اتحاد جماهیر شوروی به تهران و دیدار با شاه و امیر عباس هویدا، نخست وزیر وقت. حاصل این دیدارها ساخت ذوب آهن اصفهان، خریدهای نظامی، ساخت سیلوهای گندم و دیگر پروژههای اقتصادی روسها در ایران بود.
عکس: ۲۳ ماه مه سال ۱۹۶۷ بازدید از کارخانه هواپیماسازی در چکسلواکی که در آن دوران جزو بلوک کمونیستی و شرق بود. کشورهای رومانی و یوگسلاوی نیز از دیگر کشورهای کمونیستی بودند که محمدرضا پهلوی سفرهای رسمی به آنها داشت. حاصل سفر به رومانی کارخانه تراکتورسازی تبریز است که در حال حاضر تراکتورهای ساخت این کارخانه به ونزوئلا صادر میشود.
شاه با کشورهای عربی که در بلوک غرب جای داشتند روابط حسنه داشت. او حتی با اعزام ارتش به پادشاه عمان در سرکوب جنبش چریکی ظفار کمک رساند. او در آن زمان از سوی منتقدین "ژاندارم منطقه" نامیده شد. ناظران میگویند "بخشی از منتقدین دیروز که اکنون در راس حکومت ایران هستند، خود در سوریه، عراق، لبنان و یمن همین نقش را برعهده گرفتهاند". (عکس: ۱۸ مارس ۱۹۵۷، سفر شاه به عربستان)
قرارداد الجزایر به اختلاف ایران و عراق بر سر اروند رود (شط العرب) پایان داد. (عکس: سوم مارس ۱۹۷۵، شاه درکنار هواری بومیدین و صدام حسین). صدام پس از انقلاب اسلامی قرارداد الجزایر را بصورت یکطرفه لغو کرد و وارد جنگ با ایران شد. پس از حمله عراق به کویت و تشکیل ائتلاف بینالمللی برای حمله به عراق، صدام حسین با ارسال نامهای به رهبران ایران آن قرارداد را دوباره پذیرفت.
در فوریه ۱۹۵۵ عراق و ترکیه و بعدا ایران، بریتانیا و پاکستان با هدف مبارزه با شوروی "سازمان پیمان مرکزی" (سنتو) را ایجاد کردند. با کودتای عبدالکریم قاسم، نظامی چپگرا در عراق این کشور در سال ۱۹۵۹ از این پیمان خارج شد. پاکستان نیز به دلیل عدم کمک این پیمان در مناقشه با هند در سال ۱۹۷۶ از پیمان خارج شد. (دیدار شاه و ایندرا گاندی، نخست وزیر هند و از رهبران جنبش عدم تعهد سال ۱۹۷۱)
شاه در سیاستخارجیاش با دو کشور همواره روابط ویژهای داشت. یکی از این کشورها مصر بود. همسر اول شاه، فوزیه فواد، خواهر ملک فاروق پادشاه مصر بود. پس از سقوط سلطنت و قدرت گرفتن پانعربیستهای چپگرا به رهبری ناصر، روابط غیررسمی ایران با اسرائیل تقویت شد. اما پس از روی کار آمدن انور سادات و نزدیکی او به غرب، سادات بهترین دوست شاه و مصر میزبان "ابدی" شاه شد.
آلمان دومین کشوری است که شاه در سیاست خارجیاش رابطهای ویژه با آن داشت. این رابطه گرچه شاید با ثریا اسفندیاری، همسر دوم شاه که پدری ایرانی و مادری آلمانی داشت آغاز شد، اما شاه پس از جدایی از ثریا، آلمان را به عنوان الگوی سازندگی پس از ویرانیهای جنگ و پیشرفت صنعتی مد نظر داشت. (عکس: ۵ مارس ۱۹۷۲، سفر ویلی برانت، صدر اعظم آلمان به تهران)
حاصل روابط ویژه شاه با آلمان خرید صنایع و کارخانجات، سهام کمپانیهای آلمانی و همچنین سیستم آموزش فنی حرفهای و آغاز تاسیس نیروگاه هستهای در بوشهر بود. همان تکنولوژی که در آغاز بدون مشکل به ایران داده شد، اما بعد از انقلاب اسلامی به پاشنه آشیل جمهوری اسلامی تبدیل شد. (عکس: ۳ نوامبر ۱۹۷۵، سفر هلموت اشمیت، صدراعظم سوسیال دمکرات آلمان)