1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

وقتی سپاه سازمانی تروریستی خوانده شود، چه می‌شود؟

مریم انصاری
۱۳۹۸ فروردین ۲۰, سه‌شنبه

قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست گروه‌های تروریستی کدام عواقب سیاسی، امنیتی و اقتصادی را در ایران و منطقه به دنبال خواهد داشت؟ دویچه‌وله فارسی با شش کارشناس سیاسی و اقتصادی در این باره گفت‌وگو کرده است.

https://p.dw.com/p/3GVNc
Iran Revolutionsgarden in Teheran
عکس: Getty Images/AFP

کارشناسان اقتصادی و تحلیلگران سیاسی نسبت به قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست گرو‌ه‌های تروریستی نظرات گوناگونی دارند. برخی معتقدند فشارها کل جمهوری اسلامی را هدف گرفته و برخی آن را فشار حداکثری برای تغییر رفتار حکومت می‌دانند.  

کارشناسان اقتصادی به تغییرات شتابان بازار ارز اشاره می‌کنند و آن را از تاثیرات اولیه و روانی این اقدام می‌دانند و معتقدند پیامدهای بسیار سخت‌تری در راه است. برخی نیز با این نظر مخالفند و معتقدند که تا همین حالا نیز شرکت‌های وابسته به سپاه از تیررس آمریکا در امان نمانده‌اند و از این پس نیز دامنه آسیب‌ها به این نهاد نظامی در حد قابل پیش‌بینی افزایش خواهد یافت.

در مورد پیامدهای سیاسی برخی بر این نظرند که قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست گروه‌های تروریستی بسیاری از چهره‌های حکومتی، اعم از تندرو یا معتدل و چهره‌های سیاسی بیرون رانده شده از دایره حکومت را به حمایت از سپاه می‌کشاند و ناراضیان را دستکم برای مدتی به سکوت وادار خواهد کرد. 

تقویت سپاه، سکوت منتقدان و به حاشیه رفتن تلاش برای صلح در منطقه

محمدصادق جوادی حصار، تحلیلگر سیاسی از ایران

محمدصادق جوادی‌حصار، تحلیلگر مسائل سیاسی، ساکن ایران
محمدصادق جوادی‌حصار، تحلیلگر مسائل سیاسی، ساکن ایرانعکس: akharinkhbábar

تصمیمات آمریکا در حوزه ایران واکنش‌های حداقل دوگانه‌ای را در پی داشته و دارد. در دستگاه‌های نظام جمهوری اسلامی، دستگاه‌های دولتی، حاکمیتی و طرفداران جمهوری اسلامی (حتی اگر بخش‌هایی از آنها تصور دیگری هم از حکومت کردن داشته باشند) این رفتار آمریکا مایه وحدت، هماهنگی و انسجام و توجه بیشتر به سپاه خواهد شد. 

واکنش دیگر از سوی نگاه‌هایی است که معتقدند تنش‌های بین جمهوری اسلامی با دشمن خارجی به‌ویژه آمریکا، روز به روز محاصره اقتصادی ایران را تنگ‌تر می‌کند و فشار این محاصره اقتصادی به مردمی می‌آید که در تعدیل این معادلات و مناسبات نقش خیلی تعیین‌کننده‌ای ندارند؛ یعنی نمی‌توانند بگویند ما از حضور سپاه در منطقه‌ حمایت می‌کنیم، یا در مورد چگونگی حضور آن در منطقه نظر داریم یا مخالفیم. این گروه طبیعتا نمی‌تواند تحت این شرایط واکنشی به صورت رسمی نشان دهد.

احزاب و جمعیت‌ها و گروه‌های سیاسی احتمالا سکوت خواهند و این سکوت هم معنا دارد. به‌ویژه اینکه در این چند وقت سپاه خیلی مورد انتقاد جریان‌های مختلف بود که دارد خارج از حیطه اختیاراتش عمل می‌کند. بیشتر از حد متعارف در امور مختلف دخالت می‌کند و این هم شاید به نفع سپاه تمام شود.

این رفتار آمریکا در منطقه نیز باعث می‌شود آن جبهه عربی منفعل که متمایل به گفت‌وگو و تعامل با آمریکا و اسرائیل است تضعیف شود و آنها را به سمت مخالفت بیشتر با مواضع آمریکا در منطقه سوق می‌دهد. در ضمن با قرار دادن سپاه در فهرست گروه‌های تروریستی نمی‌توانند مانع از حضور آن در منطقه شوند. زیرا اگر می‌توانستند، در گذشته این کار را کرده بودند. بنابراین فقط تنش‌ها را زیادتر خواهند کرد.

هدف کاخ سفید مذاکره و تغییر رفتار دائمی رژیم است، نه تغییر رژیم

دامون گلریز، تحلیلگر مسائل سیاسی
دامون گلریز، تحلیلگر مسائل سیاسیعکس: privat

دامون گل‌ریز، پژوهشگر و مدرس مدرسه‌ی عالی لاهه

هدف کاخ‌ سفید مذاکره است. هدف از فشارها برای مذاکره، تغییر رفتار کوتاه مدت رژیم نیست که با توافق برجام حاصل شد؛ هدف از این فشارها تغییر کلیت رژیم جمهوری اسلامی هم نیست آن‌چنان که خیلی از مخالفین نظام می‌گویند؛ هدف کنونی آمریکا، حصول حد فاصلی است بین تغییر رفتار و تغییر رژیم؛ آنچه که تغییر رفتار را پایدار کند.

برجام پایدار نبود و نیست. مفاد و محدودیت‌های توافق برجام بین چهار تا شش سال دیگر عملا عاملیت خود را از دست می‌دهند. این داده در کنار تولید موشک‌های قاره‌پیمای در دست سپاه پاسداران، نگرانی عمیق و مشترک اروپا و آمریکاست. با اینکه از نظر تاکتیکی در رویکرد اروپا و آمریکا تفاوت وجود دارد، اما از بعد راهبردی نگاه مشترکی را دنبال می‌کنند. اتفاقا، مقالهٔ دیروز برایان هوک، مسئول اقدام ویژه ایران در وزارت امور خارجه آمریکا در روزنامه نیویورک تایمز به نام «آشتی ایران و آمریکا» برای جلب حمایت بیشتر اروپاییان برای گفت‌وگو در همین راستاست.

برخلاف شعارها، سپاه تاکنون در سوریه و عراق راهبرد صبر و تحمل با عقلانیت پرهیز از جنگ را دنبال کرده است. در صورتی که سپاه این عقلانیت را با تهدید و حتی رویکرد نظامی نسبت به نیروهای آمریکایی عوض کند، کاخ‌ سفید به هدف دیگر خود برای متقاعد کردن جامعه جهانی نزدیک‌تر می‌شود و آن تبدیل سپاه به‌عنوان یک تهدید امنیتی برای صلح بین‌الملل است. 

نکته مهم، تاکید بیانیه وزارت امور خارجه بر موضوع «عدم تجارت»  کشورها با سپاه پاسداران است که طبق گزارش‌ها نیمی تا سه چهارم اقتصاد ایران را در دست خود دارد. این یعنی محدود کردن راه‌های تغذیه مالی - اقتصادی سپاه در چارچوب همان سیاست فشار حداکثری با تحریم‌های اقتصادی. 

آمریکا احتمالا "سورپرایز" های بیشتری در هفته‌های آینده برای جمهوری اسلامی دارد

نوید جمشیدی، کارشناس مسائل اقتصادی، از ایران
نوید جمشیدی، کارشناس مسائل اقتصادی، از ایرانعکس: privat

نوید جمشیدی، کارشناس مسائل اقتصادی از ایران

قرار دادن سپاه در فهرست گروه‌های تروریستی یک ضربه بزرگ و مهلک اقتصادی به جمهوری اسلامی است. این بزرگ‌ترین عمل ترامپ بعد از خروج از برجام بود که هرکدام را هم به شکل هوشمندانه‌ای در زمان خاصی عملی می‌کند. یعنی در روز موسوم به سپاه پاسداران، آن را در فهرست گروه‌های تروریستی قرار می‌دهد. ماه مه هم معافیت‌های خرید نفت از جمهوری اسلامی به پایان می‌رسد و باید دید چه اتفاقی می‌افتد. ممکن است و پیش بینی می‌شود که حدود ۱۵ خرداد (مراسم بزرگداشت ۱۵ خرداد سال ۴۲) ایالات متحده سورپرایز دیگری برای آنها داشته باشد.

این اقدام فشار بزرگی به اقتصاد به جمهوری اسلامی وارد می‌کند. به این دلیل که درصد بسیار عمده‌ای از فعالیت‌های اقتصادی و تجاری جمهوری اسلامی بهطور مستقیم یا غیرمستقیم و در بخش‌های مختلف، توسط سردار‌های مختلف سپاه صورت می‌گیرد. کمتر شرکت تجاری بزرگ در ایران وجود دارد که اسم یک سردار سپاه در سایه یا به صورت مستقیم در آن نباشد. غیر از فعالیت‌های نظامی و سیاسی، مبادلات تجاری و اقتصادی عادی جمهوری اسلامی را نیز که چرخ اقتصاد جمهوری اسلامی را می‌گردانند، عملا به دست سپاه انجام می‌شود و قرار دادن سپاه در فهرست تروریستی باعث می‌شود که محدودیت‌های اقتصادی زیادی در جهان برای ‌آنها ایجاد شود و تاثیر بسیار شدیدی را بر اقتصاد جمهوری اسلامی بگذارد. همین امروز سه شنبه ظهر دلار بالای ۱۵ هزار تومان معامله شد، آن هم در فروردین ماه. چندماهی بود که تنش در بازار ارز‌های خارجی آرام گرفته بود. معمولا در ماه فروردین دلار و دیگر ارزها خیلی نوسان ندارد وحتی پایین می‌آید. اما امروز دلار نقدی تقریبا نایاب شده است. این روند ادامه خواهد داشت و گران شدن دلار تاثیر اولیه روانی این اقدام آمریکاست.

ترامپ نشان داد به وعده‌های انتخاباتی‌اش عمل می‌کند. قرار دادن سپاه در لیست گروه‌های تروریستی هم قابل پیش‌بینی بود. تمام شواهد حاکی از این است که هدف ایالات متحده تغییر اساس و کلیت رژیم جمهوری اسلامی است. این فشارها هم‌زمان است با مشکلات اقتصادی ناشی از ضعف مدیریت و فساد و درگیری شدید جناحی در ایران و به اوج رسیدن نارضایتی‌.

نتیجه این فشار می‌تواند دو حالت داشته باشد: حالت اول این است که جمهوری اسلامی را پای یک مذاکره جدی و علنی با آمریکا بکشاند، اما بعید به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی بتواند تن به چنین کاری بدهد. زیرا خیلی‌ها در بدنه اصلی جمهوری اسلامی می‌خواهند مذاکره یا سازش کنند، اما به شکل محرمانه.

حالت دوم می‌تواند به یک برخورد نظامی برسد. ایالات متحده ابایی ندارد که با همراهی اسرائیل و عربستان دست به اقدام نظامی علیه ایران بزند. این اقدام نظامی را مدت‌هاست در خاک سوریه علیه مواضع سپاه شروع کرده و آن را مستقیم توسط اسرائیل اجرا می‌کند. امیدوار هستم که سران جمهوری اسلامی برای یک بار هم که شده سرعقل بیایند و کشور را از خطر ورشکستگی بزرگ اقتصادی، حمله نظامی و درگیری‌های داخلی نجات بدهند.

بازگشت به دهه وحشت

مهدی مهدوی‌آزاد، تحلیلگر مسائل سیاسی
مهدی مهدوی‌آزاد، تحلیلگر مسائل سیاسیعکس: Privat

مهدی مهدوی آزاد، تحلیلگر سیاسی از بن آلمان:

قرار دادن سپاه در لیست تروریسم آمریکا (FTO) تاثیر شگرفی بر وضعیت تحریم‌های ایران نخواهد داشت. کلیت سپاه پاسداران خرداد ۱۳۹۰ توسط باراک اوباما به اتهام نقض حقوق بشر و مهر ۱۳۹۶ توسط دونالد ترامپ به اتهام حمایت از تروریسم تحریم شده بود. خزانه داری آمریکا (دفتر اوفک) هم تمام بخش‌های امپراتوری مالی سپاه از بنیاد تعاون سپاه و بسیج تا شبکه‌های مالی را جداگانه تحریم کرده بود. تاثیر بزرگ و اصلی این ماجرا نه در حوزه اقتصاد که در حوزه امنیت و سیاست است.

هنوز معلوم نیست رفتار آمریکا با سپاه مانند «حماس و حزب الله لبنان» خواهد بود یا مثل «داعش و القاعده». با این حال زمزمه‌های تنش از داخل ایران بلند شده است. رسانه‌های تندرو مثل کیهان و اعضای جبهه پایداری به صراحت از قتل سربازان آمریکایی و ماموران شرکت «بلک واتر» در عراق حرف می‌زنند. کلیت حکومت البته به احتمال زیاد سیاستی را در پیش می‌گیرد که مقابل حملات اسرائیل در سوریه اتخاذ کرده است (سیاست صبر و سکوت). با این حال یقیناً کفه «دولت پنهان» سنگین‌تر خواهد شد.

منطقاً فشارهای امنیتی بر رسانه‌ها، شبکه‌های مجازی، گروه‌های ناراضی مثل دانشجویان و کارگران افزایش یافته و بخش‌هایی مثل دولت و شوراهای شهر منفعل‌تر از قبل می‌شوند. شبح جنگ (ولو درگیری محدود نظامی) حالا به وضوح بر سر سیاست داخلی ایران سایه انداخته است. به همان میزان که حکومت در لاک دفاعی فرو می‌رود و نارضایتی‌های شهروندان افزایش می‌یابد، ابزارهای اعمال قدرت و سرکوب مثل اقشار ۲۲ گانه بسیج نیز دست بازتری پیدا می‌کنند.

جناح‌های حکومتی درست مثل صبح سه‌شنبه که با یونیفورم واحد سپاه به مجلس آمدند، به یکدیگر نزدیک‌تر می‌شوند و دور تازه‌ای از نمایش برادری و انقلابی‌گری آغاز می‌شود. در این شرایط بازگشت جمهوری اسلامی به اوایل دهه ۹۰ میلادی محتمل‌ترین حالت ممکن است؛ دهه ترورهای خارج کشور مثل میکونوس (شهریور ۱۳۷۱) و انفجارهای نیابتی مثل انفجار مرکز یهودیان آرژانتین (تیر ۱۳۷۳) و بمب‌گذاری مقابل پایگاه آمریکا در شهر الخبر عربستان (تیر ۱۳۷۵). دورانی که با ترس و انزوا و وحشت آمیخته شد و جمهوری اسلامی را تا مرز یک انفجار اجتماعی پیش برد.

واهمه از معامله با شرکت‌هایی که حتی ظاهرا ارتباطی با سپاه پاسداران ندارند

آرش آزرمی، کارشناس مسائل اقتصادی
آرش آزرمی، کارشناس مسائل اقتصادیعکس: Privat

 آرش ‌آزرمی، کارشناس مسائل اقتصادی، ساکن ازمیر ترکیه 

قرار گرفتن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست گروه‌های تروریستی توسط آمریکا، بیش از تبعات مستقیم اقتصادی برای این نهاد، کار را برای شرکت‌های زیرمجموعه آن و شرکت‌هایی که با این نهاد یا شرکت‌های تابعه آن همکاری می کنند سختتر می کند. فعالیت‌های اقتصادی سپاه همواره غیرشفاف و مخفیانه انجام شده و این سازمان کمتر از سیستم رسمی مالی بین المللی و شبکه بانکی برای تراکنش‌های مالی خود استفاده می‌کند.

اشاره مستقیم مقامات دولت‌های مختلف به این فعالیت‌ها مانند «برادران قاچاقچی» توسط محمود احمدی نژاد و «پولشویی کلان سازمانیافته توسط نهادها» توسط جواد ظریف از جمله موارد قابل ذکر است. تحریم مالی سپاه حتی در مقطعی باعث شد بانک‌های ایرانی از ارایه خدمات به این نهاد و شرکت‌های تابعه آن خودداری کنند که جنجال زیادی در فضای اقتصادی ایران برانگیخت.

آمریکا نیز با شناخت از شبکه اقتصادی سپاه در دو سال اخیر بسیاری از مبادی نقل و انتقال مالی سپاه مانند صرافی‌های دوبی و سپس سیستم صرافی ایران- کانادا- ترکیه و در هفته قبل شبکه صرافی بانک انصار را شناسایی و کلیه افراد حقیقی و حقوقی مرتبط با آن را تحت تحریم قرار داده است.

به نظر می رسد این اقدام آمریکا موجب واهمه و احتیاط هر چه بیشتر طرف‌های خارجی اروپایی و حتی چینی و هندی برای مبادلات مالی و تجاری با شرکت‌ها و افراد حقیقی ایرانی که حتی ظاهرا ارتباطی با سپاه پاسداران ندارند خواهد شد. در فضای داخلی نیز قیمت ارز و طلا افزایش چشمگیری داشته و دلار به مرز ۱۵۰۰۰ رسیده و سکه هم دوباره مرز ۵ میلیون تومان را رد کرده است.

گره فقط به دست مردم باز می‌شود

رضا علیجانی، تحلیلگر مسایل سیاسی، ساکن پاریس:

رضا علیجانی، تحلیلگر مسائل سیاسی ایران
رضا علیجانی، تحلیلگر مسائل سیاسی ایرانعکس: DW/M. Shodjaie

«زمان» اعلام این ایده قدیمی که  اینک دوباره در دستور کار دولت ترامپ قرار گرفته دقیقا با انتخابات اسرائیل تنظیم شده است. «هدف» کوتاه مدت این طرح تحت فشار شدیدتر قرار دادن کشورهای مختلف برای معاملات اقتصادی با ایران است. هدف نهایی اما در میان تیم ترامپ مختلف است: وادار کردن ایران به مذاکره یا به تنش نظامی کشاندن این کشمکش؟ (و تغییر حکومت در ایران؛ که با مانع کنگره هم روبه‌رو خواهد بود.) خود آمریکایی ها هم دقیقا نمی‌دانند. فعلا گام به گام و با آزمون و خطا پیش می‌روند. اینک راه آشتی و مذاکره ناهموارتر و نرخ آمریکایی‌ها برای گفت‌وگو بالاتر میرود. سیاستهای حاکمان ضدملی ایران و حکومت ناهنجار ترامپ مردم ایران را بین دو سنگ آسیاب انداخته است. گره کار باید توسط خود مردم ایران باز شود. اینکه روحیه «سازگاری ایرانی» و «نوسان بین فشردگی فنری و جهش ناگهانی» چه عکس العملی خواهد داشت؛ از پیش بینی تاثیر سیاست جدید آمریکا بر ایران سخت تر است!

مریم انصاری روزنامه‌نگار