در هفتههای گذشته خبرگزاری آسوشیتدپرس با استناد به تصاویر ماهوارهای شرکت "دیجیتال گلوب" خبری از دومین تلاش ناموفق جمهوری اسلامی برای فرستادن ماهواره به فضا منتشر کرد. با احتساب پرتاب قبلی ماهواره پیام، در بیست و پنجم دی ماه، این دومین ماموریت فضایی شکستخورده در مدت زمان حدود یک ماه است. پرتاب ماهواره، افتتاح سد، مراسم کلنگزنی برای افتتاح نیروگاه و پالایشگاه در سالگرد انقلاب اسلامی موضوع تازهای نیست. همه ساله با فرا رسیدن سالگرد انقلاب اسلامی و آنچه که دهه فجر نامیده میشود، جدولها و نمودارها و مقالات و مصاحبههای بسیاری از سوی مقامات حکومتی منتشر میشود که بر مبنای آنها ایران در چهاردهه پس از انقلاب اسلامی به قلههای پیشرفت علمی و فناوری دست یافته است.
اخبار صدا و سیما با پخش سرودهای انقلابی و میهنی، تصاویری را نشان میدهد که ادعا میکند ایران پس از انقلاب به صورت جهشی در علم و فنآوری پیشرفت کرده است. بر اساس تبلیغات حکومتی، تعداد اختراعات بعد از انقلاب ۲۱۳ برابر شده است و ارزش دلاری صادرات محصولات با فناوریهای پیشرفته، ۲۱۹ درصد افزایش پیدا کرده است. اما آیا جمهوری اسلامی درباره دستاوردهای علم و فنآوری در چهار دهه اخیر راست میگوید؟
افسانه خودکفایی
با وقوع انقلاب اسلامی در بهمن پنجاه و هفت، تب خودکفایی و رهایی از وابستگی به امپریالیسم بالا گرفت و این دیدگاه به تدریج به رویکرد غالب حکومت تبدیل شد که کشور باید روی پای خود بایستد و برای دستیابی به استقلال، همه چیز باید در داخل تولید شود. عباس امیرانتظام در کتاب خود "آن سوی اتهام" مینویسد: در یکی از روزهای تابستان سال ۱۳۵۹ عدهای تحت عنوان شورای مرکزی سپاه پاسداران در سلول بهداری اوین به دیدنم آمدند و با نگاههای تحقیرآمیز و لحنی سرزنشآمیز از روابط با امریکا صحبت میکردند و درباره اعمال مستقلانه حکومت داد سخن میدادند و میگفتند که کشور ایران تا چه اندازه خودکفا شده است. از آنها خواستم "خودکفایی" را معنی کنند. هرکدام چیزی گفتند که بیمعنی بود. من خودکفایی را تعریف کردم و به آنها گفتم که یکی از افراد گروه را در نظر بگیرید و از خود سؤال کنید که با چه وسایلی سروصورت خود را اصلاح میکند؟ آیا دارای قیچی و ماشین اصلاح و تیغ ساخت ایران است و یا باید آنها را از خارج وارد کند؟ جوابی نداشتند. بعد درباره ماشینآلات تهیه پارچه و نخ و دکمه پرسیدم باز جوابی نداشتند. درباره ناخنگیر سؤال کردم، جوابی نبود. بعد از آنها سؤال کردم کشوری که هنوز اینگونه وسایل اولیه زندگی را از خارج وارد میکند، آیا حق دارد خود را خودکفا بنامد و آیا سرنوشت موجودی که نخواهد از این وسایل استفاده کند جز زندگی سخت و بدوی چیز دیگری میتواند باشد؟ آنها جوابی نداشتند و مرا ترک کردند.
شعار خودکفایی به خصوص در زمینه تولید گندم و فولاد و سیمان، همواره در این چهار دهه بخشی از تبلیغات حکومتی بوده است. حتی در سال ۱۳۸۳ جشنی هم تحت عنوان خودکفایی گندم نیز بر گزار شد لیکن بررسیهای بعدی نشان داد این آمارها دستکاری شده و اشتباه بودهاند. بر اساس آمارهای گمرک تنها در ۹ ماهه اول سال ۹۵ بیش از یک میلیون تن گندم وارد کشور شده است. به گفته بسیاری از متخصصان بر خلاف تبلیغات حکومتی، خودکفایی در گندم عملا غیرممکن است و با در نظر گرفتن این مساله که ایران در شرایط خشکسالی است، خودکفایی معنی ندارد. در چنین شرایطی حکومت یک سال دولت جشن خودکفایی گندم برگزار میکند و سالی بعد به یکی از بزرگترین واردکنندگان گندم در سطح جهان تبدیل میشود. مساله مشابه درباره صنعت فولاد نیز صادق است.
صنعت فولاد به عنوان یکی از بنیانهای مهم اقتصاد هر کشوری محسوب میشود و چه بسا مصرف سرانه فولاد بهعنوان یک شاخص مهم برای ارزیابی صنعتی بودن یک کشور در نظر گرفته میشود. حدود ده سال پیش مقامات حکومت ایران از جشن قریبالوقوع خودکفایی در تولید سیمان و فولاد خبر دادند. چند بار جشن خودکفایی سیمان برگزار کردند و وزیر صنایع و معادن وقت به ۱۷ نفر از مدیران صنعت سیمان که بابت خودکفایی در تولید سیمان لوح سپاس نیز اهدا کرد اما بررسی دقیقتر نشان میدهد این ادعا نیز دروغ بوده است. میزان مصرف سالانه سیمان در کشور در سال ۸۶ چیزی در حدود ۷۲ میلیون تن بوده و با در نظر گرفتن تولید ۶۴ میلیون تن سیمان در سال، هنوز ۸ میلیون تن تا دستیابی به خودکفایی فاصله وجود داشته است.
همبستگی دروغین
روشهای آماری پیچیدگیهای فنی بسیار دارند و صرف وجود ضریب همبستگی (Correlation factor) بین دو پدیده دلیلی بر وجود رابطه علّی-معلولی بین آن دو پدیده نیست. این همان جعل آماری است که اغلب در تبلیغات حکومتی جمهوری اسلامی از آن بهره گرفته میشود. برای نمونه جداول و نمودارهایی تهیه میشود که در آن روند توسعه شبکه مخابراتی یا نسلهای جدید اینترنت همراه 3G و G4 از ابتدای انقلاب تا امروز نمایش داده شده و با پیش از انقلاب مقایسه شدهاند. نتیجه واضح است. در سال ۱۳۵۷ حتی یک نفر هم اینترنت همراه نداشته اما اینک با گذشت چهار دهه، میلیونها نفر از مردم ایران از چنین تکنولوژیهایی بهره مندند.
این همبستگیهای دروغین وجه دیگری نیز دارد. از سالهای نخست دهه هشتاد به این سو، تب انتشار مقالات بین المللی بالا گرفت و در تبلیغات حکومتی، "تولید مقاله" به معنای "تولید علم" جعل شد و از آن اینگونه استنتاج شد که کشور در حال فتح قلل رفیع علم و فناوری در جهان است. این سیاست گذاری غلط در علم و فناوری اما در عمل هیچ خروجی عینی و مشهودی نداشت. رتبه ایران به لحاظ حجم مقالات منتشر شده در حالی از ۳۵ به ۱۵ بالا کشیده میشد که در عمل هیچ همبستگی و تاثیری در افزایش تولید ناخالص داخلی و درآمد سرانه دیده نمیشد. به بیان دیگر افزایش تعداد مقالات ISI به نوعی ناشی از فشار قوانین دانشگاهی بر اساتید و دانشجویان برای انتشار اجباری مقاله ISI بوده و نه نشانه توسعه علمی کشور.
اصرار بر فناوری بومی، دستیابی به "ترین"ها
حکومتهای توتالیتر، برای تامین خوراک تبلیغاتی و ترویج پروپاگاندا، از الگوهای مشابهی پیروی میکنند. برای به رخ کشیدن موفقیتهای پی در پی در همه زمینهها، هر رخدادی را نشانهای بر رشد و توسعه و سعادت ملت در سایه حکومت خود تبلیغ میکنند. تعابیری چون بزرگترین یا اولین در جهان، تقریبا در نظام تبلیغاتی اغلب آنها دیده میشود. این مساله در تبلیغات حکومت ایران به فراوانی مشهود است. به خصوص در صنایع نظامی، قایقها و هواپیماها و زیردریاییها و موشکها، تعابیری استفاده میشود که از دید فنی، چیزی جز یک بزرگنمایی تبلیغاتی نیستند. در حالیکه صنایعی چون خودروسازی نقایص و مشکلات فراوان دارد، نمایشهای تلویزیونی و تصاویر منتشر شده از بدنههای معوج هواپیما و پیچ و پرچهای ناشیانه روی زیردریاییهای ادعایی، نشان میدهد که حتی برای حفظ ظاهر، دقتی در ساخت این ادوات و تجهیزات به کار گرفته نشده است.
پس از آزمایش موشکی هواسونگ –١٤ کره شمالی در جولای ٢٠١٧ یک متخصص راکت و موشک به نام روبرت اشموکر گفته بود که به نظر میرسد موتور محرکه این موشک تا حد زیادی از روی تکنولوژی موشکی روسها کپی برداری شده است. لیکن حتی بازسازی تکنولوژی روسی (مانند موشکهای اسکاد از دهه ٩٠ میلادی به این سو) نیز به همین سادگیها ممکن نیست و احتمالا این تکنولوژیها که مبنای پروپاگاندای تبلیغاتی هستند به شکلهای مختلف قاچاق شده و تنها قطعات آن روی یکدیگر سرهم بندی شدهاند. یک متخصص صنایع موشکی به نام مارکوس شیلر پس از آزمایش موشکی کره شمالی در توییت خود به نکته جالبی اشاره کرده و نوشته بود: «من همیشه از خودم میپرسم چرا آنها مثلا پورشه یا یک بویینگ٧٣٧ را بازسازی و تولید نمیکنند تا دست کم از آن پول دربیاورند؟»
* مطالب منتشر شده در صفحه "دیدگاه" صرفا بازتابدهنده نظر و دیدگاه نویسندگان آن است