تابآوری شهری در برابر بحران اقتصادی- سیاسی در ایران
به طور اجمالی تابآوری شهری توانایی مقاومت سیستم شهری در مقابل مخاطرات و ایجاد ظرفیت برای انعطافپذیر کردن آن است.
بحث تابآوری شهری اگر چه در ابتدا در چگونگی برخورد کارآمد با مخاطراتی مانند تغییرات زیست محیطی و بلایای طبیعی مطرح شد، اما به سرعت در ادبیات مدیریت بحران به انواع دیگر حوزههای مخاطرات شهری نیز راه پیدا کرد. از جمله در اروپا بعد از حملات تروریستی در شهر پاریس، راهبردها و راهکارهای متعددی به منظور توانمندسازی جامعهی شهری در حفظ عملکرد شهر در مقابل حملههای اینچنینی از طرف نهادهای شهری پیشنهاد شد. این راهبردها و راهکارها ابعاد مختلفی را در بر میگیرد؛ از این میان، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
اجتماعی: تضمین دسترسی به خدمات اساسی از جمله غذا، سرپناه، انرژی و امنیت برای همه؛ تشویق و بالا بردن آگاهی ذینفعان مختلف برای سازماندهی نیروهای مردمی و تقویت همبستگی.
اقتصادی: تنوع بخشیدن به فعالیتهای اقتصادی محلی و اجرای اقدامات فقرزدایی؛ برنامهریزی برای تداوم کسب و کار جهت جلوگیری از اختلال در زیرساختهای اصلی اقتصاد.
سیاسی-نهادی: ایجاد ظرفیت نهادی و تخصیص منابع تنظیم توسعه شهری.
روانشناختی: حمایت افراد در مقابله با انواع تألمات روحی ناشی از شوک، ترس و یأس به خصوص در رابطه با کودکان و افراد آسیب پذیرتر؛ ترویج روحیه مشارکتی.
تابآوری شهری در مقابل بیثباتی اقتصادی- سیاسی در ایران
با خبر بازگشت دوباره تحریمها، به همراه جهشهای ارزی، شوکهای بازار و تجمّعات اعتراضی در شهرهای مختلف ایران، سیستم شهری با بحران اقتصادی - سیاسی روبرو است. در شرایطی که سیستم ملی کشور در برخورد با مشکلات ذکر شده نا کارآمد به نظر میرسد این سوال مطرح میشود که جامعه شهری چگونه باید خود را به یک سازوکار کنشپذیر/کنشگر کارآ نسبت به مخاطرات پیشرو مجهز کند؟
این سازوکار، شامل تجهیز سازمانی (خودسازماندهی مردمی)، اقتصادی (کارآفرینی و بنگاههای تولیدی مردمی) و روانشناختی (انگیزه و روحیه مشارکتی) است. لازم به ذکر است که این مهم، جنبهی تدبیر شهری داشته و نه جهتگیری سیاسی یا ایجاد وحشت در جامعه. این آمادهسازی به شهر و شهروندان کمک میکند که در زمان بروز تغییرات ناگهانی بر اساس توان از قبل ایجاد شده میزان ضرر را کاهش دهند.
تجربهی مشارکت مردمی در زلزلهی کرمانشاه (تابآوری مشارکتی در مقابل بلایای طبیعی)
یکی از بهترین تجربههای اخیر در ایران، مشارکت مردمی درکمکرسانی به زلزلهزدگان کرمانشاه بوده است زیرا گروهها، نهادها و سازمانهای مردمی بسیاری مستقل از دولت و نهادهای حکومتی و به کمک برقراری ارتباط در فضای اجتماعی مجازی، دست به جذب منابع برای کمکرسانی و کنترل بحران کردند.
این تجربه با همهی انتقادها و کاستیهایش تجربهای بسیار گرانبها و بینظیر از ظرفیت و قدرت بالای شهروندان ایرانی در خودسازماندهی و همسوسازی اشکال مختلف سرمایه برای مقابله با یک بحران طبیعی بود. توجه به دو نکته در مرور این تجربهی تابآوری ضروری است:
۱-شبکه های مجازی اجتماعی : به عنوان ابزار سازمانهای رسمی و گروههای غیر رسمی در ایجاد انگیزش همگانی، بسیج طیفهای مختلف مردمی، اطلاعرسانی و نظارت بر فعالیت کمک رسانی.
۲-تقویت عملی “حکم روایی مردمی": بیشتر از یک دهه است که مفهوم حکمروایی شهری براساس الگوی تصمیمگیری پایین به بالا از لحاظ نظری به عنوان شیوهای کارآمد در مدیریت شهری وارد ادبیات شهرسازی ایران شده است. ولی در تجربهی عملی، حکمرانی کشوری به لحاظ ساختاری، نسبت به آن مقاومت سرسختانهای نشان داده است.
تجربهی کمکرسانی برای نیازهای کوتاهمدت و بلندمدت زلزلهزدگان کرمانشاه همراه با برنامهها، پیشنهادها و انتقاداتی که از طرف مردم و گروههای مدنی، چه در فضای حقیقی و چه در فضای مجازی مطرح شد، تجربهای ارزشمند در انتقال قدرت- هرچند کوتاهمدت و محدود- از بخش متمرکز به مردم بود.
اما ذکر این تجربه به این معنا نیست که بزرگنمایی بحران کنیم و شرایط کنونی را با شرایط پس از زلزله و اختلال کامل زیرساختها مقایسه کنیم (اگر واقعاً قابل مقایسه نباشد). بلکه به این معناست که تجربه مشارکت مردمی فوق، توان بسط به دیگر انواع بحرانهای کشور را دارد.
اینکه ظرفیت سیستم شهری به کمک خودسازماندهی مردمی، نه تنها از لحاظ اقتصادی بلکه از لحاظ روانشناختی و فرهنگی باید تقویت بشود تا بتوان به صوت اثربخش به حمایت از گروههای مختلف به خصوص بخشهای آسیبپذیر جامعه نسبت به تورم، بیکاری و کاهش قدرت خرید پرداخت. به عنوان مثال، هماکنون گروههای کوچک مجازی از طرف دانشجویان ایرانی داخل و خارج از کشور تشکیل شده تا با فرستادن کمکهای مالی به موسسات خیریه، موجب حمایت از کارآفرینی (احداث کارگاه کوچک تولیدی در محلههایی با آمار بیکاری بالا) و ترویج اقتصاد مردمی مولد شوند.
ولی این خردهاقدامات در قیاس با فشار ناشی از گرانی، که موجب بروز خشم عمومی، ناامیدی و ترس از آینده در میان مردم شدهاست، ناچیز است. در این بین کنشگران شهری و نهادهای شهری- مردمی، باید به یاری مردم در حمایت سازمانی، آموزشی و سطح آگاهی بشتابند تا شهرها بتوانند به حیاط و پویایی اقتصادی-اجتماعی محلی خود با همه بحران بالا دستی ادامه دهند.
* اگر نظری در باره این مطلب دارید، در پایان همین صفحه میتوانید آن را بیان کنید. نظرات توهینآمیز حذف خواهند شد.
** مطالب منتشر شده در صفحه "دیدگاه" صرفا بازتاب دهنده نظر و دیدگاه نویسندگان آن است، نه دویچهوله فارسی.