کارگردان زندگینامه خود
۱۳۹۸ تیر ۲۳, یکشنبهپدر اینگمار برگمان Ingmar Bergman کشیش سختگیری بود که تنبیههای خشنش فرزندش را از مذهب بیزار و دچار افسردگی و بیاختیاری ادراری کرد.
درباره کودکیاش مینویسد: "خواهر کوچکم که به دنیا آمد، اینقدر طرف توجه مادر و پدرم بود که من و برادرم در فکر از بین بردنش بودیم".
نُه ساله بود که با فانوسهای دریایی بازی و برای نمایشنامههایی که در فکر داشت شخصیتسازی میکرد.
۱۶ ساله بود که با تماشای یک رژه نظامی در وایمار در شرق آلمان به هیتلر و ارتش نازیها نظر کرد و او را شخصیتی کاریزماتیک خواند اما با دیدن صحنههای اردوگاههای مرگ واقعیت را دریافت و تا سالها از سیاست دور ماند تا اینکه در آثاری مانند "تخم مار" و "شرم" به امور اجتماعی نزدیک شد.
۱۸ ساله بود که پس از یک کتککاری با پدرش خانه را به مدت چهار سال ترک گفت.
۲۱ ساله بود که به دانشگاه استکهلم رفت تا ادبیات و تاریخ هنر بخواند ولی پس از سه سال دانشگاه را رها کرد و به جای آن به نوشتن نمایشنامه پرداخت.
او بیش از ۱۷۰ نمایشنامه را کارگردانی کرد و تهیهکننده و کارگردان ۷۰ فیلم بود.
در آثار او زنان پیچیده و نیرومند و خودآگاه نشان داده میشوند اما سویههای فمینیستی رایج زمان او را نداشتند.
در فیلم "پرسونا" رابطه دو زن و در "سونات پاییزی" به رابطه مادر و دختر میپردازد. در فیلم "توت فرنگی وحشی" که به باور برخی پرآوازهترین فیلم اوست، بازی با نور و تصویرهای از نزدیک گرفته شده را میبینیم که شخیتها را با تمام حرکات و سکناتشان نشان میدهد.
او برای این فیلم برای اولین بار نامزد دریافت اسکار شد و جایزه گلدن گلوب و جشنواره برلین را برد.
برگمان تلاش موفقیتآمیزی در نشاندادن تغییرات روحی و شخصیتی کارکترهایش داشت. معمولا در آثار او شاهد بیماریهای روحی، اضطراب، گناه و خشم شخصیتها یا شاید خود برگمان هستیم. او سینما را راهی برای شناخت انسان و جهان میدانست و جهان را راهی برای شناخت سینما.
میگفت سینما برایم حالتی درمانی دارد اگر کار نکنم دیوانه میشوم.
برگمان پنج بار ازدواج کرد و نُه فرزند داشت که چندتای آنها مانند او کارگردان شدند.
اینگمار برگمان در ۸۹ سلگی در جزیره فارو سوئد درگذشت.