بلبل هند و یار استقلال
۱۳۹۷ بهمن ۲۴, چهارشنبهساروجینی نایدو از طریق ادبیات سیاسی راه پیشرفت زنان در سیاست هند را گشود.
خانواده نایدو از برهمنان بنگالیتبار یعنی بلندپایهترین کاست جامعه بودند.
ساروجینی از کودکی به چند زبان آشنا بود؛ پدر و مادرش با هم بنگالی و با فرزندانشان انگلیسی سخن میگفتند، زبان رسمی در حیدرآباد اردو و فارسی بود و توده مردم به زمان جنوب هند؛ یعنی تِلوگو تکلم میکردند.
۱۴ ساله بود که عاشق پزشکش شد و از همان زمان شیفتگی به ادبیات را با سرودههای عاشقانه در ستایش همسر آیندهاش به ثبت رساند:
ای قافیه در شعر پرشور
مانند گلها در بهاران
همچون ستاره میدرخشی
ای ساز خوش در بزم یاران.
پدر و مادرش او را برای تحصیل به بریتانیا فرستادند، مگر عشق پزشک را فراموش کند اما او پس از پنج سال اقامت در آنجا و چاپ جُنگ شعر بسیار موفق "آستانه زرین" به هند بازگشت و تا دیرزمانی با معشوق خود زیست.
۳۵ ساله بود که با گاندی آشنا شد و از آن پس در زندان و سپس در اداره هند مستقل، از نزدیکترین یاران و همرزمان او بود و شعرهای اجتماعی و سیاسی سرود.
خطاب به مام میهن میگوید:
ای جوان مانده در روزگاران
وا شو از تیرگیها و برخیز
چون عروسی به تختِ زبرجد
روشنی آر و بر گیتی افشان.
ساروجینی در جنبش برابری حقوق زنان هند نقش برجستهای داشت. ۴۶ ساله بود که به پیشنهاد گاندی به عنوان نخستین زن، رهبر حزب استقلالطلب کنگره ملی هند شد. میگفت: «مگر مردان جرئت میکنند حق تنفس را از دیگران بگیرند؟ پس چگونه میتوانند حق زنان همنوعشان را در نشستها و همایشهایشان سلب کنند؟ بدون تلاشهای ما زنان، کارهای آنها به هیچ نمیارزد.»
۶۸ ساله بود که تحت رهبری گاندی، استاندار ایالت اوتارپرادِش شد و مانند رهبر خود همه تلاشش را برای آشتی میان هندوها و مسلمانان به کار برد، اما با ترور گاندی او هم تندرستیاش را از دست داد و تنها دو سال پس از مرگ گاندی زنده ماند.
ساروجینی نایدو در ۷۰ سالگی در اللهآباد در شمال هند درگذشت.