پرخاش كوتاه جوانان شتابان
۱۳۹۷ دی ۲۹, شنبه
پدرش مهندس پالایشگاه نفت و مادرش آوازخوان بود، ولی به عنوان منشی کار میکرد. آنها همه تلاششان را به کار بستند که فرزندشان آموزگار سربهراهی شود، اما جنیس پیوسته میگفت: «غیر ممکن است مثل پدر و مادرم آن قدر جلو تلویزیون بنشینم تا بمیرم.»
چهارده ساله بود که آموزش پیانو را رها کرد و به جای فرمانبری از بزرگترهای سربهراه، سیگار میکشید، موسیقی بلوز و فولک بِسی اسمیت رنگینپوست را میشنید و با نوجوانها «کارهای قدغن» میکرد.
میخواست «سُقُلمهای به پهلوی فرهنگ حاکم و مردم سربهزیر» باشد.
پانزده ساله بود که نخستین بار در چارچوب یک برنامه عام المنفعه کنسرت داد.
هیجده ساله بود که به قصد خوانندگی به کالیفرنیا رفت. در کافهها میخواند و میگفت: «شهرت نمیخواهم، فقط میخواهم بخوانم و خودم را توی دلها جا کنم.»
جنیس جاپلین نخستین خواننده زن سفیدپوست بلوز و راک اند رول به شمار میآید.
بیست و دو ساله بود که تلاش کرد به کانون گرم خانواده بازگردد. در رشته هنر نامنویسی کرد، اما تاب نیاورد و یک سال بعد به سانفرانسیسکو رفت و اولین ترانهاش را با یک گروه حرفهای روی صفحه گرامافون ضبط کرد و آوازهاش با خواندن آن ترانه پشت دوربین تلویزیون یکباره در سراسر آمریکا پیچید.
در پاسخ این پرسش که چرا اینقدر بلند و پرخاشوار میخواند، میگفت: «این شیره جانم است که به صدا در میآید. من میخواهم همیشه در خط سبقت حرکت کنم.»
بیستوپنج ساله بود که به نپال سفر کرد و ترانهای هم در باره پایتخت آن کشور خواند.
جاپلین بیپرده میپوشید، میخواند و میرقصید و همزمان محافظهکاران را به انتقاد و جوانان را به ستایش وامیداشت.
میگفت: «فریاد آواز برای من مثل انزال در همآغوشی است.»
از آنجا که هیچ جشن و کنسرتی را از دست نمیداد و در هر برنامه تا جان داشت میخواند و فریاد میزد، رفته رفته بدون الکل و مواد مخدر، توانایی ادامه کار را نداشت.
شش بار با وجود تزریق بیش از اندازه مواد مخدر از مرگ نجات یافت، اما همین تزریق بار هفتم بلای جانش شد.
جنیس جاپلین در ۲۷ سالگی در لس آنجلس درگذشت.