1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

اکیروا کوروساوا، ۲۰ سال پس از مرگ "سلطان سینمای ژاپن"

علی امینی
۱۳۹۷ شهریور ۱۵, پنجشنبه

او اولین سینماگر شرق بود که توجه سینمادوستان غرب را جلب کرد. با شاهکاری ‌مانند "هفت سامورایی" به هالیوود قدرت تصویری و مهارت تکنیکی آموخت و با فیلمی نظیر "راشومون" بیان سینمایی را متحول کرد. کوروساوا بیست سال پیش درگذشت.

https://p.dw.com/p/34PO4
Akira Kurosawa Regisseur
عکس: picture alliance/AP Photo/O. Boitet

اکیرا کوروساوا در طول ۵۰ سال فعالیت سینمایی حدود ۳۰ فیلم ساخت که بیشتر آنها جایگاه برجسته‌ای در تاریخ سینما دارند. او امروزه در کنار یاسوجیرو اوزو و کنجی میزوگوشی یکی از سه غول سینمای ژاپن به شمار می‌رود، اما دامنه تأثیر کوروساوا از دو سینماگر دیگر بسی فراتر است. او هنرمندی است که هم منتقدان و فیلم‌شناسان او را تحسین کرده‌اند و هم عامه تماشاگران سینما.

اکیرا کوروساوا در ۲۳ مارس ۱۹۱۰ در حومه توکیو به دنیا آمد. او آخرین فرزند خانواده‌ای پرجمعیت بود، اما زمانی که به جوانی رسید، بیشتر اعضای خانواده به زیر خاک رفته بودند.

پدر کوروساوا مدیر دبیرستانی وابسته به ارتش ژاپن بود و با درایت و انضباطی سختگیرانه فرزندان خود را تربیت می‌کرد. پدر در عین حال به سینما علاقه‌مند بود و گاه فرزندان خود را با خود به سینما می‌برد.

آشنایی با هنر

کوروساوا در ۱۷ سالگی خانه پدر را ترک گفت و در توکیو در محله تفریحات "شبانه"، با برادر بزرگترش هی‌گو همخانه شد. این برادر با عالم هنر محشور بود و زندگی بی‌قیدی داشت. در کنار او اکیرا با سینما و ادبیات و هنرهای نمایشی ژاپن آشنا شد.

هی‌گو در سالن‌های سینما "روایتگر" بود. در زمان سینمای صامت، از آنجا که فیلم هنوز رسانه‌ای ناآشنا بود، یک راوی کنار پرده و رو به تماشاگران می‌ایستاد و ماجراها و گفتارهای فیلم را برای تماشاگران تعریف می‌کرد، تا آنها راحت‌تر داستان فیلم را دنبال کنند. با رشد فنی سینما و رواج فیلم‌های ناطق، این حرفه بر افتاد و راویان سینماها بیکار شدند. هی‌گو از درد و غصه به زندگی خود پایان داد.

زمانی که کوروساوا به سن جوانی رسید، سه برادر او به کام مرگ رفته بودند. پس از مرگ هی‌گو، کوروساوا نقاشی را رها کرد، به استودیوهای تولید فیلم رفت و به عنوان دستیار کاجیرو یاماموتو، از فیلمسازان صاحب‌نام روزگار، مشغول کار شد.

کوروساوا فراوان مطالعه می‌کرد و ذوق ادبی داشت. با توش و توانی خستگی‌ناپذیر به نوشتن فیلمنامه پرداخت و تا سال ۱۹۴۳ برای حدود ۵۰ فیلم سناریو نوشت.

سرانجام توانست رضایت تهیه‌کنندگان را جلب کند و در سال ۱۹۴۳ اولین فیلم خود را به نام "داستان جودو" کارگردانی کند. این فیلم او را به عنوان کارگردانی بااستعداد در سینمای ژاپن مطرح کرد. پس از جنگ و اشغال کشور توسط نیروهای آمریکایی، صنعت سینمای ژاپن دگرگون شد، اما کوروساوا توانست به کار خود ادامه دهد.

راشومون: نقطه عطف

تا پیش از "راشومون" (۱۹۵۱) کوروساوا یازده فیلم سینمایی کارگردانی کرده بود، اما با این فیلم بود که نگاه‌ها را در سراسر جهان خیره کرد. این فیلم تحولی بود نه تنها در کار کوروساوا، بلکه برای سینمای ژاپن که تا آن زمان در غرب چندان شناخته نبود. نمایش فیلم در جشنواره سینمایی ونیز بی‌تردید رویدادی تعیین‌کننده بود. فیلم جایزه "شیر طلایی" فستیوال را برنده شد.

با "راشومون" تماشاگران غربی از کمال فنی و قدرت بیان فیلمی از ژاپن شگفت‌زده شدند. بسیاری از سینمادوستان برای نخستین بار دریافتند که در ژاپن صنعت سینمایی توانا و مجهز وجود دارد که اینک بزرگترین چهره آن اکیرا کوروساوا است.

راشومون یک داستان قدیمی با فرم روایتی چندلایه را در یک ساختار زمانی - مکانی پیچیده روایت می‌کند، بدون آن که لحظه‌ای به پراکندگی دچار شود. چفت و بست فیلم محکم، صحنه‌های آن هماهنگ و ترکیب نهایی آن بی‌نهایت موزون و منسجم است. فیلم با تصاویری موثر و گویا، یک قتل بیرحمانه را از چند دیدگاه و زوایای گوناگون روایت می‌کند.

حرکت آزاد میان ژانرها و مکتب‌ها

سینمای اکیرا کوروساوا، برخلاف کارهای دو هموطن دیگرش، اوزو و میزوگوشی، بسیار متنوع و پردامنه است. او هر نوع فیلمی ساخته است و آن هم با مهارتی فوق‌العاده، از کمدی‌های سرگرم‌کننده، تا فیلم‌های رئالیستی عمیق، از قصه‌های سامورایی تا درام‌های جنایی مدرن.

به کنار از سبک‌ها و گرایش‌های متنوع، فیلم‌های کوروساوا را می‌توان به دو دسته‌ی کلی تقسیم کرد: فیلم‌های "جیدای‌گکی" که ماجراهای تاریخی و به ویژه داستان‌های اسطوره‌ای قهرمانان سامورایی را روایت می‌کنند و فیلم‌های "گندای‌گکی" که به درام‌های معاصر می‌پردازند با رویکرد انتقادی به مضامین اجتماعی.

Film Akira Kurosawa Die sieben Samurai
نمایی از هفت ساموراییعکس: picture alliance/kpa

اگرچه کوروساو در هر دو مکتب فیلم‌های درخشان و ماندگاری آفریده است، شهرت جهانی او بیشتر مرهون فیلم‌های سامورایی است. سامورایی‌ها سلحشوران یا عیارانی مغرور و نیرومند بودند که در سده‌های میانه با زور شمشیر از قلمرو فئودال‌ها دفاع می‌کردند، اما کوروساوا در چند فیلم مانند "هفت سامورایی" سیمایی تازه و مردمی از آنها ارائه داد.

کوروساوا نویسنده‌ای زبردست بود و جزئیات فیلمنامه‌های خود را با ریزبینی، نکته‌سنجی و توازن دقیق تدوین می‌کرد. بافت دراماتیک قوی، طنز هوشمندانه، ریتم تند، نوآوری‌های تکنیکی، فضاسازی و نورپردازی سنجیده از ویژگی های تمام فیلم‌های او هستند.

از میان سینماگران ژاپنی، احتمالا کوروساوا بیش از همکارانش به زبان جهانی سینما می‌اندیشید؛ او نه تنها دستاوردهای سینمای غرب را با کنجکاوی دنبال می‌کرد، بلکه علاقه داشت با توده‌ تماشاگر غربی ارتباط برقرار کند.

صحنه‌آرایی، فضاسازی و نقش‌آفرینی بازیگران او نیز در بالاترین سطح هنری است. بیان تصویری قوی و رسای فیلم‌های او موجب شده که او را سینماگری با زبان جهانی بدانند. نفوذ برخی از سبک‌های سینمای غرب، به ویژه فیلم‌های جنایی و سینمای وسترن در فیلم‌های این کارگردان آشکار است.

کوروساوا به ویلیام شکسپیر و فیودور داستایفسکی عشق می‌ورزید. اقتباس‌های سینمایی او از آثار ‌شکسپیر (مکبث و شاه لیر)، داستایفسکی (رمان ابله) و ماکسیم گورکی (نمایشنامه "در اعماق") آثار سینمایی موفقی بوده‌اند.

Akira Kurosawa Regisseur
کوروساوا در سالهای جوانیعکس: Urheber unbekannt

جذابیت تابناک واقعیت

سینمای کوروساوا رئالیسمی پراحساس است، که قصد دارد با استفاده از تمام شگردهای نمایشی و افزارهای فنی تماشاگر را با واقعیت ناب و یگانه تحت تأثیر قرار دهد. او وارث شریف و وفادار استادان بزرگ سبک واقع‌گرایی در ادبیات و سینماست.

در فیلم‌هایی مانند "زیستن"، "هفت سامورایی" و "دودسکادن" عنصر شعری موج می‌زند، اما واقعیت در هرحال برجسته و مقاوم باقی می‌ماند، از این روست که سبک بیان او را بازآفرینی شاعرانۀ واقعیت نام داده‌اند، که ارج و حیثیت انسانی در آن جایگاهی ویژه دارد.

هنر بزرگ او خلق فضایی واقعی و باورپذیر است و پرداخت روابطی منطقی میان انسان‌هایی زنده و جاندار. او به ویژه در خلق شخصیت‌های کامل فشار زیادی بر بازیگران وارد می‌آورد، تا آنجا که بسیاری از هنرپیشه‌های سینمای ژاپن از همکاری با او پرهیز می‌کردند. اما خود او نیز به اندازه بازیگران، و بیش از آنها، هنگام کارگردانی رنج و زحمت می‌کشید تا اثری هرچه کاملتر ارائه دهد.

اکیرا کوروساوا در ۶ سپتامبر ۱۹۹۸ در توکیو درگذشت.